سه‌شنبه 21/ 12 / 1403

بررسی تحولات افغانستان

بعد از سقوط جمهوریت، رهبران مخالف طالبان با ایجاد شوراها، احزاب و جبهه‌های نظامی در خارج از افغانستان، فعالیت‌های سیاسی و نظامی علیه حکومت طالبان را آغاز کردند. برخی از این تشکیلات مهم عبارتند از «شورای عالی مقاومت ملی برای نجات افغانستان» که اعضای مهم آن عطا محمد نور، عبدالرشید دوستم، محمد محقق و عبدالرب رسول سیاف هستند، «جبهه مقاومت ملی افغانستان» به رهبری احمد مسعود، «جبهه آزادی افغانستان» به رهبری یاسین ضیا، «حرکت ملی صلح و عدالت» به رهبری حنیف اتمر و معصوم استانکزی و «حزب عدالت و آزادی افغانستان» به رهبری سرور دانش.

رهبران مخالف طالبان که در راس این پنج جریان قرار دارند، به طور کلی دو خط مشی متفاوت را در دستور کار خود قرار داده‌اند؛ اعضای «شورای عالی مقاومت ملی برای نجات افغانستان» که در ترکیه مستقر هستند، مذاکره و گفتگو با حکومت طالبان را بر راه حل نظامی ارجح می‌دانند، «حرکت ملی صلح و عدالت» یا جریان حنیف اتمر نیز به صراحت اعلام کرده است که جنگ راه حل نیست و خواهان اجرای توافقنامه دوحه است تا بر اساس آن مذاکره با حکومت طالبان زیر نظر آمریکا آغاز شود. اما «جبهه مقاومت ملی افغانستان» و «جبهه آزادی» همان گونه که از نام آنها پیدا است، بر راه حل نظامی و جنگ تاکید دارند.

ریشه اختلافات رهبران مخالف طالبان
اختلاف بین رهبران مخالف طالبان طی 3 و نیم سال گذشته ادامه داشته است که این اختلافات را می‌توان به دو بخش کلی تقسیم کرد.
جنگ و مذاکره
یک بخش از اختلافات چنانچه بیان شد در زمینه چگونگی مواجهه با حکومت طالبان است. برخی راه حل را در جنگ و شکست طالبان می‌بینند و برخی دیگر که عمدتا از کهنه‌کاران عرصه افغانستان هستند، مذاکره و گفتگو را یا مقدم می‌دانند و یا تنها راه حل معضل افغانستان بیان می‌کنند. شاید بتوان گفت که عمده‌ترین مانع نزدیک شدن این جریان‌ها به یکدیگر در این اختلاف نهفته است.
مسائل قومی، جغرافیایی و زبانی
بخش دیگر اختلافات رهبران مخالف طالبان که به صراحت بیان نمی‌شود اما ریشه و قدمت زیادی در افغانستان دارد، مسائل قومی، جغرافیایی و زبانی است. با نگاهی به ساختار هر یک از تشکیلات چهارگانه این مبنای شکل‌گیری آنها مشخص می‌شود. «شورای عالی مقاومت ملی برای نجات افغانستان» عمدتا تاجیک، ازبک و هزاره محور است. «جبهه مقاومت ملی افغانستان« و «جبهه آزادی» عمدتا تاجیک محور، «حرکت ملی صلح و عدالت» پشتون محور و «حزب عدالت و توسعه» هزاره محور هستند. هر چند در برخی از این تشکیلات، از اقوام دیگر هم حضور دارند، اما این حضور به قدری کمرنگ است که می‌توان آن را نادیده گرفت.

