شنبه 23/ 1 / 1404

بررسی تحولات افغانستان

پاکستان که در افغانستان پسا 1400 حکم یک بازنده بازی را دارد، در کارزاری جدید به جنگ رسانه ای با حکومت طالبان روی آورده است. در این رویکرد، اداره استخبارات پاکستان یا ISI دو ابزار در اختیار دارد؛ نخست شبکه‌های اجتماعی که مخاطبان زیادی هم دارند و دیگر رساندن شایعات به رسانه‌های افغان مخالف طالبان در پوشش منبع آگاه.

رویکرد جنگ رسانه ای از چند هفته پیش به وضوح قابل مشاهده است و احتمالا این سیاست با قدرت بیشتر ادامه خواهد یافت چرا که پاکستان از این طریق کم هزینه‌تر می‌تواند هدف خود را علیه حکومت طالبان دنبال کند.

سیاست‌های قبلی پاکستان که بی‌اعتبار ساختن حکومت طالبان در جامعه جهانی با استفاده از موضوعاتی مانند حمایت از تروریسم و تبدیل شدن افغانستان به پناهگاه امن گروه‌های تروریستی، نتوانستند در تامین اهداف پاکستان موفقیت چندانی جذب کنند. در گزارش اخیر جامعه اطلاعاتی آمریکا که متشکل از چند نهاد است، نام طالبان افغانستان از لیست تهدیدهای امنیت ملی این کشور حذف شده است و سیاست تعاملی کشورهای همسایه و منطقه با حکومت طالبان هم حکایت از اعتماد نسبی به تعهدات ضد تروریستی حکومت سرپرست افغانستان دارد.

مخاطب سیاست‌های قبلی پاکستان، حکومت‌ها بودند اما رویکرد جدید پاکستان که جنگ رسانه ای است، مردم هستند که در وهله اول مردم افغانستان و در گام بعدی، افکار عمومی دیگر کشورها می‌باشند. هر چند که انتظار می‌رود، پاکستان تبلیغات ضد حکومت طالبان را از تریبون‌های رسمی و توسط دیپلمات‌های خود همچنان ادامه دهد، اما جنگ رسانه ای این کشور می‌تواند ابعاد و پیامدهایی در سطح افغانستان و همچنین منطقه داشته باشد.

مهمترین دلیلی که می‌تواند به اثربخشی جنگ رسانه ای پاکستان کمک کند، خلا منابع خبری و فعالیت رسانه‌ای آزاد در افغانستان است. حکومت طالبان باید درک کند که محدودیت ایجاد شده برای رسانه‌ها به ضرر آن تمام می‌شود. در دنیای امروز رسانه نقش مهمی در توجیه و همراه ساختن افکار عمومی دارد و از طریق سخنگویان و چند رسانه محدود باقی مانده در افغانستان نمی‌توان روایت درست از رویدادها را در یک جنگ رسانه ای بازگو کرد.

در تبیین جنگ رسانه ای پاکستان در قبال حکومت طالبان، به دو خبرسازی که در هفته‌های اخیر از سوی منابع پاکستانی صورت گرفت، می‌توان اشاره کرد. نخست انتشار خبری درباره فرود هواپیمای C-17 آمریکایی در فرودگاه بگرام بود که به دلیل حساسیت موضوع، یک موج خبری ایجاد کرد که نه تنها فضای افغانستان بلکه منطقه را تحت تاثیر قرار داد. این خبرسازی را چند منبع پاکستانی در شبکه‌های اجتماعی آغاز کردند و رسانه‌های مخالف طالبان به آن دامن زدند.
بستر لازم برای اقناع مخاطب درباره این خبر وجود داشت و آن مذاکرات مستقیم حکومت طالبان با هیئت آمریکایی در کابل بود.

جنگ رسانه ای
در جنگ رسانه ای آغاز شده، منابع پاکستانی شایعه فرود هواپیمای آمریکایی در فرودگاه بگرام و واگذاری این پایگاه به آمریکا را به طور وسیع در دستور کار داشتند.

خبرسازی دیگر درباره انفجار در شهر قندهار بود. به دنبال یک انفجار در شهر قندهار که منابع حکومت طالبان آن را ناشی از انفجار مهمات فرسوده عنوان کردند، مبتنی بر جنگ رسانه ای آغاز شده، اکاونت‌های وابسته به پاکستان بلافاصله وارد عمل شدند و روایت انفجار ناشی از حمله پهپادی را ترویج کردند.
چندین اکاونت پاکستانی در شبکه‌های اجتماعی مبتنی بر «منابع آگاه» اعلام کردند که این انفجار ناشی از یک حمله پهپادی به نشست سران تحریک طالبان پاکستان (TTP) و ارتش آزادیبخش بلوچستان (BLA) (دو گروه تروریستی فعال در پاکستان) بود. یک رسانه مخالف حکومت طالبان مخالف طالبان مستقر در اروپا هم به نقل از یک منبع همین ادعا را تکرار کرد. جالب است که هیچ سند و مدرکی در این باره ارائه نشد.

جنگ رسانه ای

بازنشر این خبر نه تنها در شبکه‌های اجتماعی وسیع بود بلکه برخی رسانه‌های منطقه هم در دام این جنگ رسانه ای پاکستان گرفتار شدند و به بازنشر این خبر پرداختند. حال آن که هر تحلیلگر واقع‌نگری می‌داند که حتی اگر حکومت طالبان بخواهد چنین نشستی را بین دو گروه مخالف پاکستان برگزار کند، جای آن در مرکز پلیس شهر قندهار نخواهد بود.

تکنیک «منبع آگاه» نقش مهمی در این جنگ رسانه ای پاکستان دارد. علاوه بر شبکه‌های اجتماعی وابسته به پاکستان، رسانه‌های مخالف حکومت طالبان هم از این آبشخور تغذیه خواهند شد و چه بسا در مواردی رسانه‌های منطقه و بین‌المللی را هم تغذیه کند.

با توجه به تنش فزاینده بین حکومت طالبان و پاکستان، انتظار می‌رود که این رویکرد پاکستان درباره رویدادها و تحولات افغانستان ابعاد جدیدتری پیدا خواهد کرد. فضای بسته رسانه‌ای افغانستان، شرایط را برای اثرگذاری این جنگ رسانه ای مساعد ساخته است که پیامد آن ترویج یک روایت مبتنی بر منافع پاکستان در درون افغانستان و فراتر از افغانستان خواهد بود.

افغانستان که زمانی یکی از قطب‌های رسانه‌ای منطقه بود، در نتیجه سیاست حکومت طالبان در قبال رسانه‌ها اکنون با خلا خبری مواجه است و طبیعی است که در چنین حالتی، فضا در اختیار دیگران قرار خواهد گرفت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *