بررسی تحولات افغانستان
با شروع قرن ۲۱ افغانستان به کشور محوری در موضوعات جهانی تبدیل شد. جنگ آمریکا تحت عنوان مبارزه با تروریسم بیش از ۴۰ کشور را به طور مستقیم و تقریباً کل جهان را به طور غیر مستقیم در افغانستان درگیر کرد و سبب شد این کشور دو دهه کانون توجه جهانی باشد.
با خروج آمریکا و متحدان آن از افغانستان، در یک بازه زمانی تقریبا یک ساله مسئله افغانستان به حاشیه رفت و حتی حکومت طالبان و حواشی آن هم نتوانست افغانستان را در صدر مسائل جهانی قرار دهد. در علتیابی این امر میتوان گفت جنگ اوکراین و عمیق شدن بحران خاورمیانه ناشی از تجاوزهای رژیم صهیونیستی از علل اصلی به حاشیه رفتن افغانستان از متن توجهات بینالمللی هستند اما علل و عوامل دیگری هم در این امر موثر هستند که از آن جمله ناامید شدن جامعه جهانی از روند اصلاحات طی 20 سال در افغانستان و خارج ساختن این مسئله از دستور کار خود است.
جنگ اوکراین و بحران خاورمیانه
که خستگی آمریکا از جنگ افغانستان و اهمیت اولویتهای جهانی دیگر مانند رقابت با چین سبب شد که آمریکا عزم به خروج از افغانستان بگیرد. هر چند که برخی معتقدند که یکی از علل خروج آمریکا از افغانستان درک جامعه اطلاعاتی آمریکا از احتمال شروع حمله روسیه به اوکراین بوده است و بر همین اساس آمریکا پرونده افغانستان را بست تا تمام توجه خود را بر حمایت از اوکراین متمرکز کند. طبق این تحلیل، آمریکا درک کرده بود که با شروع جنگ اوکراین، نظامیان آمریکایی در افغانستان ممکن است اهدافی سهل و ساده برای تحت فشار قرار دادن واشنگتن از سوی مسکو باشند. در هر صورت جنگ اوکراین، طبق یک تحلیل به عنوان یک پیشران و بعد از آغاز جنگ به عنوان یک پَسران نقش موثری در کاهش توجهات بر افغانستان داشته است.
در زمینه بودجه، اغلب کشورهای غربی ترجیح دادند که بودجه خود را معطوف به حمایت تسلیحاتی و لوجستیکی از اوکراین کنند. گزارش سازمان ملل، چهار ماه به پایان سال ۲۰۲۴ باقی مانده و جامعۀ جهانی تنها ۲۵ درصد از بودجه درخواستی برای سال جاری میلادی برای کمک به نیازمندان افغان را تامین کردهاند.
با آغاز جنگ اوکراین و آواره شدن جمعی از مردم این کشور، کشورهای غربی به رغم تعهداتی که به مهاجرین افغان داده بودند و اعلام حمایت از آنها، اما ناگهان اولویت آنها تغییر کرد و پذیرش و اسکان آوارگان اوکراینی سبب شد تا آوارگان افغان در اولویتهای بعدی قرار گیرند. با گذشت سه سال از سقوط جمهوریت، هنوز تعداد زیادی از آوارگان افغان در اردوگاهها و یا کشورهای ثالث مستقر هستند تا سرنوشت پرونده آنان مشخص شود.
موضوع مهم دیگری که در پهنه سیاست جهانی مسئله افغانستان را تحت الشعاع قرار داده است، عمیق شدن بحران خاورمیانه با محوریت شرارتها رژیم صهیونیستی است. مسئله خاورمیانه در قیاس با موضوع اوکراین از اهمیت بالاتری برخوردار است زیرا تصور غالب این است که در صورت گسترده شدن بحران خاورمیانه امکان بروز یک جنگ منطقهای و حتی جهانی دور از انتظار نیست.
جریان اصلی رسانه، نقش و سهم مهمی در برجستهسازی یک موضوع دارد و با توجه به این که در حال حاضر جنگ اوکراین و بحران خاورمیانه ماموریت جریان اصلی رسانه هستند، طبیعتا افغانستان جایگاهی برای مطرح شدن در سطح بینالمللی ندارد.
پیامدهای به حاشیه رفتن افغانستان
به حاشیه رفتن افغانستان تحت تاثیر بحران اوکراین و مسئله خاورمیانه پیامدهایی مثبت و منفی بر اوضاع افغانستان داشته است. یکی از جنبههای مثبت به حاشیه رفتن افغانستان این است که این کشور دیگر محل رقابت قدرتهای بزرگ نیست و بدین ترتیب یکی از عوامل مهم بحرانزایی در این کشور حذف شده است. با این وجود، تاثیر منفی این وضعیت کاهش کمکهای بینالمللی توسط این قدرتها به افغانستان است که به شدت به آن نیازمند است.
تجربه تاریخی بیانگر آن است که افغانستان هم از این که کانونی توجه جهانی شود و هم از انزوا آسیب دیده است. کانون توجه شدن سبب شده است که افغانستان محلی برای زورآزمایی و رقابتهای منطقهای و جهانی قرار گیرد و انزوای جهانی هم سبب تعمیق بحرانهای داخلی شده است.
به رغم آن که بحران اوکراین و مسئله خاورمیانه، افغانستان را از حوزه رقابت قدرتهای بزرگ خارج ساخته است اما تداوم این وضعیت بستگی به سیاست خارجی و اقدامات حاکمیت کنونی افغانستان دارد. حکومت طالبان با اتخاذ سیاست خارجی منقطی و همچنین مبارزه موثر با گروههای شبهنظامی و تروریستی، میتواند برای همیشه مانع استفاده ابزاری قدرتهای طماع از این گروههای ستیزهجو شود.
از سوی دیگر با این که عدم توجه جهانی میتواند به کاهش کمکهای بینالمللی به افغانستان منجر شود اما این وضعیت فرصتی است که افغانستان بتواند وابستگی چند دههای این کشور را به کمکهای خارجی پایان دهد. کمکهایی که کابل را ملزم به تبعیت از برخی سیاستها مد نظر کمککنندگان میکرد. نیاز است تا حکومت سرپرست، با ایجاد فضای مطلوب سیاسی از جمله مشارکت اقشار مختلف جامعه در حکمرانی و اتخاذ رویکردهای مناسب اقتصادی، سرمایهگذاران داخلی و خارجی را جذب کند تا پتانسیلهای اقتصادی افغانستان را به بلوغ برسانند.