خودبینی و نفی دیگری
رهبران مخالف طالبان که در راس این تشکیلات قرار دارند، نه تنها به اتحاد و ائتلاف نرسیده‌اند بلکه تشکیلات خود را محور و تنها راه نجات افغانستان می‌دانند و گاه به نفی دیگر تشکیلات می‌پردازند. این نوع اظهارات به ویژه در هفته‌های اخیر که دو نشست وین و کنفرانس امنیتی هرات برگزار شد، بیش از گذشته نمود یافت. پس از برگزاری نشست وین، احمد مسعود، رهبر «جبهه مقاومت ملی افغانستان» طی اظهاراتی بیان کرد که پس از شکست روند دوحه، تنها روندی که توانسته اعتماد و توجه مردم افغانستان را جلب کند، روند وین است و این روند بستری مناسب برای دستیابی به صلح پایدار در افغانستان است.

از سوی دیگر، اظهارات تند عطا محمد نور از اعضای «شورای عالی مقاومت ملی برای نجات افغانستان» علیه افراد و جریان‌هایی که در نشست وین و کنفرانس امنیتی هرات بر جنگ تاکید کردند، عمق اختلافات را نشان داد. وی در یک نشست مجازی که به یاد خیرمحمد خیرخواه و همراهانش که در نبرد با طالبان جان باختند، گفت «کسانی که بر جنگ تاکید می‌کنند و فرمان می‌دهند که راه حل افغانستان فقط جنگ است، چرا فقط فرزندان مردم فقیر خون بدهند و بجنگند؟ خود و فرزندان‌تان به خط مقدم جنگ بروید بعد از آن، این گونه فرمایشات زیبنده خواهد بود.»

عطا محمد نور از رهبران مخالف طالبان اظهارات تندی علیه چهره‌هایی که بر راه حل نظامی تاکید دارند، داشته است.

بارز شدن اختلافات در نشست وین
یکی از نکاتی که در زمان برگزاری نشست وین واضح و آشکار گردید، اختلافات قومی رهبران مخالف طالبان بود. نشست وین که محوریت آن با «جبهه مقاومت ملی افغانستان» است، عمدتا تاجیک محور است و معدودی از چهره‌های پشتون حاضر به همراهی با این روند شدند. در نشست امسال روند وین، چهره‌های شاخص پشتون که سال‌های گذشته حضور داشتند، حاضر به همراهی نشدند. در عوض با حضور یاسین ضیا، رهبر «جبهه آزادی»، وزنه تاجیکی این نشست سنگین‌تر شد. موضع‌گیری‌های پس از نشست وین از سوی برخی از چهره‌های پشتون مخالف طالبان هم حکایت از آن داشت که تقابل پشتون – تاجیک در روند وین امسال بیشتر محرز شده است و بعید است که با این دستور کار روند وین، در سال‌های آینده چهره‌های سرشناس پشتون آن را همراهی کنند مگر آن که گردانندگان، تغییراتی را اعمال کنند.

چشم‌انداز پیش رو
در کنار اختلافات کهنه رهبران مخالف طالبان که مبتنی بر محور قومی، زبانی و جغرافیایی بود، اکنون چگونگی مواجهه با حکومت طالبان یا اختلاف بر سر انتخاب جنگ یا گفتگو محور جدید اختلاف شده است و این اختلاف از پشت درهای بسته به سطح آشکار رسیده است.
در فضایی که این اختلاف بنیادین بین رهبران مخالف طالبان و جریان‌ها سر باز کرده است، امید به ایجاد ائتلاف بین مخالفان طالبان اندک است و اگر ائتلافی هم ایجاد شود، پایداری آن ائتلاف در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. در کنار این واقعیت، فاصله عمیق بین مطالبات این رهبران و سرسختی حکومت طالبان بحث مفصل دیگری است وضعیت را پیچیده‌تر می‌کند. شاید به دلیل همین پیچیدگی اوضاع است که در شرایط موجود، در نظام بین‌الملل تلاشی برای مذاکرات بین‌افغانی صورت نمی‌گیرد و کشورهای منطقه به هم خوردن وضع موجود را سبب پیچیده‌تر شدن اوضاع افغانستان و منطقه می‌دانند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *