بررسی تحولات افغانستان
سرانجام با درخواست آمریکا و وساطت قطر، جنگ بین ایران و اسرائیل پایان یافت و آتش بس برقرار شد. مروری بر شعارهای بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اسرائیل به خوبی نشان میدهد که هیچ یک از اهداف اعلامی آن محقق نشده است و ایران نه تنها با دفاع جانانه از خاک خود ، یک تنه از این گردنه عبور کرد بلکه با دفاع مشروع، ضرباتی به اسرائیل وارد کرد که هیمنه پوشالی آن رژیم را فرو ریخت.
ناکامی اهداف دوگانه اسرائیل در حمله به ایران
اهداف اسرائیل بر اساس اعلام نخست وزیر رژیم صهیونیستی در زمان آتش بس، از بین بردن «تهدید دوگانه موجودیتی» یعنی برنامه هستهای و توان موشکی ایران بود. بر مبنای همین دو هدف، اسرائیل تهاجم به ایران را آغاز کرد. این رژیم و همچنین حامی اصلی آن یعنی آمریکا برخلاف موازین بینالمللی، تاسیسات هستهای ایران را بمباران کردند. علاوه بر آن، اسرائیل، تعدادی از دانشمندان هستهای ایران را به عنوان یکی از اهداف این عملیات به شهادت رساند . اما طبق اعلام مقامات ایرانی و همچنین اذعان مقامات و کارشناسان خارجی، تاسیسات هستهای ایران آسیبی ندیده است چرا که ساخت و ساز آن بر مبنای پیش بینی از تجاوز احتمالی دشمنان صورت گرفته است. علاوه بر آن دانش هستهای که امروز ایران به آن دست یافته با بمباران قابل از بین بردن نیست.
در زمینه نابودی توان موشکی ایران، نیازی به ذکر ادله نیست چرا که تا آخرین لحظات آتش بس، یورش موشکهای ایرانی خواب را از چشمان مقامات و مردمان اسرائیل ربوده بود. این در حالی است که طبق اعلام مقامات نظامی جمهوری اسلامی، هنوز شگفتیهای موشکی ایران به نمایش گذاشته نشده است و به اذعان مقامات اسرائیلی، ایران هنوز از موشکهای دوربرد و خطرناک خود استفاده نکرده است؛ موشکهای سنگینی که بیش از یک تُن مواد منفجره دارند و موشکهای کروز که ردیابی و رهگیری آنها دشوار است. مروری بر اخبار و اظهار نظرهای کارشناسان نشان میدهد که همین سطح موشک استفاده شده فعلی، شگفتی آفریده است و موازنه قدرت را به نفع ایران رقم زد.
- به طور قطع بعد از این آتش بس، هم برنامه هستهای ایران از سر گرفته خواهد شد و هم برنامه موشکی آن توسعه خواهد یافت. بنابراین ناکامی اهداف اسرائیل در حمله به ایران محرز است و ادعای رسیدن به اهداف تهاجم از سوی بنیامین نتانیاهو حرف مضحکی است که حتی اطرافیان او هم به آن باور ندارند.
عملیات چند بعدی
پذیرش آتش بس از سوی اسرائیل درست 12 روز بعد از یک عملیات چند بعدی است که دست کم 2 سال برای آن برنامه ریزی شده بود. بٌعد نظامی این عملیات بیشتر از همه به چشم میآید اما اهمیت ابعاد دیگر آن کمتر از بُعد نظامی نیست.
دکترین ضاحیه در ایران
در بعد نظامی، اسرائیل به دنبال اجرای «دکترین ضاحیه» در ایران بود. دکترین ضاحیه یک استراتژی نظامی رژیم صهیونیستی است. این دکترین، بر قدرت بازدارندگی با استفاده از قدرت بیش از حد تکیه دارد و از کشتار غیرنظامیان و تخریب کامل زیرساختهای دشمن برای تغییر موازین نبرد به نفع خود استفاده میکند. نگاهی به اهداف حملات اسرائیل در ایران نشان میدهد که دقیقا همین دکترین در دستور کار بوده است. طی 12 روز جنگ، زیرساختها و مکانهای غیرنظامی ایران بی وقفه بمباران شدند. در کنار حمله هواپیماها و پهپادهای اسرائیلی به ایران، رژیم صهیونیستی با کمک عوامل خودفروخته، عملیات پهپادی از درون ایران را اجرایی ساخت. این تاکتیک زیرساختهای نظامی و غیرنظامی را در شهرهای مختلف هدف قرار میداد.
