بررسی تحولات افغانستان
اواخر آذر / قوس عاصم منیر فرمانده ارتش و ندیم انجم رئیس سازمان اطلاعات پاکستان موسوم به آی اس آی با سفر به آمریکا با مقامات نظامی، سیاسی و امنیتی این کشور دیدار و گفتگو کردند. سفر این دو مقام ارشد نظامی و امنیتی پاکستان به ویژه دیدارهای آنان با مقامات سیاسی آمریکا و همچنین با آنتونیو گوترش دبیر کل سازمان ملل سئوالهای زیادی را برای ناظران ایجاد کرد. سفر این دو مقام نظامی که در راس دو نهاد قدرتمند پاکستان قرار دارند، در حالی صورت گرفت که پاکستان با چند بحران دست و پنجه نرم میکند.
با برکناری عمران خان نخست وزیر این کشور از قدرت، دولت موقتی بر سر کار آمده است که نخست وزیر آن خارج از ساز و کار قانونی به قدرت رسید و از سویی دیگر چشماندازی برای برگزاری انتخابات ظرف 3 ماه وجود ندارد. بنابراین اولین بحران، بحران سیاسی موجود در این کشور است. دومین بحران، بحران اقتصادی پاکستان است که سالها با کمک مالی قدرتهای جهانی و منطقهای و همچنین سازمانهای مالی بینالمللی نفس میکشید اما در چند سال اخیر به دلیل قطع این کمکها، بحران اقتصادی عمیقتر و خارج از کنترل شده است. سومین بحران، ناامنی است که حملات روزافزون و مرگبار تحریک طالبان پاکستان و گروههای بلوچ، اعتبار ارتش و نهادهای امنیتی این کشور را زیر سئوال برده است.
هر چند که سفر عاصم منیر و ندیم انجم به واشنگتن ممکن است به منظور طلب استمداد از آمریکا برای کمک به حل هر 3 بحران باشد، اما یکی از فرضیههای مطرح این است که فرمانده ارتش و رئیس آی اس آی، قصد دارند مقاات آمریکایی را در مورد تهدیدهای تحریک طالبان پاکستان و مبارزه مشترک با آن متقاعد کنند.
از آنجا که ژنرالهای پاکستانی تجربه و سابقه درخشانی در مدیریت بحرانها را دارند، با توجه به محتوای مذاکرات آنها میتوان با احتمال بالا گفت که آنها در این سفر در صدد آن هستند که هر 3 بحران را به هم پیوند بزنند و با ایجاد نگرانی در بین مقامات آمریکایی با دریافت کمک مالی با استدلالِ مهار تروریسم، استمداد از آمریکا برای مبارزه با تروریسم در افغانستان و نیز اقناع مقامات آمریکایی برای تاخیر در انتخابات پارلمانی با یک تیر 3 نشان را بزنند.
تصمیم پاکستان برای اخراج پناهجویان افغان را هم میتوان تلاشی در همین راستا قلمداد کرد. پاکستان در تلاش است تا با این بحران آفرینی توجه جامعه بینالمللی، به خصوص آمریکا را دوباره متوجه افغانستان و پاکستان کند. به ویژه این که پاکستان، دلیل اخراج مهاجرین افغان مقیم این کشور را با امنیت و اقتصاد پیوند زده است. بعد از خروج آمریکا از افغانستان، آمریکا که دیگر پایگاه نظامی در منطقه ندارد و تلاشهای آن برای ایجاد پایگاه در کشورهای منطقه با شکست مواجه شد، چراغ سبز پاکستان برای مبارزه مشترک با تروریسم میتواند برای واشنگتن جذاب باشد.
موضوع دیگری که پاکستان را بیشتر نگران کرده است و باید سفر این دو ژنرال پاکستانی را با آن پیوند داد، این است که آمریکا، با دور زدن پاکستان، اقدام به برقراری رابطه مستقیم با طالبان کرده است. در گذشته آمریکاییها از عینک پاکستان به افغانستان مینگریستند اما پس از مذاکرات دوحه و به ویژه پس از به قدرت رسیدن طالبان، آمریکا کانالهای ارتباطی مستقیمی با طالبان دارد و دیگر از کانال پاکستان با طالبان افغانستان ارتباط نمیگیرد. این نگرانی پاکستان زمانی جدیتر شد که گزارش تهیه شده توسط دبیر کل سازمان ملل برای شورای امنیت در زمینه افغانستان، توصیه به تعامل با طالبان افغانستان کرده است.
در یک جمعبندی میتوان گفت پاکستان که با 3 بحران اقتصادی، امنیتی و سیاسی دست و پنجه نرم میکند، به شدت نگران است که جایگاه خود را به عنوان دریچه ورود به افغانستان، نزد آمریکا به عنوان یکی از بازیگران مهم سیاست بینالملل از دست بدهد. از این رو در صدد است تا با محور قرار دادن افغانستان و بحث تروریسم، علاوه بر جلب کمکهای مالی برای مهار بخشی از بحران اقتصادی، مشارکت آمریکا را در بحث مبارزه با تروریسم کسب کند و در سایه این دو مسئله، تاخیر در انتخابات پارلمانی و تداوم عمر حکومت موقت را توجیه کند. همچنین تقلا خواهد کرد تا با پیچیده کردن اوضاع، نقش و جایگاه خود را در مسئله افغانستان تثبیت کند.
بسیار بعید است آمریکاییها که طعم تلخ شکست در افغانستان را چشیدهاند، بار دیگر به پاکستان اعتماد کنند و نقش قابل توجهی در مسئله افغانستان به پاکستان بدهند مگر آن که پاکستان پیشنهاد ارزشمند و جذابی به واشنگتن ارائه دهد تا به ازای آن بتواند به بخشی از اهداف خود دست یابد. این پیشنهاد میتواند اعطای پایگاه نظامی به آمریکا در خاک پاکستان باشد.