بررسی تحولات افغانستان
روز جمعه کابل شاهد سوء قصد به جان گلبدین حکمتیار از رهبران مجاهدین دوره جهاد افغانستان علیه اتحاد شوروی و رئیس حزب اسلامی افغانستان بود. بر اساس گزارشها مهاجمین حین ادای نماز جمعه با انفجار خودرو بمب گذاری شده در ورودی اقامتگاه حکمتیار که مسجدی نیز در آن وجود دارد، حمله را آغاز کردند. با هوشیاری محافظان حکمتیار، دو تن از مهاجمان از پای درآمدند و این حمله تلفات زیادی نداشت. تا هنوز فرد یا گروهی مسئولیت این حمله را به عهده نگرفته است. چرایی و پیامدهای این سوء قصد به جان حکمتیار ابعاد مختلفی دارد که در یک جمعبندی میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
با توجه به این که حکمتیار از چهرههای شاخص سیاست افغانستان است، سوء قصد به جان وی بازتاب زیادی داشت و سئوالاتی را در اذهان ایجاد کرده است. نخستین سئوالی که درباره این حادثه وجود دارد، این است که چه فرد یا گروهی در سوء قصد به جان حکمتیار دست داشت. فرضیههای مختلفی در این باره میتوان طرح کرد اما قویترین فرضیه، به دست داشتن داعش در این سوء قصد نافرجام اشاره میکند. سه دلیل میتوان برای دست داشتن داعش در این حمله مطرح کرد.
دلیل نخست، حکمتیار از افرادی قلمداد میشود که همواره در سخنرانیهای خود داعش را مورد عتاب قرار داده و مزمت میکند. مروری بر تحولات چند سال اخیر و به ویژه 15 ماه حکومت طالبان نشان میدهد که داعش خراسان چهرههایی که علیه مبانی فکری و مقبولیت این گروه فتوا و نظر دادهاند را حذف فیزیکی کرده است. بر این اساس، حکمتیار هم بطور حتم در لیست ترور داعش قرار دارد.
دلیل دوم این است که حکمتیار علیرغم این که منتقد مبانی، ساختار و شاکله نظام طالبان میباشد ولی در عمل همسو با حکومت طالبان است و در راه دفاع از موجودیت آن همواره سخنرانی کرده است. زمانی که شخص با اهمیتی مانند حکمتیار، حامی طالبان باشد، به طور قطع برای داعش غیر قابل تحمل است و از این نظر نیز طبیعی است که این گروه دست به ترور وی بزند.
دلیل سوم؛ داعش با ترور حکمتیار و بر عهده نگرفتن مسئولیت این عملیات، قصد رو در رو کردن نیروهای حزب اسلامی با نیروهای امارت اسلامی را دارد. این تاکتیک چندین بار توسط داعش استفاده شده است. در ترورهای قبلی، هم سوژه مورد نظر حذف شد و هم اتهام ترور به طالبان داده شد. در خصوص حمله به جان حکمتیار نکته ظریف این است که داعش با ترفند همزمان ساختن ترور حکمتیار با حمله به سفارت پاکستان و به عهده گرفتن مسئولیت یکی از دو حمله، تلاش کرد به گمراهی اذهان بیشتر بیافزاید و نشان دهد که حمله به حکمتیار کار این گروه نیست.
مهمترین پیامدهای این حمله
نخستین پیامد این حمله این است که ادعای طالبان در تأمین امنیت را به طور جدی خدشهدار میکند. تامین افغانستان به ادعای طالبان یکی از بزرگترین دستاوردهای حکومت طالبان بوده است که همواره روی آن مانور دادهاند. دومین پیامد این است که به احتمال زیاد حکمتیار به دام ترفند «حمله از داعش و مسئولیت به عهده طالبان» گرفتار شود و در نتیجه، نوع نگاه و روابط خود با طالبان را بازتعریف کند. سومین پیامد، افزایش سوءظنها در قبال طالبان است و احتمالا بر سنگینی بار اتهامات حکومت طالبان میافزاید. چهارمین پیامد سوء قصد به جان حکمتیار این است که حکمتیار بیشتر از قبل مطرح خواهد شد و این بار جسورانهتر با حکومت طالبان برخورد خواهد کرد.