بررسی تحولات افغانستان
توسعه بندر چابهار همواره مورد تاکید کشورهای ذینفع مانند هند، ایران و افغانستان بوده است اما در ماههای اخیر پافشاری و اصرار بر این امر نشان دهنده اهمیت راهبردی این بندر برای کشورهای مذکور است. به طوری که اخیرا مسعود پزشکیان، رئیس جمهور ایران، در یک سخنرانی گفته است که «هندیها برای فعالشدن مسیر بندر چابهار اصرار میکنند».
همچنین، اخیرا دبیر مشترک وزارت خارجه هند در امور افغانستان، پاکستان و ایران در سفر به کابل که بازتاب وسیعی داشت، درباره موضوعات مختلف با مقامات حکومت طالبان رایزنی کرد که بندر چابهار یکی از این موارد گفتگو بود. درامیرخان متقی، سرپرست وزارت امور خارجه حکومت طالبان پس از دیدار با دبیر مشترک وزارت خارجه هند، از گفتگوهای منطقهای در مورد چابهار در آیندهای نزدیک خبر داد. این موارد نشان میدهد که افغانستان و هند به دلیل عوامل مختلف ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی به دنبال استفاده از بندر چابهار در تجارت خارجی خود هستند.
دروازه چابهار بر روی افغانها
بسیاری از کارشناسان باور داشتند که پس از روی کار آمدن مجدد طالبان در افغانستان اجرای پروژههای بزرگ منطقهای مانند پروژه تاپی و بندر چابهار با موانع جدی مواجه خواهند شد. اما رویکردهای حکومت طالبان نشان میدهد که رهبران طالبان با درک شرایط و اهمیت این پروژهها در اقتصاد افغانستان، بر اجرایی شدن این پروژهها همت ویژهای گماردهاند.
باید توجه داشت که این پروژههای منطقهای دو مزیت بزرگ برای کابل دارد؛ نخست این که این همکاریها راه را برای به رسمیت شناختن حکومت طالبان از سوی جامعه جهانی هموار خواهد کرد و دوم، حکومت طالبان از این طریق میتواند تجارت خارجی و درآمدهای ارزی خود را بهبود ببخشد.
بر اساس گزارش بانک جهانی، خطر رکود اقتصادی افغانستان تا سال ۲۰۲۵ وجود دارد. فقدان رشد تولید ناخالص داخلی همراه با کاهش راههای تامین مالی خارجی، تصویری تاریک از چشمانداز اقتصادی افغانستان ترسیم میکند. انتظار میرود که نقصهای ساختاری در بخش خصوصی، همراه با کاهش حمایت بینالمللی از خدمات ضروری، مانع هرگونه پیشرفت اقتصادی قابل ملاحظهای در این کشور شود. این رکود اقتصادی باعث تعمیق فقر و بیکاری خواهد شد و انتظار میرود فرصتهای شغلی کاهش و ناامنی غذایی افزایش یابد.
از این گزارش میتوان نتیجه گرفت که حکومت طالبان برای افزایش درجه مقبولیت داخلی خود باید اقتصاد را در اولویت قرار دهد. از همین رو، حکومت سرپرست افغانستان در دو سال اخیر بر تطبیق پروژههای منطقهای مانند تاپی، کاسا 1000، راه آهن ترانس افغان و توسعه بندر چابهار تاکید دارد و دیپلماسی اقتصادی فعالی را در این زمینه در پیش گرفته است.
همچنین توسعه اقتصاد افغانستان میتواند از رهگذر استخراج معادن و صادرات صورت گیرد. در این راستا، حکومت طالبان، دو رویکرد را نسبت به این موضوع اتخاذ کرده است؛ مشارکت با کشورهای خارجی و جذب سرمایهگذاری به ویژه از کشورچین و دوم فروش خام مواد معدنی که در این مورد نقش بندر چابهار در صادرات این مواد خام به جنوب آسیا و کشورهای خلیج فارس نقش حائز اهمیتی دارد.
