بررسی تحولات افغانستان
توافقنامه صلح میان آمریکا و طالبان در دهم حوت/اسفند 1398 به امضا رسید. عدم به کارگیری خاک افغانستان برای اهداف تروریستی، خروج کامل نظامیان آمریکایی از افغانستان، آغاز مذاکرات بینالافغانی به منظور رسیدن به یک توافق سیاسی و سرانجام ایجاد آتشبس دائمی در افغانستان، از جمله محورهای مهم این توافقنامه است.
توافقنامه صلح میان طالبان و آمریکا، بیش از همه برای گروه طالبان، دارای آثار و پیامدهای مثبت و تعیین کننده بوده است چرا که در نتیجه این توافقنامه چندین هزار زندانی مهم طالبان از زندانهای افغانستان آزاد شدند و با پیوستن این زندانیان آزاد شده به جنگ، طالبان دست برتر را در صحنه نبرد علیه دولت وقت افغانستان پیدا کرد. از سوی دیگر، براساس این توافقنامه، یک فرصت استثنایی نصیب طالبان شد و توانست در سطح منطقه و جامعه بینالمللی مشروعیت سیاسی کسب کند.
سرانجام با ضعف دولت وقت افغانستان، گروه طالبان توانست کنترل وضعیت را از دست آمریکا نیز خارج کند و فاتح جنگ افغانستان شود.
در جانب مقابل، پیامد این توافقنامه برای دولت آمریکا چیزی جز یک شکست بزرگ نبود که ثبت تاریخ این کشور شد. طی بیست سال حضور نظامی آمریکا در افغانستان، بالغ بر 2300 نظامی این کشور کشته و بیش از 20 هزار تن دیگر زخمی شدند. همچنین صدها تن نظامی خارجی دیگر از جمله 450 نیروی نظامی انگلیسی کشته شدند و بیش از شصت هزار سرباز دولت افغانستان به عنوان متحد آمریکا جان خود را از دست دادند. با این نگاه، تنها پیامد مثبت این توافقنامه برای آمریکا، زمینهسازی برای خروج مسالمتآمیز نظامیان این کشور از افغانستان بود که دقیقا هدف اصلی آمریکا از انعقاد این توافقنامه نیز همین امر بود.
تحلیلگران مسائل افغانستان و منطقه، شکست و خروج آمریکا را تنها محدود به افغانستان نمیدانند بلکه شکست آمریکا در افغانستان به مثابه شکست این کشور در کل منطقه تلقی میشود. برخورد دوگانه آمریکا با شعار حقوق بشر، سوء استفاده از شعار جنگ با تروریسم، وضعیت اسفبار اقتصادی در افغانستان و سرنوشت رقتبار حاکمان دست نشانده آمریکا در افغانستان، تمام اعتبار آمریکا را در افغانستان و منطقه از بین برد به طوری که دیگر هیچ ملتی خواهان حضور و مداخله آمریکا در کشورشان نیستند.
با این وجود، این نکته را باید به خوبی درک کرد که دولت آمریکا، هنوز هم در خصوص منافع ملی آمریکا در منطقه، تعریف خاص خود را دارد و خروج نظامی آمریکا از افغانستان به معنای منتفی شدن منافع آمریکا در منطقه نیست.
آمریکا در صدد آن است که از وضعیت موجود نیز به نفع خود استفاده کند. ایجاد موازنه از راه دور یکی از راهبردهای آمریکا برای افغانستان است و برخی تحلیلگران «بازی بزرگ جدید» را راهبرد دیگر واشنگتن در افغانستان و منطقه میدانند.
واشنگتن در سالیان گذشته تلاش کرد تا روابط بین طالبان و کشورهای منطقه و همسایه افغانستان متشنج شود و به تدریج تعاملات بین آنها به بن بست برسد ولی با درک درست و سیاست عملگرایانه کشورهای همسایه، این خواسته آمریکا محقق نشد.
اکنون دولت آمریکا در تلاش است که زمینه ورود مجدد خود را در تحولات آینده افغانستان فراهم کند. دیدارهای پیهم نمایندگان آمریکا با رهبران سیاسی تبعید شده افغانستان و نیز رهبران ارشد سابق افغانستان در کابل، به همین منظور است.
دولت آمریکا بعنوان یک ابزار فشار علیه طالبان، مدعی است که «آغاز مذاکرات بین الافغانی با هدف تشکیل یک دولت اسلامی جدید» بخش اصلی و غایی توافقنامه سیاسی بین طالبان و آمریکا بوده است و آمریکا خود را به از سرگیری این مذاکرات سیاسی ملزم میداند.
در هر صورت، واقعیت صحنه در افغانستان این است که همه چیز در دست طالبان است و همه چیز بستگی به چگونگی حکمرانی طالبان دارد. آنچه که تجربه بازگو میکند این است که اگر طالبان نتواند اوضاع را به درستی مدیریت کند، شرایط و جغرافیای افغانستان پتانسیل هر نوع بحران احتمالی را دارد.