بررسی تحولات افغانستان
دهم آبان/عقرب نشستی دو روزه تحت عنوان «پروسه گفتمان ملی» در شهر استانبول ترکیه برگزار شد. بیش از 70 تن از مقامات و چهرههای سیاسی حکومت پیشین افغانستان، در این نشست حضور داشتند. گفته میشود در این نشست برخی از چهرههای سیاسی از داخل افغانستان نیز شرکت کرده بودند.
این نشست به میزبانی «مجمع گفتمان ملی» برگزار شد که به ابتکار برخی از چهرههای نزدیک به رهبران سیاسی پیشین افغانستان تأسیس شده است. بنیانگذاران نشست استانبول، هدف از این نشست را تلاش برای احیای گفتگوهای صلح بینالافغانی به منظور تأمین ثبات سیاسی افغانستان اعلام کردهاند.
برداشتهای متفاوت از ماهیت نشست استانبول
نشست استانبول بدون انتشار بیانیۀ پایانی خاتمه یافت. درباره این نشست، تحلیلهای متفاوتی از سوی تحلیلگران مسائل افغانستان ارائه شده است. طیفی از مقامات حکومت پیشین در خارج از افغانستان، همچنین حامد کرزی و دکتر عبدالله عبدالله از رهبران پیشین افغانستان با استناد به اهمیت اصل مذاکره و گفتگو، نسبت به نشست استانبول واکنش مثبت و خوشبینانه از خود نشان داده اند. برخی از چهرههای نظام پیشین همسو با طالبان نیز از داخل افغانستان در نشست استانبول شرکت کردند ولی حکومت طالبان به رغم دعوت به این نشست، نمایندهای به این نشست اعزام نکرد.
با این نگاه، برداشت برخی تحلیلگران این است که شرکتکنندگان نشست استانبول در صدد ایجاد روابط با حکومت طالبان هستند؛ روابطی که مورد حمایت حامد کرزی، دکتر عبدالله و دولت ترکیه است.
در مقابل، طیفی دیگر از تحلیلگران معتقدند که نشست استانبول نه در همسویی با طالبان بلکه در تقابل با طیفی دیگر از مخالفان سیاسی و نظامی طالبان برگزار شده است و در صدد تاسیس پایگاه سیاسی جدیدی است تا در چهارمین نشست دوحه و دیگر گفتگوهای سیاسی برای آینده افغانستان، حضور و جایگاه لازم را داشته باشد.
قراین نشان میدهند که جبهه مقاومت ملی، جبهه آزادی و شورای عالی مقاومت ملی برای نجات افغانستان با نشست استانبول همسویی نداشتهاند. با این نگاه، احتمالا شرکتکنندگان و حامیان نشست استانبول در تلاش خواهند بود تا این نشست را تبدیل به یک روند سیاسی به موازات روندهای دیگر کنند.
فارغ از این دو برداشت، این سئوال مطرح است که نشست استانبول بر اساس هدف اعلام شده، چه نقشی در تأمین صلح و ثبات سیاسی آیندۀ افغانستان میتواند ایفا کند؟
چالشهای اساسی فراروی نشست استانبول
میزان ظرفیت و مختصات فکری و ماهیتی برگزار کنندگان و حامیان نشستهایی مانند استانبول نقش تعیین کنندهای را در نقش و موفقیت این نشست ایفا میکنند. با این نگاه، قرائن نشان میدهند که نشست استانبول فاقد دستاورد و فاقد نقشآفرینی لازم در فرایند تحولات سیاسی افغانستان خواهد بود. زیرا نوع روایت و مطالبه سیاسی شرکتکنندگان نشست استانبول مانند سایر گروههای اپوزیسیون در تبعید، فاقد مبنای منطقی و مؤثریت لازم است.
رهبران و چهرههای مخالف طالبان در تبعید، هم اکنون داعیۀ نمایندگی از مردم افغانستان را برای حضور دوباره در قدرت سیاسی افغانستان دارند. این در حالی است که مردم افغانستان این چهرهها را به دلیل ارتکاب فساد و فرار در سال 1400، به نمایندگی از خود قبول ندارند و حکومت طالبان نیز بر این مسئله وقوف دارد. به همین دلیل است که حکومت طالبان به عنوان قدرت حاکم و مستقر در افغانستان، میل و ارادهای بر توزیع قدرت با این چهرههای متهم به فساد ندارد.
از سوی دیگر، آنچه که پتانسیل چانهزنی را در تحولات سیاسی افغانستان رقم میزند، قدرت دیپلماسی و قدرت میدان است. مخالفان سیاسی طالبان در طول سه سال گذشته هیچ دستاورد سیاسی یا نظامی به دست نیاوردهاند و در صحنه روابط بینالملل نتوانستهاند توجه کشورهای منطقه و حتی کشورهای غربی را به عنوان حامی نظام پیشین افغانستان جلب کنند.
در این بین، آنچه که پتانسیل مخالفان سیاسی و چهرههای نظام پیشین افغانستان را به صفر تقلیل داده است، اختلاف داخلی و عدم اجماع داخلی ظرف سه سال گذشته است. همین وضعیت جایگاه آنها را نزدم مردم افغانستان و جامعه جهانی، به شدت آسیب زده است.
در یک جمع بندی، به نظر میرسد که نشستهایی مانند نشست استانبول فاقد نقش و جایگاه لازم در تحولات سیاسی افغانستان خواهند بود.
از سوی دیگر، اگر قرار باشد که حکومت طالبان با چهرههای سیاسی باقی مانده از حکومت پیشین تعامل سیاسی کند، این کار را از کانال نشستهای کوچک مانند نشست استانبول پیش نخواهد برد بلکه از کانال نشستهای بزرگ مانند فرمت مسکو یا روند دوحه عملی خواهد کرد تا جایگاه خود را در تعامل با کشورهای دیگر تحکیم کند.