بررسی تحولات افغانستان
تحولات رسانهای قرن بیستویکم، بهویژه گسترش شبکههای اجتماعی، عرصهای تازه برای بازنمایی و روایت مهاجران افغان پدید آورده است. این مهاجران که یکی از گستردهترین گروههای مهاجر در منطقه محسوب میشود، از این فضا بهعنوان ابزاری برای بازگویی تجربههای زیسته، طرح مطالبات اجتماعی و بازسازی هویت جمعی خود بهره گرفته است. این فضا به آنان اجازه داده تا از جایگاه موضوع روایت به جایگاه فاعل روایت گذر کنند و با خلق روایتهای متنی، تصویری و صوتی، تصاویری تازه از زندگی خود ارائه دهند؛ تصاویری که گاه در تضاد با بازنماییهای سنتی رسانههای رسمی قرار میگیرد.
تا پیش از عصر دیجیتال، مهاجران افغان در رسانههای میزبان عمدتاً در قالب کلیشههایی چون کارگر ارزان، پناهنده جنگزده یا تهدیدآمیز بازنمایی میشدند. روایت از آنان، در انحصار نهادهای رسانهای بود که اغلب از منظر ترحمآمیز یا امنیتی به پدیده مهاجرت مینگریستند. اما ظهور شبکههای اجتماعی موجب گسست از این انحصار شد. نسل دوم و سوم مهاجران افغان، بهویژه جوانان و زنان، اکنون از طریق پلتفرمهایی مانند اینستاگرام، فیسبوک، تیکتاک و تلگرام، امکان بیان مستقیم تجربههای خود را یافتهاند. آنان در این فضا نهتنها از دشواریهای زیست مهاجرتی سخن میگویند، بلکه وجوه پویای زندگیشان از موفقیتهای تحصیلی و هنری گرفته تا کنشهای فرهنگی و اجتماعی را نیز به نمایش میگذارند. این تحول، بهنوعی بازتعریف جایگاه مهاجر در جامعه میزبان و بازسازی حس کرامت انسانی آنان منجر شده است.
بااینحال، درک این پدیده صرفاً در گرو شناسایی ظرفیتهای مثبت آن نیست. همانگونه که شبکههای اجتماعی میتوانند ابزار توانمندسازی، آگاهیبخشی و خودبیانگری باشند، در عین حال ظرفیت تبدیلشدن به میدان تحریف و بهرهبرداری به نفع سیاست را نیز دارند. روایتهای دیجیتال بسته به اینکه چگونه و توسط چه کسانی تولید و بازنشر میشوند، میتوانند هم بستر بازسازی هویت و هم عرصه بازتولید تبعیض باشند؛. الگوریتمهای پلتفرمها و سازوکارهای قدرت در پس شبکههای اجتماعی، گاه تعیین میکنند که کدام صداها شنیده شوند و کدام روایتها در حاشیه بمانند.
از این منظر، اهمیت روایت دیجیتال در میان مهاجران افغان، نه فقط در محتوای تولیدشده، بلکه در فهم روابط قدرت، گفتمانهای متفاوت و سازوکارهای بازنمایی در بستر رسانههای نوین نهفته است. شبکههای اجتماعی تنها زمانی میتوانند به عرصهای برای خودبیانگری سالم و آگاهی جمعی تبدیل شوند که کنشگران مهاجر و مخاطبان، هر دو، نسبت به ساختار این فضا و پیامدهای فرهنگی و اجتماعی آن، آگاه بوده و نگاهی انتقادی داشته باشند.
قدرت دیدهشدن و شکلگیری گفتمانهای بدیل با استفاده از شبکههای اجتماعی
در این بستر، جوانان و بهویژه زنان مهاجر افغان توانستهاند از طریق تولید محتواهای روزمره از ویدیوهای کوتاه تا پادکستهای تحلیلی نوعی روایت از درون را شکل دهند؛ روایتی که برخلاف تصویرهای کلیشهای، چندلایه، متنوع و برخاسته از زیست واقعی آنان است. این روایتهای خودانگیخته، با زبانی ساده اما عمیق، تجربه زیستهی مهاجرت را از حالت خاموشی به گفتوگو بدل نموده است.
وقتی مهاجران افغان خود روایتگر تجربههایشان میشوند، روایت غالب تبعیضآمیز و ترحمآمیز رسانههای میزبان به چالش کشیده میشود. آنان در فضای آنلاین، از طریق روایت تجربههای تحصیل، موفقیتهای شغلی یا حتی لحظات عادی زندگی روزمره را نشان میدهند که فراتر از نقش دیگریِ مهاجر هستند. همین امر بهتدریج باعث شکلگیری نوعی آگاهی جمعی در میان مهاجران شده است؛ آگاهیای که هم مبتنی بر خودباوری است و هم بر پذیرش چندگانگی و تنوع فرهنگی جامعه افغان در تبعید.
