بررسی تحولات افغانستان
در آخرین نشست شورای امنیت سازمان ملل درباره افغانستان، رزا اوتونبایوا، نماینده دبیر کل سازمان ملل در افغانستان و رئیس هیئت نمایندگی سازمان ملل در افغانستان (یوناما) گزارش سه ماهۀ خود را درباره وضعیت افغانستان ارائه کرد. نمایندگان کشورهای عضو این سازمان نیز درباره وضعیت حقوق بشر، حقوق زنان، کمکهای بشردوستانه، مبارزه با تروریسم، تحریمهای اعمال شده بر افغانستان، ثبات سیاسی، نحوۀ تعامل با حکومت طالبان، قانون امر به معروف طالبان و مسئله محدودیت زنان و دیگر موارد مربوط به افغانستان، نظرات دولتهای خود را مطرح کردند.
در مجموع، اعمال محدودیت حکومت طالبان بر زنان، لزوم کمکهای بشردوستانه به افغانستان و ممنوعیت تحصیلی دختران موضوعات محوری در نشست شورای امنیت بودند.
رویکرد کشورهای عضو در نشست شورای امنیت
رویکرد و اتحاد نظر اعضای شورای امنیت برای حل مسائل و سرنوشت آیندۀ افغانستان حائز اهمیت است. نگاهی به گزارشهای منتشر شده در رسانهها درباره دیدگاههای مطرح شده در این نشست، از تفاوت نظر و عدم اجماع نظر اعضای نشست در قبال مسائل و موضوعات افغانستان حکایت دارند.
بر اساس گزارشهای منتشر شده، در نشست شورای امنیت، نمایندگان آمریکا، انگلیس و فرانسه با الهام از سیاست تهدید و تطمیع از جمله کشورهایی بودند که از سیاستهای محدودکنندۀ حکومت طالبان انتقاد کردند و نمایندگان روسیه، چین و ایران بر نیاز به ارائه کمکهای بشر دوستانه و همکاری با حکومت طالبان برای حل مسائل افغانستان تاکید کردند.
مطالبات عمومی کشورها از حکومت طالبان
با بررسی دیدگاههای مطرح شده در نشست شورای امنیت استنباط میشود که کشورهای منطقه و غرب، تلاش دارند نگرانیهای مرتبط به مجموعۀ خود را در قبال افغانستان برجستهسازی کنند و بر تطبیق این دیدگاهها تلاش کنند. با این وجود در برخی از مسائل بین شرکت کنندگان در نشست شورای امنیت اتحاد نظر وجود داشت. تشکیل دولت فراگیر با مشارکت تمام اقوام و مذاهب، حق کار و آموزش زنان، اطمینان خاطر از عدم تهدید کشورها از خاک افغانستان، میزبانی حکومت طالبان از برخی از گروههای اسلامگرا، کاهش و کنترل مواد مخدر و کنترل مهاجرت افغانها، از جمله مطالبات مشترک کشورها از حکومت طالبان بودند. از سوی دیگر، تعامل سنجیده با حکومت طالبان با هدف ادغام افغانستان در نظام بینالملل و ارائه کمکهای بشردوستانه به مردم نیازمند افغانستان نیز از جمله مسائلی بودند که کشورها به ویژه نماینده دبیر کل سازمان ملل در نشست شورای امنیت تاحدودی دیدگاه همسو و مشترک داشتند.
دو قطبی نظام بینالملل در قبال افغانستان
با بررسی سیاستها و کنش کشورهای مرتبط با مسائل افغانستان میتوان به این درک رسید که در سیاست خارجی کشورهای منطقه و غرب در قبال افغانستان تفاوت نظر محسوسی وجود دارد که میتوان به آن دو قطبی نظام بینالملل در قبال افغانستان عنوان داد. ماهیت بازی و منافع کشورها در قبال حوزۀ ژئوپلیتیکی افغانستان، عملا کشورها را به دو قطبی غرب و شرق تقسیم کرده است. این قطب بندی اکنون از حوزۀ نظر گذشته و وارد تصمیمهای عملیاتی شده است. شکل گیری روند دوحه و روند وین در مقابل روند منطقهای فرمت مسکو، یک نمونه بارز از دو قطبی نظام بینالملل در قبال افغانستان است. تجربه تاریخی بیانگر آن است که دو قطبی نظام بینالملل در قبال افغانستان، همواره به ضرر این کشور تمام شده است.
دورنمای تعامل طالبان با نظام بینالملل
با استقرار حاکمیت طالبان در افغانستان، نظم سیاسی جدیدی بر این کشور حاکم شده است. حکومت طالبان که نظم موجود را یک نظم آرمانی تلقی و تفسیر میکند، در مقابل اعمال اصلاحات مقاومت میکند و ابراز نظر کشورها را در راستای اصلاحات را به مثابه دخالت در امور داخلی عنوان میکند.
به رغم سرسختی و عدم انعطاف بخشی از رهبران طالبان عمدتا مستقر در قندهار در قبال انجام اصلاحات، میتوان گفت برخی جناحهای طالبان دیدگاه متفاوتی دارند. به عنوان مثال بخشی از عملگرایان طالبان در قبال سیاستهایی که منجر به انزوای این حکومت میشود، موضع انتقادی داشتهاند. این طیف از طالبان عدم انعطاف در برابر مطالبات جهانی را مانع اصلی برای شناسایی حکومت میپندارند. اما به رغم این تفاوت دیدگاه، قرائن نشان میدهند که طیف ایدئولوژیک طالبان در حال حاضر قصد کوتاه آمدن از موضع خود را ندارند.
توصیههای راهبردی
تا زمانی که دو قطبی منطقه و غرب در قبال افغانستان وجود داشته باشد، افغانستان به همین وضع خواهد بود. به انسجام تبدیل شود که بدین منظور نیاز است تا افغانستان از عرصه رقابت خارج و تبدیل به یک عرصه همکاری شود. این رویداد در سال 2001 رخ داد و در آن زمان تمامی کشورها با عزم همکاری گردهم آمدند اما بعدتر آمریکا با یکجانبهگرایی زمینه همکاری را از بین برد و به یکهتازی در عرصه افغانستان پرداخت. دوم، رویکرد کشورها در قبال افغانستان باید غیر امنیتی شود. مادامی که برخی کشورها به افغانستان نگاهی ژئواستراتژیک داشته باشند، نگاهی غیر امنیتی به افغانستان وجود دارد و به جای همکاری، رقابت در این جغرافیا وجود خواهد داشت. لازم است تا با تفاهم بین کشورها، افغانستان به یک منطقه حائل تبدیل شود. سوم، حکومت طالبان از فرصت موجود استفاده کند و با انجام اصلاحات به ویژه در زمینه حقوق زنان، تشکیل حکومت فراگیر و همچنین رفع نگرانیهای مشروع کشورها، زمینه همکاری و تعامل جامعه جهانی را در افغانستان فراهم سازد.