پنج‌شنبه 1/ 9 / 1403
جستجو
Close this search box.

بررسی تحولات افغانستان

بر اساس گزارش‌های منشتر شده، میزان سرمایه‌گذاری چین در افغانستان در دو سال اخیر افزایش چشمگیری داشته است. طبق اعلام مقامات حکومت سرپرست افغانستان ، چین بیش از دو میلیارد دلار در افغانستان سرمایه‌گذاری کرده است و این سرمایه‌گذاری‌ بیشتر در حوزه معادن، پارک‌های صنعتی، خانه‌سازی و استخراج نفت بوده است. در آخرین مورد، ابتدای سال جاری شمسی، چین با 71 میلیون دلار، پروژه شهرک مسکونی «نیله ‌باغ» را در شهر کابل آغاز کرد.

پس از حاکم شدن طالبان در افغانستان، چین با راهبردی واقع‌بینانه، ریسک تعامل با حکومت طالبان را متقبل شد و به عنوان اولین کشور، استوارنامه سفیر حکومت سرپرست افغانستان را پذیرفت و گامی معنادار به سوی شناسایی دوفاکتوی حکومت طالبان برداشت. پس از این اقدام جسورانه چین، زمینه برای تعاملات بزرگ اقتصادی بین چین و افغانستان بیش از پیش فراهم شد.

مراسم تقدیم استوارنامه سفیر چین به نخست وزیر طالبان

تمایل سرمایه‌گذاران چینی به افغانستان و افزایش حجم سرمایه‌گذاری به 2 میلیارد دلار، دلالت بر خیز بلند و آرام چین در افغانستان پسا خروج آمریکا دارد. این سئوال مطرح می‌شود که پس از شکست شوروی سابق و آمریکا در افغانستان، آیا واقعا چین به عنوان رقیب مسکو و واشنگتن، سرنوشت موفقی در افغانستان خواهد داشت؟

بارزترین تفاوت در نحوه ورود این کشورها به افغانستان است. شوروی و آمریکا با تهاجم و قدرت نظامی وارد افغانستان شدند که این رفتار نظامی سرانجام باعث خیزش مسلحانه مردم افغانستان با این دو قدرت اشغالگر شد. علاوه بر این، کشورهای منطقه نیز از حضور نظامی این دو کشور در افغانستان ناراضی بودند. بالعکس، چین از دریچه اقتصاد وارد افغانستان شده است. حکومت و مردم افغانستان و همچنین کشورهای منطقه حساسیتی به این حضور نرم ندارند و از سرمایه‌گذاری‌های چین در بخش‌های مختلف استقبال می‌کنند.

تهدیدهای فرا روی حضور اقتصادی چین در افغانستان
با وجود این که مردم افغانستان از حضور اقتصادی چین در افغانستان استقبال می‌کنند، اما تهدیدهایی هم فرا روی چینی‌ها در افغانستان وجود دارد.

خطر بازگشت آمریکا
نخستین تهدید احتمالی، بازگشت آمریکا به افغانستان است. با بازگشت آمریکا به افغانستان که متحدان اروپایی و آسیایی آن هم بازخواهند گشت، سرنوشت و موقعیت چین در افغانستان چه خواهد شد؟ هر چند شعار حکومت طالبان سیاست خارجی متوازن است، اما آیا آمریکا خواهد پذیرفت که در جایگاه برابری با چین قرار گیرد؟ نظام جمهوری هم در سیاست خارجی اعلامی خود از توازن سخن می‌گفت اما در عمل به دلیل فشارهای آمریکا، قادر به تطبیق آن نبود. لذا بازگشت آمریکا یک تحلیل احتمالی برای حضور اقتصادی چین در افغانستان است.

تهدیدهای امنیتی
تهدید دوم، مسائل امنیتی است. در چند سال اخیر طرح‌های کلان چین و سرمایه‌گذاران چینی به طور مکرر از سوی گروه‌های شورشی بلوچ و داعش در پاکستان هدف حمله قرار گرفته‌اند. در افغانستان نیز داعش مرکز اقامت اتباع چینی در کابل را هدف حمله تروریستی قرار داد. لذا، گروه‌های شبه‌نظامی و تروریستی در ژئوپلیتیک رقابتی افغانستان می‌توانند یکی از تهدیدهای بالفعل برای حضور اقتصادی چین در افغانستان قلمداد شوند. این تهدید زمانی جدی‌تر می‌شود که به نقش پیمانکاری این گروه‌های تروریستی در منطقه پرداخته شود و نقش رقبای چین در آن در نظر گرفته شود.

خلاهای قانونی
تهدید سوم، فقدان قانون اساسی و حکومت ثابت در افغانستان است. با گذشت بیش از دو و نیم سال از حاکمیت طالبان بر افغانستان تا هنوز قانون اساسی به عنوان یکی از مهمترین ارکان یک نظام وجود ندارد و حکومت موقت بر آن حاکم است. هر چند که حکومت طالبان به طور مکرر از تلاش برای تدوین قانون اساسی سخن می‌گوید اما در نبود این رکن اساسی، سرنوشت بسیاری از مسائل قانونی از جمله قانون سرمایه‌گذاری خارجی مبهم و نامشخص است.

چشم انداز حضور اقتصادی و سیاسی چین در افغانستان
به وجود این تهدیدها که به طور قطع از دید سیاستمداران پخته چین پنهان نمانده است، پکن احتمالا به چهار دلیل، همچنان سیاست حضور اقتصادی در افغانستان را ادامه خواهد داد.

نخست، چین تلاش دارد از طریق تعامل اقتصادی در افغانستان، حکومت طالبان را به همکاری برای دفع خطر ایغورهای جدایی طلب تشویق کند. در حال حاضر حکومت طالبان، جنگجویان ایغور را دور از مرزهای چین و در مکان‌های تحت نظارت نگهداری می‌کند. دوم، دولت چین دسترسی به مواد خام، نزدیک و ارزان افغانستان را برای نظام صنعتی خود، یک فرصت طلایی می‌داند. به ویژه لیتیوم افغانستان برای چین ارزش خاصی دارد و احتمالا حاضر باشد برای این ماده معدنی کمیاب، امتیازهای خاصی به افغانستان بدهد.

سوم، چین شکل‌گیری نظم پایدار و متمرکز در افغانستان را یک فاکتور مهم برای تحقق رویای ابتکار کمربند – راه می‌داند. بی‌ثباتی در افغانستان می‌تواند شاخه کریدور اقتصادی چین – پاکستان و شاخه شمالی کمربند – راه را که از آسیای مرکزی می‌گذرد، به خطر اندازد. چهارم، چین درک می‌کند که آمریکا به افغانستان بازخواهد گشت و فضا برای حضور پکن را تنگ خواهد کرد. بنابراین بنا دارد که پیش از بازگشت، فرصت‌های متعددی را از آن خود کند.

به دلایل فوق باید گفت چشم‌انداز حضور اقتصادی چین در افغانستان در میان مدت مثبت است. در دراز مدت به عوامل مختلف از جمله نحوه تعامل حکومت مستقر در افغانستان و حضور یا عدم حضور آمریکا در افغانستان بستگی دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *