بررسی تحولات افغانستان
نشست سازمانملل متحد به ریاست آنتونیو گوترش دبیر کل سازمان ملل متحد با حضور نمایندگان دولتها و سازمانهای مهم بینالمللی در امور افغانستان روزهای یازدهم و دوازدهم اردیبهشت/ثور در قطر برگزار شد. این جلسه در پشت درهای بسته، بدون حضور خبرنگاران برگزار شد ولی سرانجام در ختم این نشست دو روزه، دبیر کل سازمان ملل در کنفرانس خبری، محورهای مهم این نشست را به خبرنگاران ارائه کرد که مطابق آن، برآیند این نشست مهم بینالمللی را میتوان در سه محور «سلبی»، «اثباتی» و «ایجابی» دستهبندی کرد.
در محور سلبی، آنچه که فعلا شانس تحقق و حتی مطرح شدن آن از محور گفتگوها سلب شد، مسئله به رسمیت شناخته شدن حکومت طالبان است. براساس شواهد و قراین، هم حکومت طالبان انتظار داشت و هم احتمال آن میرفت که این حکومت از سوی برخی کشورها به رسمیت شناخته شود و سازمان ملل متحد نیز وادار شود گامهایی را در راستای شناسایی حکومت طالبان بردارد. ولی قطعنامه شورای امنیت و نشست سازمان ملل متحد در دوحه، برای مدتی تمام زمینهها و گزینهها را برای شناسایی دولت طالبان سلب و مسدود کرد. با این لحاظ، فعلا هیچ کشوری بر شناسایی حقوقی و رسمی حکومت طالبان اقدام نخواهد کرد. در این محور، حکومت طالبان در سطح بینالملل با یک بن بست سیاسی رو بروگردید که ناگزیر یا باید در این بن بست متوقف شود و یا مسیر انعطاف را در پیش گیرد.
در محور اثباتی، برآیند نشست دوحه مهر تاییدی بر تقاضای مردم افغانستان و کشورهای همسایه و منطقه نهاد: تشکیل دولت فراگیر، رعایت حقوق اقوام و مذاهب و مبارزه با گروههای مختلف افراطی مستقر در خاک افغانستان. دبیر کل سازمان ملل نیز در کنفرانس مطبوعاتی پایان این نشست، به صراحت تمام این سه موضوع مهم را به عنوان مسائل اصلی بحران افغانستان مطرح کرد که به گفته او از هیچ یک از این موضوعات نمیتوان به خاطر تحقق دیگری چشم پوشی کرد. براساس این محور، آنچه که در آینده پیش رو، بیش از باقی موارد اولویت اساسی پیدا خواهد کرد، بحث روی چگونگی تشکیل دولت فراگیر در افغانستان است. زیرا موضوعاتی مانند رعایت حقوق اقوام و مذاهب، حقوق کار و آموزش زنان، مشارکت متوازن در ساختار سیاسی و توزیع عادلانه قدرت سیاسی، از جمله توابع و الزامات تشکیل دولت فراگیر است که تعهد طالبان بر رعایت این موارد بدون تشکیل دولت فراگیر، نه ضمانت عملی دارد و نه به حل دائمی بحران افغانستان کمک میکند. به همین لحاظ، تأکید مردم و نخبگان افغانستان در داخل کشور نیز بر این بوده است که به رغم اهمیت مسائل حقوق بشری از جمله حقوق کار و آموزش زنان، ضرورت بحث تشکیل دولت فراگیر به هیچ وجه تحت الشعاع آن قرار نگیرد. همین رویکرد، مورد حمایت و مشی سیاسی همسایگان افغانستان و کشورهای منطقه نیز واقع شد.
در محور ایجابی، دبیر کل سازمان ملل به گزینه تعامل با طالبان به عنوان یک ضرورت غیرقابل انکار اذعان کرد که واقعیت و وضعیت موجود افغانستان نیز پذیرش آن را ایجاب میکند. تأکید آنتونیو گوتروش برای تعامل با دولت طالبان، دارای دو پیام سیاسی بسیار مهم است: نخست این که سازمان ملل به طور ضمنی، دولت طالبان را بعنوان یک واقعیت سیاسی غیر قابل انکار در افغانستان پذیرفته است. دوم این که سازمان ملل و دولتهای عضو آن، در شرایط حاضر جنگ و نظامیگری را راه حل مدیریت بحران افغانستان نمیدانند و از آن حمایت نمیکنند.
با این رویکرد، به نظر میرسد که بین مردم افغانستان، کشورهای منطقه و جهان در خصوص گفتگو برای تشکیل دولتفراگیر، مبارزه با گروههای افراطی مستقر در خاک افغانستان و رعایت حقوق اساسی تمام شهروندان افغانستان، خواست مشترک و اجماع جهانی به وجود آمده است.
اکنون بایسته آن است که حکوت طالبان با استفاده از فرصتها و زمینههای موجود، در راستای تفاهم سیاسی و تشکیل دولت فراگیر با مشارکت ملی تلاش کند در غیر این صورت، این فرصت سوزی آسیبهای جبران ناپذیری را بر مردم افغانستان تحمیل خواهد کرد.