همان گونه که اشاره شد چابهار میتواند نقش مهمی در تجارت خارجی افغانستان و خروج این کشور از تنگنای اقتصادی داشته باشد. بر اساس آخرین دادهای بانک جهانی، مجموع صادرات افغانستان در ۹ ماهه نخست سال ۲۰۲۴ با ۱۲ درصد کاهش به ۱.۱ میلیارد دلار رسیده که در این میان، صادرات مواد غذایی با کاهش ۶ درصدی به ۷۴۹ میلیون دلار و صادرات زغال سنگ با افت ۶۹ درصدی به ۶۹ میلیون دلار کاهش یافته است. این امر نتیجه تغییر روابط تجاری افغانستان با پاکستان است. افزایش اتکای پاکستان به زغال سنگ محلی و نیز تدوین سند ورود موقت برای رانندگان (TAD) در ماه مارس بر صادرات مواد غذایی افغانستان تأثیر منفی گذاشته است.
لازم به ذکر است که مواد غذایی و زغال سنگ مهمترین محصولات صادراتی افغانستان هستند و ۷۳ درصد از کل صادرات این کشور را تشکیل میدهند. پاکستان با ۴۷ درصد، بزرگترین بازار صادراتی افغانستان است و پس از آن هند با ۳۰ درصد قرار دارد. ایران، قزاقستان و ازبکستان که هر کدام حدود ۳ درصد را تشکیل میدهند، به تازگی به عنوان بازارهای رو به رشد برای افغانستان محسوب می҅شوند که این بازارهای جدید ناشی از تغییر مسیرهای تجاری ناشی از بسته شدن مکرر مرزها با پاکستان بوده است.
بنابراین، مشکلات مطرح شده با پاکستان و نیز سهم ۳۰ درصدی هند در صادرات کابل، میتواند انگیزه طالبان برای کاربرد چابهار را بهتر توضیح دهد. در واقع انگیزههای افغانستان در گرایش بیشتر به سمت بندر چابهار، بیشتر معطوف به اهداف ژئواکونومیکی است تا ژئوپلیتیکی.
چابهار در میدان رقابت دهلی و پکن
برخلاف افغانستان، تاکید هند بر توسعه بندر چابهار بیشتر بخش دلایل ژئوپلیتیکی دارد که آن نیز معطوف به رقابت با همسایه خود یعنی چین است. بر اساس توافقنامه بلند مدت اردیبهشت سال جاری بین دهلی و تهران، این کشور میزان سرمایهگذاری در این بندر را تا ۵۰۰ میلیون دلار افزایش خواهد داشت تا بهره برداری از آن تسریع شود.
هر چند در ابتدای امر، هند توسعه بندر چابهار را در راستای کمک به افغانستان قلمداد میکرد اما در حال حاضر اهمیت آن فراتر از آن بوده و به عنوان ابزار مهم در سیاست خارجی هند تبدیل شده است. با وجود اختلافات جدی بین هند و پاکستان، دهلی راه دیگری جز چابهار برای دسترسی به افغانستان و آسیای مرکزی ندارد. کشورهای آسیای مرکزی با داشتن منابع معدنی غنی به ویژه آلومینیوم و غلات، نقش مهمی در اقتصاد هند میتوانند داشته باشند و نگرانی هند، افزایش نقش و نفوذ چین از طریق ابتکار جاده و کمربند و به ویژه کریدور میانی در این منطقه است.
همچنین، تحولات قفقاز جنوبی و صفبندی کشورها در جنگ قره باغ باعث شد تا هند توجه ویژه به چابهار داشته باشد. در این جنگ، پاکستان همواره در کنار جمهوری آذربایجان بوده و هند از موضع ارمنستان حمایت میکند. از همین روی، اخیرا ارمنستان نیز توجه ویژه به چابهار داشته و خواستار سرمایهگذاری در آن است. در مقابل، به دلیل اهمیت کریدور میانی و نقش آذربایجان در آن، پکن و باکو اقدام به امضای توافقنامه مشارکت راهبردی کردهاند که برخلاف منافع دهلی است.
در مجموع، هند از طریق چابهار میتواند نقش و حضور خود را در افغانستان، آسیای مرکزی و قفقاز تقویت و رقابت خود با چین را تشدید کند. در همین راستا است که دهلی به دنبال توسعه و خواستار گنجاندن چابهار در کریدور شمال-جنوب شده است.