بررسی تحولات افغانستان
طالبان پس از استقرار مجدد حکومت خود در افغانستان سیاست غیرمنتظره واگرایی با پاکستان را اختیار کرد. رویکردهای داخلی خلاف انتظار اسلام آباد و راولپندی، میزبانی از تیتیپی و اعلام سیاست خارجی بیطرف و متوازن پیام منفی از جانب حکومت طالبان به تمام انتظارات عمق استراتژیک پاکستان بود.
اسلام آباد خشمگین از رویکردهای واگرایانه طالبان به صورت ترکیبی چند گزینه فشار را همزمان علیه افغانستان روی دست گرفت که مهمترین آن اخراج گسترده میلیونها پناهجوی افغان از آن کشور است. افزون بر این مورد پاکستان با اعمال سیاستهای سختگیرانه اقتصادی مانند مسدود کردن بنادر فراروی محصولات صادراتی افغانستان، تلاش کرد تا از رهگذر اقتصادی نیز حکومت طالبان را تحت فشار قرار دهد. همچنین در حوزه سیاسی- امنیتی، اسلامآباد به طور سطحی و مقطعی با مخالفین طالبان تماسهایی برقرار کرد.
واکنش طالبان در برابر فشارهای پاکستان
اقدامات حکومت طالبان در برابر فشارهای پاکستان، اتخاذ طیفی از تحرکات سیاسی و امنیتی علیه این کشور بود. مقامات قندهار و کابل، در حوزه سیاسی روند تعامل سیاسی با هند را سرعت بخشید و با فرستادن پیامها و سیگنالهای مثبت به هند جهت برقراری روابط نزدیک این پیام را به اسلامآباد داد که در صورت تشدید فشارهای سیاسی، آمادگی لازم را دارد تا در مقابل پاکستان وارد اتحادی شود که در گذشته بین کابل و دهلی وجود داشت.
در حوزه امنیتی، هر چند طالبان صراحتاً انکار میکند اما افزایش حملات و تحرکات تیتیپی نمیتواند بیارتباط با سیاست تقابلی حکومت طالبان در قبال همسایه شرقی باشد. علاوه بر افزایش تحرکات تحریک طالبان پاکستان، تحرکات و افزایش حملات علیه حکومت مرکزی پاکستان در ایالت بلوچستان هم میتواند ارتباط همبسته با افزایش تنش میان اسلام آباد و کابل داشته باشد. با اینکه طالبان هرگونه پیوند را با افزایش ناآرامیها و رویدادهای امنیتی در پاکستان رد میکند اما انگشت اتهام اسلامآباد کابل را نشانه گرفته است.
گذشته از این، لحن اسلامآباد حکایت از تبانی کابل و دهلی نیز دارد که مسئله را جدیتر از آنچه که صرف یک اتهام خوانده شود نشان میدهد. اگر اتهام حمایت از داعش را که طالبان علیه اسلام آباد بهراه انداخته است به موارد فوق اضافه کنیم، این نکته را میرساند که طالبان به لحاظ امنیتیسازی در مقابل پاکستان در موضع برتر قرار دارد.
در حوزه اقتصادی نیز طالبان توانسته تقریباً فشارهای همسایه شرقی را با افزایش تعاملات اقتصادی با کشورهای دیگر بهخصوص ایران و کشورهای آسیای مرکزی دور بزند.

تغییر رویکرد اسلامآباد
حتی یک محاسبه ساده هم نشان میدهد در تقابل و ضدیت موجود، اسلامآباد بیشتر از طالبان ضرر کرده است. در واقع گزینه فشار علیه طالبان نهتنها کمکی به وادار ساختن طالبان به تمکین نکرد بلکه اثری بومرنگی یا برگشی داشت.
هر چند زود است که از حضور یک روزه محمد اسحاق دار وزیر خارجه پاکستان به کابل و مذاکرات صورت گرفته، نتیجهگیری کلانی کرد اما این حضور چشماندازهایی را به نمایش میگذارد.
نخستین نتیجهگیری این است که پاکستان نگران از شکست حتمی رویکردهای تنبیهی و ابزاری خود علیه حکومت طالبان، وادار به تغییر موضع شده است.
دوم، پاکیها در مقطع کنونی با فرستادن وزیر خارجه خود باب مذاکره و کنار آمدن با طالبان را از مجرای سیاسی در دستور کار قرار داده است. سوم، اسلام آباد را این ترس فراگرفته که در صورت تشدید روابط با حکومت طالبان، امکان سقوط زودهنگام طالبان به دامان هند بیشتر فراهم شود.
چهارم، تداوم سیاست خصمانه با حکومت طالبان فرصتهای اقتصادی که از ناحیه افغانستان بهخصوص در زمینه ترانزیت و عملیشدن پروژههای کلان زیربنایی مانند کاسا ۱۰۰۰، ترانس- افغان و تاپی برای پاکستان وجود دارد بیش از این به تعویق خواهد افتاد.
برتری حکومت طالبان
سفر اسحاق دار به کابل دستاورد بزرگی برای حکومت طالبان محسوب میشود. یک ارزیابی این است که در تنش موجود، این اسلامآباد است که کوتاه آمده و باب مذاکره سیاسی با طالبان را باز کرده است. مهمتر از این، اسلامآباد با فرستادن وزیر خارجه خود به کابل پذیرفت که پرونده حکومت طالبان در پایگاههای راولپندی قابل حل و فصل نیست و میباید این پرونده به وزارت خارجه انتقال یابد که میتواند برای کابل تغییر مثبت تلقی شود.
با این وجود بررسی رویکرد پاکستانیها در مقابل حکومتهای افغانستان نشان میدهد که اسلام آباد بر اساس متقضیات زمانی رویکردهای خود را برای تأمین اهداف در افغانستان تغییر میدهد و نباید به تغییر رویکرد آن کشور در قبال افغانستان خوشبین بود.