بررسی تحولات افغانستان
عایشه درانی، شاعر پارسیگوی سده سیزدهم هجری و از زنان فرهیخته و صاحبنام در تاریخ افغانستان است. وی در شهر کابل قدیم در منطقۀ معروف به اونچی باغبانان چشم به جهان گشود، در آنجا زیست و در همینجا چشم از جهان فرو بست. عایشه درانی علوم و دانش معاصر را در کابل آموخت و در عین حالی که زبان مادریاش پشتو بود، به زبان فارسی شعر سرود و دیوان شعری از وی به یادگار مانده است.
دبیرستان/ لیسۀ عایشه درانی از جمله دبیرستانهای قدیمی کابل است که به نام و یاد وی ساخته شده است. عایشه درانی از جمله چهرههایی است که شعرش نه تنها بازتابی از ذوق و احساس زنانه است، بلکه درونمایههایی چون دینورزی، ارادت به اهلبیت(ع) و ستایش از واقعۀ عاشورا را در خود دارد.
عایشه درانی در حالی که حنفی مذهب بوده است، اما در ارادت و معرفت به اهلبیت پیامبر(ع) و امامان دوازدگانه از سرسلسلههای اهل طریقت و ولایت شناخته میشود. این واقعیت درخشان میرساند که درونمایۀ فرهنگی و تاریخی افغانستان امروزی سرشار از حسن نظر و همپذیری مذهبی و یگانگی تمدنی و زبانی بوده است. امری که اگر احیا شود، پتانسیل آن را دارد که در روابط تمدنی به مثابۀ قدرت نرم ابراز وجود کند.
ارادت به اهلبیت (ع) در شعر عایشه درانی
وی از نخستین زنان شاعر افغانستان به شمار میرود که چنانچه بیان شد دیوان شعری دارد. اشعار این بانوی شاعر، آمیزهای از عرفان، عاطفه، عشق دینی و ستایش اهلبیت (ع) است. عشق به امام علی (ع) و خاندان پیامبر(ع) در اشعار عایشه درانی بارها تکرار شده است و همین تعلق خاطر باعث شده است که شعر وی رنگ و بوی مقاومت و عاشورایی نیز بگیرد.
عایشه درانی، با زبان ساده اما مؤثر، ارادت خود را به امام علی(ع)، حضرت فاطمه زهرا (س)، امام حسن و امام حسین(ع) را بیان کرده است. وی امام علی (ع) را مظهر عدالت، شجاعت و عرفان میداند و این نگاه در اشعارش بهروشنی پیداست. تصویرگری او از امام علی (ع) با شور عارفانه و محبت قلبی درهم آمیخته است. در یکی از اشعار وی آمده است:
«یا شاه نجف شیر خدا حیدر کرار
ای محرم راز ازلی، واقف اسرار
هم حیدر هم صفدر و هم فاتح خیبر
تیغ نظرت صف شکن لشکر کفار
فیض از کرمت یافته هر شاه و گدایی
کان کرم و بحر عطا ابر گهر بار
هم مقصد و مقصود رجال و نسائی
ای فخر ولی، کنز سخا سالک اطوار
هم ناصر هم غالب و هم شاه ولایت
هم خاک در تست شفای دل بیمار
هر دل که درو حب علی نیست بترقد
هرکس نبود خادم تو باد نگونسار
هم خالص هم مخلص هم کلب درت را
شک نیست گر ایزد بدهد جنت و گلزار
هرجا که بود خوف و خطر شمع هدایت
از یکه و یک دانه من باش خبر دار
عایشه به اذیال کرم دست رجا زد
چون هست و عطا و کرم و لطف تو بسیار»
عایشه درانی در یک قصیدۀ بسیار زیبا معرفت و ارادت خود را به امامان دوازدگانه به ترتیب بیان کرده است. همچنین یک قصیدۀ بلند در ارادت به امام رضا (ع) دارد. تلخیصی از این قصیده در اینجا آورده میشود که عمق معنوی آن نشان از فهم عرفانی و شناخت والای دینی این بانوی شاعر دارد:
دُرّ دریای معانی یا علی موسی الرضا
گنج اسرار نهانی یا علی موسی الرضا
کوکب برج یقین شمع سموات و زمین
شاهباز لامکانی یا علی موسی الرضا
در شریعت در حقیقت در طریقت معرفت
بلبل باغ جنانی یا علی موسی الرضا
هم ولی و هم زکی و هم امام و هم امیر
هم امین و هم امانی یا علی موسی الرضا
بر تو ظاهر آشکار و نهان در هر امور
صفحه ننوشته خوانی یا علی موسی الرضا
شافی الامراض هستی دردمندان را دوا
هم طبیب مهربانی یا علی موسی الرضا
غرق بحر اضطرابم لطف میدارم رجا
چون غریبان را ضمانی یا علی موسی الرضا
بر نتابم رخ زکویت یا امیرالمومنین
گر برانی ور بخوانی یا علی موسی الرضا
عایشه دارد رجا شاه خراسان از عطا
فیض بخش جاودانی یا علی موسی الرضا

عاشورا در شعر عایشه درانی
یکی از ویژگیهای برجستۀ شعر عایشه درانی، پرداختن به مصیبت کربلا و شرح دلدادگی به امام حسین (ع) و اهلبیت است. نگاه او به عاشورا، نگاهی عاطفی و عارفانه است که فراتر از حدود رسمی و آئینی میرود.
او در شعرهایش، نه تنها به تصویرگری عاطفی از حادثۀ عاشورا میپردازد، بلکه پیامهای اخلاقی و عرفانی این واقعه را نیز در دل شعر مینشاند. در بسیاری از ابیات، خون حسین بن علی (ع) را رمز بیداری، آزادگی و فداکاری میبیند و اشک برای شهیدان کربلا را نشانه طهارت روح میداند.
برای عایشه درانی، کربلا نه فقط یک رویداد تاریخی، بلکه یک تجربه روحی و شخصی نیز است که با آن همذاتپنداری میکند. زیرا او خود فرزندش را در سن نوجوانی در یکی از جنگها از دست داد و این حس همذات پنداری او با شهدای کربلا در برخی ابیات وی آشکار است. در یکی از ابیات عاشورایی، درانی راه رسیدن به آرامش را توسل به پنج تن آل عبا ميداند:
در انتظار وصل، دو چشمم چهار شد
بحر عطا و مخزن در عدن كجاست
سوز و گداز سينۀ خير النساء چه شد
گل دستههای عرش حسين و حسن كجاست
اولاد مصطفی و شهيدان كربلا
شاه شهيد و قاسم خونين كفن كجاست
غرقم به بحر هجر كه هيچش كنار نيست
عايشه مضطرست مدد پنج تن کجاست
سبک شعر عایشه درانی
عایشه درانی، برخلاف بسیاری از شاعران زن معاصر خود، به زبان فارسی کلاسیک شعر سروده و در قالبهای سنتی چون غزل، مثنوی و رباعی طبعآزمایی کرده است. زبان او متأثر از شاعران چون جامی، عطار و حافظ است. با این حال، بیان زنانه و تجربه زیستهاش باعث شده که شعرش هویتی مستقل و متمایز بیابد.نقش زن در شعر عایشه نه تنها به عنوان معشوق بلکه به عنوان فاعل سخن، صاحب اندیشه و متفکر دینی نمایان است.
طبع و احساس زنانگی، فراق و غم فرزندی از دست رفته نیز تجلی روح مادرانه او را در ساختار شعریاش به زیبایی محفوظ نگهداشته است. او با زبان زنانۀ خود، روایت عاشورا را بازگو میکند، اشک میریزد، سوگ میسراید و به تبیین معنای شهادت میپردازد. در سنت ادب فارسی، کمتر زن شاعری حنفی مذهب، به این روشنی به مضامین دینی و بهویژه شیعی و عاشورایی پرداخته است.
مطالب مرتبط
جایگاه حافظ در میان مردم افغانستان
افغانستان در شاهنامه و شاهنامه در افغانستان
نکته پایانی
عایشه درانی زنی است که در دل تاریخ مردسالار روزگارش، صدای خویش را یافت و شعر او نمونهای نادر از ترکیب زنانه، عرفان و ارادت به اهلبیت(ع) در ادب فارسی است. او از واقعۀ عاشورا نه فقط به عنوان یک موضوع تاریخی، بلکه به عنوان یک درس اخلاقی، انسانی، عرفانی و مظهر مقاومت زنان در برابر ستم و تجاوز یاد میکند. شعر عایشه، امروزه نیز میتواند الهامبخش زنان امروز جامعه افغانستان باشند تا راه و مسیر خود را در مسیر روشن اخلاق و معنویت دنبال کنند.
ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید