جمعه 2/ 9 / 1403
جستجو
Close this search box.

بررسی تحولات افغانستان

روز دوشنبه 28 اسفند/حوت نیروی هوایی پاکستان مناطقی از ولایت‌های خوست، پکتیکا و کنر در خاک افغانستان را بمبماران کرد. ادعای پاکستان این است که مقر مخالفان مسلح خود را هدف قرار داده است اما حکومت طالبان از کشته و زخمی شدن چند غیرنظامی خبر می‌دهد. بلافاصله پس از این رشته حملات هوایی پاکستان، نیروهای ارتش حکومت طالبان در واکنشی سریع، پاسگاه‌های نظامی پاکستان در امتداد مرز دیورند را هدف قرار داده و برخی از این پاسگاه‌ها را تسخیر کردند. بر اساس اخبار منتشر شده، این درگیری دوجانبه تا بعد از ظهر روز دوشنبه ادامه داشت.

معناشناسی رفتار پاکستان در قبال حکومت طالبان
این تبادل آتش در حالی صورت می‌گیرد که انتظار می‌رفت با تشکیل دولت جدید پاکستان، روابط بین دو کشور وارد فاز جدیدی شود و بابی برای گفتگوهای دیپلماتیک گشوده شود. اما در اقدامی غیر منتظره دولت جدید پاکستان در نخستین روزهای کاری خود، از گزینه نظامی علیه افغانستان استفاده کرد. این مسئله بیانگر آن است که رفتارهای یک سال اخیر پاکستان حتی اگر تاکتیکی هم بوده، اکنون وارد فاز راهبردی شده است.

حمله هوایی پاکستان به خاک افغانستان که با فاصله کوتاهی پس از روی کار آمدن دولت جدید به رهبری حزب مسلم لیگ نواز انجام شد، اثبات این فرضیه است که راهبردهای پاکستان در زمینه افغانستان توسط ارتش و سرویس اطلاعاتی این کشور ترسیم می‌شوند و دولت‌های سیاسی ناگزیر به تبعیت از این راهبردها هستند.

پیچیده‌سازی راهبرد پاکستان در قبال افغانستان
نشانه‌گذاری رفتارهای پاکستان در قبال حکومت طالبان طی یک سال گذشته، یک خط راست را ترسیم نمی‌کند بلکه ترکیبی از خطوط منحنی و پیچیده را به تصویر می‌کشد. این وضعیت نشان‌دهنده‌ آن است که پاکستان از حکومت طالبان یک خواست مشخص ندارد و در تلاش است که هر روز بر پیچیدگی مسئله بیفزاید.

دولت پاکستان در دو سال اخیر، حضور اعضای تحریک طالبان پاکستان (TTP) را در خاک افغانستان به عنوان یک چالش اساسی فرا روی روابط و تعامل دو کشور مطرح می‌کرد. این در حالی است که بر اساس شواهد، به رغم حضور غیر قابل انکار گروه‌های متعدد اسلامگرا در خاک افغانستان، اما حکومت طالبان اولا آنها را تحت کنترل دارد و دوم، تاکنون از این گروه‌ها علیه کشورهای منطقه استفاده نکرده است.

روایت جدید پاکستان علیه هند و حکومت طالبان
پاکستان به تازگی روایت دیگری را مطرح کرده است؛ طبق این روایت که توسط آصف درانی نماینده ویژه پاکستان در امور افغانستان اعلام شد، پاکستان ادعا دارد که اعضای TTP به عنوان نیروهای استخدامی هند علیه پاکستان می‌جنگند و حکومت طالبان افغان این پروژه جنگ نیابتی را میزبانی و اجرایی می‌کند. این روایت جدید، پتانسیل آن را دارد که تمام مردم پاکستان اعم از مذهبی و غیر مذهبی را علیه حکومت طالبان افغانستان بسیج کند. این نوع ابر‌ روایت‌ها، نه تنها چالش‌ بین پاکستان و حکومت طالبان را پیچیده و لاینحل می‌سازد بلکه حجم تقابل و فشارهای پاکستان را بر حکومت طالبان چند برابر می‌کند.

آصف درانی نماینده ویژه پاکستان به تازگی گفته است که حدود پنج تا شش هزار شبه‌نظامی تی‌تی‌پی در افغانستان پناه گرفته‌اند.

اهداف راهبردی پاکستان
در پاسخ به این که چرا پاکستان به جای راهبرد تعامل با حکومت طالبان، راهبرد تقابل را در پیش گرفته، سه فرضیه می‌توان مطرح کرد. فرضیه نخست این است که پاکستان، از الگوی جنگ و پیروزی طالبان افغان به هراس افتاده است و TTP را برای ثبات آینده پاکستان تهدید جدی می‌پندارد. فرضیه دوم این است که پاکستان بر اساس چالش‌ خط دیورند و نفوذ سیاسی هند در افغانستان، مانند گذشته پس از پایان هر بازی، بازی دیگری را در قبال افغانستان راه‌اندازی می‌کند. فرضیه سوم این است که پاکستان همواره بر بستر سیاست آمریکا در افغانستان بازی می‌کند و احتمالا آمریکا از پاکستان علیه حکومت طالبان استفاده ابزاری می‌کند تا کابل را به پذیرش مطالبات واشنگتن وادار کند.

بر اساس شواهد، نمی‌توان این سه فرضیه را رقیب یکدیگر مطرح کرد، بلکه به نظر می‌رسد که هر سه فرضیه در هم تنیده و مکمل همدیگر هستند. با این پاسخ اجمالی، آیا فشارهای پاکستان بر حکومت طالبان اثرگذار خواهد بود؟ تلاش‌های حکومت طالبان برای یافتن راه‌های بدیل ترانزیتی، دلالت بر درک طالبان از بازی پاکستان دارد. به نظر می‌رسد که حکومت طالبان در حال حاضر راه‌های مهار فشارهای پاکستان را دارد ولی اگر پاکستان کانال‌های فشار را بر حکومت طالبان متعدد سازد، احتمالا حکومت طالبان با چالش‌های اساسی رو برو خواهد شد. به عنوان مثال، در صورت تدوام چالش‌ها، این احتمال وجود دارد که پاکستان گام‌هایی را به سوی تعامل با تاجیکستان به عنوان میزبان جبهه مقاومت ملی بردارد.

بر این اساس، برای ترسیم یک راه حل بنیادین، بایسته آن است که حکومت طالبان در یک راهبرد کلان و واقع‌بینانه جسارت به خرج دهد و مشکلات اساسی بین افغانستان و پاکستان را از طریق یک مکانیسم ملی به صورت بنیادی حل و فصل کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *