بررسی تحولات افغانستان
پس از پایان جنگ جهانی دوم آمریکا با نهادسازیهای مختلف به ویژه اقتصادی، توانست سلطه و نفوذ خود را در جهان گسترش دهد که این امر منجر به ایجاد نابرابری به ویژه در جنوب جهانی شد. از همین روی، در سالهای اخیر کشورهای جنوب جهانی با محوریت روسیه و چین اقدمات راهبردی مهمی برای نشان دادن این اعتراضات انجام دادهاند که یکی از آنها تشکیل گروه بریکس (BRICS) است. نام این گروه برگرفته از کشورهای اصلی شکل دهنده گروه یعنی برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی است.
تشدید نابرابریهای اقتصادی و سیاسی در عرصه بینالملل باعث شده تا در سالهای اخیر بر جذابیت گروه بریکس در میان کشورهای درحال توسعه و جنوب جهانی افزوده شود. از همین روی، تقاضا برای پیوستن به آن افزایش یافته و در آخرین مورد، پنج کشور ایران، عربستان، امارات، اتیوپی و مصر به بریکس پیوستند. بر اساس برخی اظهارات، بیش از ۴۰ کشور دیگر نیز خواستار پیوستن به بریکس هستند.
مزایا و شرایط پیوستن افغانستان به بریکس
به دلایل متعددی بریکس میتواند برای افغانستان هم جذابیت و منافعی داشته باشد. نخست آن که بریکس در حال تبدیل شدن به یک گروه اقتصادی در معیار جهانی میباشد. ۳۵ درصد تولید ناخالص داخلی جهان، ۴۴.۹ درصد از جمعیت جهان، ۴۰ درصد از ذخایر نفت، ۳۰ درصد از سرمایهگذاری مستقیم خارجی و حدود ۵۰ درصد کل ذخایر جهان بستر مناسب و فرصتی برای احیای اقتصاد افغانستان است. دوم، بریکس در مقابل سازمانها و گروههای اقتصادی برساخته مبتنی بر نظم غربی است. با توجه به وضعیت کشور افغانستان به لحاظ جغرافیایی و تجربه ناموفق 20 ساله همکاری افغانستان با سازمانها و نهادهای اقتصادی غرب محور، بریکس تحت شرایطی ممکن است برای افغانستان مثمر ثمر باشد. سوم، نقش کشورهای بریکس در کریدورهای بزرگ و جایگاه جغرافیایی افغانستان میتواند مزایای ژئواکونومیکی پیوستن احتمالی افغانستان به بریکس را دو چندان کند. پنجم، کشورهای پر نفوذ عضو بریکس مانند چین و روسیه، احتمالا تحت شرایطی از عضویت افغانستان در این گروه حمایت کنند تا این کشور بار دیگر گرایش به سوی غرب پیدا نکند.
اولین و مهمترین شرط ورود افغانستان به بریکس جهت بهره برداری از مزایای اقتصادی این گروه، شناسایی و پذیرش از سوی جامعه جهانی است. بدون شناسایی بینالمللی، امکان ورود افغانستان به بریکس و استفاده از مزایای اشاره شده وجود ندارد. این شرط برای همه امورات اقتصاد بینالملل مانند گسترش صادرات و جذب سرمایهگذاری خارجی برای افزایش درآمدهای ارزی نیز لازم است. حکومت افغانستان برای فقرزدایی از جامعه خود چارهای جز ورود به جامعه جهانی ندارد.
دومین شرط اساسی، عبور از بحران اقتصادی و رسیدن به رشد پایدار اقتصادی است. افغانستان در وضعیت اقتصادی کنونی، شانسی برای پیوستن به بریکس ندارد اما در یک چشم انداز میان مدت، اگر بتواند پروژههای کلان روی دست در زمینه استخراج معادن، ترانزیت و انتقال انرژی را به مرحله اجرایی شدن برساند، به لحاظ «اقتصادی» ممکن است آماده پیوستن به بریکس باشد. شرط سوم، ثبات سیاسی و امنیتی در افغانستان است. بدون شک اعضای بریکس به این مولفه نگاه ویژه داشته و خواهند داشت. لذا لازم است تا حاکمان افغانستان برای برقراری ثبات کامل سیاسی و امنیتی در این کشور، ساختارسازی و تدوین قوانین را با نگاه وسیعتری در پیش گیرند و از نگاههای بسته عبور کنند.
افغانستان و کریدور شمال – جنوب
بدون تردید یکی از جنبههای مهم نظم نوین جهانی چندقطبی، اهمیت و نقش کریدورهای بین المللی است. از همین روی، کشورهای بزرگ مانند روسیه، چین و هند به دنبال سهمگیری از کریدورهای بینالمللی هستند که این موضوع به نبرد کریدورها میان کشورهای شرق و غرب منجر شده است. یکی از کریدورهای مهم که مورد توجه موسسان بریکس میباشد، کریدور شمال – جنوب است. افغانستان این پتانسیل را دارد تا در صورت برقراری کامل ثبات سیاسی و امنیتی، محل عبور یکی از شاخههای کریدور شمال – جنوب باشد. راه آهن ترانس – افغان میتواند محرکه خوبی برای این منظور به حساب آید. پاکستان نیز اخیرا خواستار پیوستن به بخش شرقی کریدور شمال-جنوب شده و در عین حال، اسلام آباد درخواست پیوستن به بریکس را داده است.
افغانستان و کریدور شرقی – غربی
یکی از کریدورهای دیگر که میتواند تاثیر عمیقی بر اقتصاد افغانستان داشته باشد، کریدور واخان است که دو کشور عضو بریکس یعنی ایران و چین را از طریق منطقه صعب العبور واخان به هم متصل میکند. گشایش کریدور واخان علاوه بر اتصال دو عضو بریکس، ایران و چین، تجارت افغانستان به کشورهای منطقه به ویژه چین را تسهیل میکندکه این امر در شرایط کنونی که افغانستان به تجارت خارجی نیاز ویژه دارد از اهمیت بالایی برخوردار است. با توجه به فعال شدن راه آهن خواف – هرات، کریدور واخان میتواند نقش بسزایی در کریدور شرق به غرب ایفا کند.
ظرفیت بانک بریکس
یکی از انتقادات کشورهای جنوب جهانی نسبت به نهادهایی مانند بانک جهانی و صندوق بین المللی پول نابرابری در اعطای تسهیلات به کشورها است. از همین روی، کشورهای بریکس با تاسیس بانک توسعه جدید (NDB) به دنبال ایجاد نوعی جایگزین با نهادهای غربی هستند. هدف NDB بسیج منابع برای زیرساختها و پروژههای توسعه پایدار در کشورهای بریکس و سایر اقتصادهای نوظهور و کشورهای در حال توسعه است. از سال ۲۰۱۵، بانک توسعه جدید ۸۴ پروژه در حمل و نقل، توسعه شهری، بهداشت عمومی، فناوری اطلاعات و ارتباطات، مدیریت منابع آب و زیرساختهای پایدار را تصویب کرده است. تاکنون تمامی پروژهها در کشورهای بریکس انجام شده است. با توجه به اینکه یکی از نیازهای ضروری افغانستان جذب سرمایهگذاری برای توسعه زیرساختها به ویژه در بخش معدن است، بانک توسعه جدید بریکس میتواند در آینده نهاد مطمئنی برای تامین مالی پروژههای افغانستان باشد.
در مجموع، بریکس با یک چشم انداز رو به رشد، میتواند برای افغانستان و آینده افغانستان فرصتی برای توسعه قلمداد شود. برخی اعضای بریکس نگران افغانستان پسا آمریکا هستند و به همین دلیل با حکومت طالبان در تعامل نزدیک شدهاند. عضویت افغانستان در بریکس، فرصتهای زیادی را فرا روی افغانستان قرار خواهد داد اما این عضویت، مستلزم برخی تغییرات در افغانستان است که مهمترین آن شناسایی بینالمللی است. برای شناسایی، حکومت طالبان باید ساختار، حکمرانی و قوانین را با دید بازتری بنگرد تا بتواند افغانستان از از این بحران پیچیده خارج کند و در ساختارهایی مانند بریکس ادغام کند.