بررسی تحولات افغانستان
تحریک طالبان پاکستان که مرکب از چند گروه شبهنظامی است، در سال ۲۰۰۷ تشکیل شد و عمدتاً در مناطق قبایلی پاکستان و امتداد خط مرزی دیورند بین افغانستان و پاکستان مستقر است. این گروه که رسماً جنگ علیه حکومت پاکستان را اعلام کرده است، از زمان تاسیس تا اکنون علاوه بر انجام عملیاتهای چریکی علیه ارتش پاکستان در مناطق قبایلی، چندین حمله انتحاری و انفجاری را در شهرهای بزرگ پاکستان انجام داده است. در عین حال، بیشتر از یک سال میشود که طالبان افغانستان قدرت در افغانستان در اختیار گرفته اند. با افزایش فعالیت تحریک طالبان پاکستان پس از روی کار آمدن طالبان در افغانستان، رابطه بین این دو و نیز تأثیرات افزایش فعالیت TTP بر حکومت طالبان در افغانستان از جمله سئوالهای مورد بحث است که در این یادداشت به آنها پرداخته میشود.
ارتباطسنجی طالبان پاکستان و طالبان افغان
اگر طالبان پاکستانی دشمن حکومت پاکستان باشد و طالبان افغان دوست حکومت پاکستان، در این صورت ارتباط طالبان افغان و طالبان پاکستان چگونه خواهد بود؟ به عبارت دیگر آیا میشود میان طالبان پاکستانی و طالبان افغان رابطه همیاری در نظر گرفت حال آن که حکومت پاکستان در کنار یکی از آن دو (طالبان افغان) و علیه دیگری (طالبان پاکستانی) قرار دارد؟ در کنار ابهاماتی که پرسشهای فوق فراروی ما قرار میدهد، مسئله ارتباط طالبان پاکستانی با داعش هم نوع روابط آنها را با طالبان افغان که سر دشمنی با داعش دارند، بیشتر مبهم میسازد. ناظر به پرسشها و ابهامات ذکر شده نمیتوان در سطح کلان رابطه ارگانیکی میان طالبان افغان و طالبان پاکستان قائل بود، اما در سطح خرد میان بخشی از طالبان افغان (جناح حقانیها) و طالبان پاکستانی ارتباط نه به شکل همکاریجویانه بلکه ارتباطی در حد شناخت و دوستی برقرار است. شاهدی که براین ارتباط میتوان آورد، فراهمسازی زمینه مذاکرات میان حکومت پاکستان و طالبان پاکستان در قالب مساعی جمیله در کابل بود که چندی پیش صورت گرفت. همچنان طبق آمارها [که البته حکومت طالبان مردود دانسته اند] تعداد زیادی از جنگجویان طالبان پاکستانی در خاک افغانستان بهسر میبرند.
تأثیر طالبان پاکستانی بر حکومت طالبان
در این خصوص میتوان دو تأثیر منفی و مثبت را برشمرد. در صورتی که ثابت شود که ارتباط همکاریجویانهای میان طالبان افغان و طالبان پاکستانی وجود دارد، مهمترین تأثیر منفی آن بر حکومت طالبان این است که طالبان افغان خلاف بزرگترین وعده خود [که به هیچ گروهی اجازه نمیدهند از خاک افغانستان علیه کشور یا کشورهای استفاده شود] عمل کرده است. این خلف وعده ضمن سلب بیشتر اعتماد بینالمللی از حکومت طالبان، افغانستان تحت حکومت طالبان بیشتر به انزوا کشانده و احتمالاً وضع تحریمات و تعزیرات بینالمللی بیشتری علیه آن را منجر سبب خواهد شد. فراتر از این، حکومت طالبان در صورت همدستشدن با دشمن پاکستان، مهمترین متحد خود یعنی پاکستان را از دست خواهد داد که قطعاً نتیجه مهلکی بر حکومت طالبان خواهد گذاشت.
از رهگذر ارتباط بین طالبان افغان و پاکستانی، مهمترین تأثیر مثبت طالبان پاکستانی بر حکومت طالبان، بهرهمندی طالبان افغان از قدرت دخالت در امور پاکستان است. میتوان گفت که پس از چندین دهه، اولین بار است که یک گروه افغان این توانایی این را یافته است که در امور داخلی پاکستان قدرت دخالت داشته باشد؛ حکومتهای پاکستان چندین دهه است که از همین علیه افغانستان استفاده کردهاند. حکومت طالبان میتواند با هوشیاری تمام از وجود طالبان پاکستانی و نفوذ در مناطق قبایلی به عنوان پاشنه آشیل حکومت پاکستان استفاده کند و در مقابل پاکستان چانهزنی کند. البته آنچه گفته شد بر این مفروض استوار است که طالبان پاکستان گروهی ساخته و پرداخته دستگاه جاسوسی خود پاکستان برای مقاصد از قبل طرحریزی شده توسط نظامیان پاکستانی نیست؛ زیرا این فرضیه همواره ذهن به ذهن میشود که طالبان پاکستان در اصل چیزی جز عمال ارتش پاکستان و دستگاه استخباراتی قدرتمند آن نمیباشد.