از تفاوتهای چشمگیر حکومت جدید طالبان نسبت به حکومت قبلی آنها در دهه ۱۹۹۰، توجه این گروه به محور تعامل دوستانه در سطح منطقهای به ویژه افزایش سطح مبادلات تجاری با همسایگان است. در واقع طالبان به درستی درک کردهاند که یکی از فاکتورهای دوام حکومت آنها توسعه روابط اقتصادی در سطح منطقه است و بر همین اساس سیاست خارجی خود را بر اصل اقتصادمحوری بنا نهادهاند.
از آنجا که از محورهای اساسی که یک سیاست خارجی اقتصادمحور افزایش سطح مبادلات تجاری با کشورهای پیرامونی میباشد، طالبان در مدت یک سال و اندی که از حکومت آنها میگذرد توجه ویژهای به گمرکات افغانستان و حملونقل ریلی با کشورهای ازبکستان، ترکمنستان و پاکستان داشتهاند. این توجه ویژه شامل درخواست سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی در این بخش، تلاشهای مجدانه در راستای احیای گمرکات، آغاز بازسازی بخشهای تخریب شده راه آهن هرات- خواف، کاهش میزان عوارض گمرکی، تامین امنیت گمرکات، تسریع روند اداری تخلیه و بارگیری، افزایش نظارت و کنترل موثر بر سیستم اداری گمرکات، و آغاز حمل و نقل ریلی مستقیم میان چین و افغانستان بوده است.
بطور کلی افغانستان برای توسعه سایر حوزهها ابتدا نیازمند توسعه صنعت حمل و نقل خود است و صنعت حمل و نقل بیشتر از هر چیز دیگر با توسعه زیرساختهای ریلی میسر میباشد. هرچند سیستم جادهای هم در صنعت حملونقل نقش خود را دارد اما تأکید بر توسعه حملونقل ریلی به دلیل این که حجم عظیمی از کالا از این طریق میسر است، به مراتب مقرون به صرفهتر است، امنیت آن نسبت به جاده بالاتر است و توسعه این نوع مسیر حملونقلی کم هزینهتر میباشد. افغانستان که یکی از اهداف بزرگ ملی آن تبدیل شدن به چهارراه منطقهای میباشد، توسعه زیرساختهای ریلی اولین گام تحقق این هدف بزرگ است.
به صورت موردی از خطوط اصلی ریلی که افغانستان را به راهبرد کلان ملی نزدیک میکند، راه آهن هرات- خواف است. این خط نه تنها میتواند حجم تبادل کالا و مسافر را در سطح دوجانبه میان دو کشور به چند برابر میزان موجود با هزینه بهمراتب کمتر افزایش دهد بلکه امکان اتصال شرق و غرب آسیا را فراهم میکند. این مسیر ریلی میتواند ایران را از طریق افغانستان به کشورهای آسیای مرکزی و چین و بالعکس متصل کند که طبیعتاً انتفاع افغانستان از آن بیشتر از همه خواهد بود. دو گام اساسی برای تحقق این امر لازم است؛ نخست تکمیل فاز چهارم پروژه که اتصال راه آهن از ایستگاه روزنک به شهر هرات میباشد و گام دوم ادامه این راه آهن تا شهر مزار شریف است.
اگر شرایط داخلی افغانستان مساعد گردد، کشورها و سازمانهای بینالمللی برای سرمایهگذاری در پروژه راه آهن هرات – مزار پیشقدم خواهند شد. در سالهای اخیر اجماع منطقهای و فرامنطقهای برای برخی پروژههای زیربنایی از جمله در زمینه زیرساختهای حملونقل در افغانستان به وجود آمده است اما آن چه مانع از اقدام عملی در این زمینه شده است؛ در دوران جمهوریت ناامنی و حملات طالبان بود و پس از روی کار آمدن حکومت طالبان، عدم تشکیل دولت فراگیر مانع اصلی میباشد.
حکومت طالبان این فرصت را دارد که با تحقق برخی مطالبات مشروع داخلی، با استفاده از پتانسیلهای موجود در افغانستان و با کمک کشورهای منطقه و فرامنطقه، افغانستان را از فقر و وابستگی به سوی شکوفایی سوق دهد و تبدیل به یک بازیگر اقتصادی در بین کشورهای منطقه گردد. ممکن است پتانسیلهای ترانزیتی افغانستان و عزم کشورهای منطقه برای کمک به افغانستان فرصتهای همیشگی نباشند.