هر چند که اسرائیل موفق به بمباران اهدافی در ایران شد اما آنچه این دکترین را ناکام گذاشت، حجم آتش سنگین موشکها و پهپادهای ایرانی بود که بر خاک اسرائیل بی وقفه فرود آمدند. رژیم صهیونیستی در محاسبات خود بر این باور بود که سیستم پدافندی گنبد آهنین و تاد آمریکایی که میلیاردها دلار برای آن صرف کرده بود، قادر هستند از خاک اسرائیل دفاع کنند. اما بسیار زود دریافت که این سیستمهای دفاعی در برابر موشکهای پیشرفته ایرانی کارایی ندارد. برنامه ریزی اسرائیل برای عملیاتهای پهپادی از درون بسیار وسیعتر از آنچه بود که انجام شد اما بخش عمده این دسیسه خنثی شد.
ایجاد شکاف اجتماعی در ایران
اسرائیل حساب ویژهای روی شکاف اجتماعی باز کرده بود. رژیم صهیونیستی تصور میکرد فضای اجتماعی ایران، فروپاشیده است. این تصویر مبتنی بر دو پایه بود؛ یکی تصوراتی که جریانهای معاند نظام به تلاویو منتقل کرده بودند. پایه دوم هم برداشتها از نارضایتیهای بخشی از مردم بود. بر این اساس، رژیم صهیونیستی به این نتیجه رسیده بود با یک جامعه فروپاشیده طرف است و ممکن است مدل سوریه در ایران جرا شود. اما در این زمینه هم اسرائیل یک اشتباه محاسباتی فاحش داشت و نمیدانست که ملت ایران همواره در زمان تعرض به کشورشان به سوی انسجام و همبستگی ملی حرکت میکنند. این انسجام به قدری نمود بارز داشت که تحلیلگران غربی و جریانهای معاند نظام ایران معترف هستند که تهاجم اسرائیل به ایران، باعث یکپارچگی جامعه ایران شده است و بقای نظام را برای سالیان سال تضمین کرد.
مطالب مرتبط
موضع حکومت و جریانهای افغانستان درباره جنگ ایران و اسرائیل
تحلیل موضع حکومت طالبان درباره حمله آمریکا به ایران
برخی از عوامل پیروزی ایران
- عوامل مختلفی در پیروزی ایران نقش داشتند که در راس همه آنها باید نصرت الهی را ذکر کرد. ایران به دلیل حمایت از مظلومان فلسطینی مغضوب رژیم صهیونیستی و حامیان غربی آن است و مورد تهاجم قرار گرفت و بدون شک، امداد الهی در پیروزی ایران نقش داشت. چه بسیار مسلمانانی که در این جنگ برای پیروزی ایران دعا کردند.
در کنار این نصرت الهی، عوامل قابل ذکر دیگر، درایت رهبری خردمند، همبستگی ملت، عزم نیروهای مسلح این کشور و توان نظامی بالای آن بود. ایران بر خلاف کشورهای عرب منطقه که امنیت خود را به آمریکا و تسلیحات غربی گره زدهاند، بر مبنای نص صریح قرآن که فرموده است وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن قُوَّةࣲ، با تکیه بر توان داخلی، خود را به سطح از توان نظامی رسانده است که اسرائیل و حامیان آن مجبور به پیشنهاد و پذیرش آتش بس شدند. این توان موشکی ایران بود که تلاویو و حیفا و دیگر شهرهای اسرائیل را هدف قرار دارد و رژیم صهیونیستی با وجود حمایتهای مستقیم آمریکا و ناتو، درمانده و مستاصل، تن به آتش بس داد.
توفق ایران در این جنگ، سبب شد که شرط آن برای پذیرش آتش بس که همانا زدن آخرین ضربه توسط ایران به اسرائیل بود، پذیرفته شود. بر این اساس، در آخرین دقایق قبل از آتش بس، موشکهای سنگین ایرانی بر «بئر السبع» فرود آمدند و ننگ دیگری بر چهره رژیم اسرائیل گذاشتند.

در این جنگ 12 روزه و آتش بس پس از آن، درسهای زیادی برای آموختن است که به مرور زمان ملتها و دولتها به آن خواهند رسید.
ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید