بررسی تحولات افغانستان
هفدهم نوامبر برابر با 27 آبان/عقرب روز بینالمللی دانشجو/محصل است و مطابق نظام آموزشی افغانستان، در این روز از دانشجویان تجلیل میشود. سالهای گذشته در چنین روزی دولت افغانستان دستاوردها و طرحهای توسعهای خود را در زمینه آموزش و تحصیلات عالی به مردم و جامعه بینالمللی عرضه میکرد.
در ذیل حکومت طالبان، وزارت امر به معروف و نهی از منکر بر اساس استفتایی از ملا هبتالله آخوندزاده رهبر طالبان تجلیل از مناسبتهایی مانند روز مادر، روز معلم و شبیه آن را ممنوع اعلام کرده است و انتظاری برای تجلیل از این روز نمیرود. در این یادداشت، به مناسبت این روز، وضعیت تحصیلی، سیستم تحصیلی، چشمانداز تحصیلات عالی و چالشهای آموزش و تحصیلات در افغانستان مورد نقد و بررسی قرار میگیرد.
چالشهای نظام آموزش و پرورش در افغانستان
پس از جنگهای خانمانسوز داخلی در افغانستان، بنیان نظام آموزشی افغانستان نابود شد و نظام فعلی پس از سال 1380 بنیادگذاری شد. اعتراف کارگزاران گذشته نشان میدهد که نظام جمهوریت در طول دوره حاکمیت خود، در انجام اصلاحات و توسعه آموزشی افغانستان ناکام بوده است.
این ناکامی عوامل مختلف و پیچیده دارد ولی عمدهترین عوامل آن، سیاسی ساختن این سیستم و نیز فساد اداری گسترده در ساختار مالی و اداری دوران جمهوریت بوده است. بی تردید، پروندۀ مدارس خیالی و معلمان خیالی، به عنوان یکی از شرمآورترین کارنامه نظام پیشین در تاریخ افغانستان باقی خواهد ماند.
بررسی کمکهای بینالمللی به افغانستان نشان میدهد که میلیونها دلار توسط شبکه مافیایی در ساختار هرمی دولت پیشین، به نام معلمان و مدارس اختلاس شدند؛ معلمان و مدارسی که اصلا وجود خارجی نداشتند.
در طول سالیان گذشته، کمبود کتابهای درسی و مدارس چالشی عمده در نظام معارف افغانستان بوده است. به همین دلیل است که «آموزش دانشآموزان در خیمه» به عنوان نماد و تصویری از نظام آموزشی افغانستان برای جهان به تصویر کشیده میشود.
طبق گزارشها و شواهد عینی، حکومت طالبان، اعمار و بازسازی مدارس را در ولایات مختلف افغانستان به عنوان یک اولویت در نظام آموزش و پرورش در دستور کار قرار داده است. این اقدام حکومت طالبان به رغم برخی انتقادات از سیاست آموزشی طالبان قابل تحسین است.
کمیسیون بررسی برنامه درسی/نصاب تعلیمی حکومت طالبان تمام محتوا و سرفصلهای کتابهای تحصیلی افغانستان را ارزیابی و تعدیل کرده است ولی کتابهای جدید با معیار مورد نظر این کمیسیون هنوز به چاپ نرسیده است. امتناع از ضرورت رعایت موازین علمی و مقتضیات دنیای معاصر در برنامه درسی/نصاب تعلیمی ، از جمله نگرانیهای نخبگان و جامعه علمی افغانستان در این بازنگری نصاب تعلیمی است.
با این وجود، بزرگترین چالش در نظام معارف حکومت طالبان ممنوعیت تحصیلی دختران افغانستان است. این سیاست آپارتاید آموزشی، نه تنها خانوادهها را نگران سرنوشت دختران ساخته است بلکه نظام بینالملل را با حکومت طالبان در تقابل قرار داده است.
چالشهای تحصیلات عالی در افغانستان
بررسی نظام جمهوریت نشان میدهد که بین نظام آموزش و پرورش (معارف) و نظام تحصیلات عالی افغانستان تناسب کمی و کیفی برقرار نبوده است. فقدان این تناسب و ضعف دولت افغانستان، پای بازار آزاد اقتصاد را به ساختار نظام آموزشی افغانستان کشاند. تأسیس و ایجاد بیرویۀ مؤسسات تحصیلات عالی خصوصی در افغانستان مخصوصا در شهر کابل، دانش و پژوهش را به کالای تجاری و منبع درآمد برای بازار آزاد تبدیل کرد.
فقدان نظارت دولت و عدم رعایت استانداردهای علمی در این مؤسسات آموزشی درآمد محور، نسلی را به جامعه افغانستان تحویل داد که به دلیل ضعف بنیۀ علمی و تخصص لازم، اکنون به جمعیت بیکاران افغانستان پیوستهاند. به همین دلیل، شاخص علمی و تخصص در جامعه افغانستان با واقعیتی کاذب روبرو شده است.
از سوی دیگر، ضعف کارشناسی و فقدان استانداردهای تخصص در نظام تحصیلات عالی افغانستان، باعث شده است که فارغ التحصیلان دانشگاههای افغانستان، عملا نقشی در بازار کار و یا کارآفرینی برای اقتصاد افغانستان، ایفا نتوانند. این در حالی است که متخصصین فارغ التحصیل از دانشگاهها، باید خود تبدیل به نیروهای کار آفرین شوند نه اینکه به عنوان نیروهای جویای کار در زمره آمار بیکاران قرار گیرند.
ضرورتها و اولویتها
تحولات سیاسی اخیر افغانستان و حاکمیت طالبان در افغانستان، این کشور را در حوزۀ سرمایه اجتماعی و نیروی متخصص با دگرگونی جدی مواجه خواهد ساخت. ضرورت اقتضا می کند که حکومت طالبان همزمان با نگاه تخصصی به نظام آموزشی و تحصیلات عالی افغانستان، هرچه زودتر زمینه را برای برخورداری دختران از حق آموزش فراهم کند.
فرار و مهاجرت نیروهای متخصص از کشور ضربه بزرگی به افغانستان وارد کرده است که نیازمند توجه جدی است. توصیه میشود حکومت طالبان برای تربیت نیروهای متخصص و بومیسازی تخصص، از تجربیات موفق کشورهای منطقه استفاده کند تا سرمایه اجتماعی افغانستان احیا شود. تربیت کادرهای متخصص، میتواند در خودکفایی افغانستان نقش موثری داشته باشد.