از سوی دیگر، باید توجه داشت که این دیدهشدن، خود به میدان رقابت گفتمانی تازهای نیز بدل شده است. در کنار روایتهای اصیل و انتقادی، گاه روایتهایی نیز تولید میشوند که برای جلب توجه بیشتر، ناخواسته به بازتولید همان کلیشههای قدیمی دامن میزنند. در نتیجه، شبکههای اجتماعی نه صرفاً ابزار آزادی بیان، بلکه عرصهای برای بازتعریف مداوم قدرت، معنا و هویتاند و این فرآیند نشان میدهد که روایت دیجیتال مهاجران افغان پدیدهای ایستا نیست، بلکه در تعامل پیوسته با ساختارهای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی جامعه میزبان قرار دارد.
در نهایت، میتوان گفت شبکههای اجتماعی و فضای دیجیتال برای مهاجران افغان هم امکانی است برای مقاومت و بازسازی و هم میدانی است که در آن خطر بازنماییهای تحریفشده و مصرفی نیز وجود دارد. بنابراین، اهمیت این فضا نه فقط در امکان دیدهشدن، بلکه در توانایی مهاجران برای کنترل معنا و شکلدادن به روایت خویش نهفته است؛ روایتی که اگر آگاهانه و در پیوند با زیست واقعی و جمعی آنان پیش رود، میتواند به بخشی از پروژهی بزرگتر عدالت روایی بینجامد.
روایت دیجیتال و بازسازی هویت جمعی در مهاجرت
شبکههای اجتماعی برای مهاجران افغان صرفاً ابزار ارتباط نیستند؛ بلکه به میدان شکلدهی و بازتعریف هویت جمعی نیز تبدیل شدهاند. در شرایطی که مهاجران در جوامع میزبان با تبعیض ساختاری، برچسبهای قومی و محدودیتهای حقوقی مواجهاند، روایت دیجیتال به آنها امکان میدهد تا “ما” جدیدی بسازند؛ مایی که نه بهکلی منقطع از سرزمین مادری است و نه کاملاً منحل در فرهنگ میزبان. این هویت میانه در دل تجربهی مهاجرت، از طریق بازگویی خاطرات، اشتراک عکسها، شعرها، لهجهها و آیینهای روزمره، در فضای مجازی بازتولید میشود و به مرور به سرمایه فرهنگی و نمادین مهاجران بدل میگردد.
در بسیاری از موارد، مهاجران افغان در ایران، پاکستان، اروپا و آمریکای شمالی، از طریق شبکههای اجتماعی نوعی خاطره جمعی میسازند. این خاطرات شامل لحظههایی از کودکی در افغانستان، روایت فرار، روزهای دشوار بیمدرکی یا لحظات شادی در مهاجرت است؛ لحظههایی که در کنار هم، نقشهای عاطفی از زیست مهاجرتی میسازند. بازنشر این خاطرات نه فقط حس تعلق را تقویت میکند، بلکه نوعی همدلی فرامکانی میان مهاجران در نقاط مختلف جهان ایجاد مینماید. در این معنا، شبکههای اجتماعی به پلی میان گذشته، حال و آینده بدل شدهاند؛ پلی که به مهاجر امکان میدهد هویت خود را در بستری فراملی و چندفرهنگی بازتعریف کند.

مهاجران افغان، در مواجهه با فرهنگ میزبان و در پیوند با حافظهی جمعی خود، از طریق شبکههای اجتماعی به بازخوانی ارزشها، باورها و نمادهایشان میپردازند. این بازاندیشی در فضای دیجیتال بهصورت روزمره انجام میشود: از طریق گفتوگو درباره زبان فارسی و دری، مقایسه سنتهای ازدواج یا حتی طنزهای روزمرهای که تضادهای فرهنگی را بازتاب میدهند که خود عاملی بر تقویت پیوند میان مهاجران است.
افزون بر این، بازنمایی جمعی در فضای دیجیتال نقش مهمی در بازسازی اعتماد به خود دارد. مهاجرینی که پیشتر احساس حذفشدگی یا نادیدهگرفتهشدن داشتند، اکنون میتوانند شاهد موفقیتها، ابتکارها و روایتهای مثبت همنوعان خود باشند. این تجربهی مشترکِ دیدهشدن، به تقویت حس خودباوری و همبستگی منجر میشود و به شکلگیری شبکههای حمایتی و هستههای کنش جمعی کمک میکند. در واقع، پلتفرمهای آنلاین به مرور از سطح ابراز فردی فراتر رفته و به ابزاری جهت ساماندهی فرهنگی و اجتماعی بدل شده است.
بااینحال، این بازسازی هویت همیشه یکدست و همسو نیست. در برخی موارد، تفاوتهای قومی، زبانی یا طبقاتی در میان مهاجران افغان در شبکههای اجتماعی نیز بازتاب مییابد و حتی در مواردی به بازتولید شکافهای درونی منجر میشود. با وجود این، همین فرآیند گفتگو و اختلاف نیز بخشی از پویایی هویت جمعی است و نشان میدهد که جامعه مهاجر افغان در حال گذار از وضعیت انفعال به خودآگاهی است. در مجموع، روایت دیجیتال برای مهاجران افغان در کنار دیگر کارکردها، فرآیندی زنده از ساختن خویشتن در جمع است که مرزهای جغرافیایی را درنوردیده و به بازتعریف رابطهی مهاجر با خود، با دیگری و با گذشتهاش انجامیده است.
فرصتها و چالشهای مهاجران افغان در بستر شبکههای اجتماعی
– ایجاد شبکههای همبستگی
شبکههای اجتماعی به افغانها اجازه داده تا با هم ارتباط بگیرند، گروههای حمایتی تشکیل دهند و حتی کمپینهای مدنی راه بیندازند. برای نمونه، کمپینهای آنلاین برای حق تحصیل کودکان افغان یا برای اعتراض به محدودیتهای جامعه افغانستان در افغانستان، بازتاب گستردهای در سطح منطقه داشته است.
– خطر سواستفاده سیاسی
همزمان، روایتهای افغانها گاهی توسط دولتها و سازمانها مصادره میشود. مثلاً برخی روایتها برای تأکید بر ضرورت کمکهای بشردوستانه یا برای توجیه سیاستهای محدودکننده استفاده میشوند. این نشان میدهد که روایت دیجیتال گاها جهت استفاده در میدان قدرت و سیاست قرار میگیرد.
– ضرورت بیطرفی و بازتاب واقعیت در روایت افغانها
برای مهاجران افغان، بیطرفی به معنای نادیدهگرفتن رنج یا دستاورد نیست، بلکه یعنی ارائه تصویر چندبُعدی: فقر و تبعیض را بازگو کنند، اما همزمان فرهنگ، هنر و مقاومت اجتماعیشان را هم نشان دهند. روایتهای بیطرفانه میتوانند افکار عمومی را از نگاههای کلیشهای دور کنند و زمینهی گفتوگوی برابر میان افغانها و جوامع میزبان را فراهم سازند و به روایت مهاجران اصالت ببخشند، پژوهشگران و فعالان مدنی میتوانند با نظارت بر این روایتها، به تعادل میان دیدهشدن و مصادرهنشدن کمک کنند.
مطالب مرتبط
خروج مهاجرین افغان و فضای ملتهب شبکههای اجتماعی
راههای ادغام مهاجرین بازگشته در جامعه افغانستان
جمعبندی
تحلیل روایت دیجیتال مهاجران افغان از طریق شبکههای اجتماعی نشان میدهد که شبکههای اجتماعی فراتر از یک ابزار ارتباطی ساده، به میدان شکلدهی و بازتعریف هویت جمعی بدل شدهاند. این فضا امکان میدهد مهاجران افغان از سکوت و حاشیهنشینی خارج شوند، صدای خود را به گوش جامعه برسانند و تصویر تازهای از زندگی و تجربههای زیستهشان ارائه دهند.
در مجموع، شبکههای اجتماعی به مهاجران افغان این امکان را میدهند که هویت خود را در پیوند با گذشته، فرهنگ میزبان و تجربه جمعی بازتعریف کنند و روایتهای چندصدایی و واقعگرایانه بسازند. موفقیت در این مسیر نیازمند آگاهی مهاجران در نحوه بازگویی تجربیات و همچنین توجه به پیامدهای فرهنگی و اجتماعی روایتها و پیوند مستمر تجربه فردی با ساختارهای جمعی است. تنها در چنین شرایطی است که فضای دیجیتال میتواند به ابزاری رهاییبخش تبدیل شود و نه تنها به تقویت روحیه و توانمندی مهاجران افغان کمک کند، بلکه الگویی ارزشمند برای دیگر گروههای مهاجر ارائه دهد و مسیر گفتوگوی برابر و احترامآمیز میان جوامع مختلف را هموار سازد.
ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید