پنج‌شنبه 29/ 6 / 1403
جستجو
Close this search box.

بررسی تحولات افغانستان

اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس که برای مراسم تحلیف رئیس جمهور ایران به تهران سفر کرده بود، بامداد روز چهارشنبه در اقامتگاه خود هدف قرار گرفت و به شهادت رسید. ترور این فرد کلیدی گروه حماس را باید بخشی از یک سناریوی جدید در نظر گرفت. سناریویی که با توجه به چند تحول مهم در منطقه و فرامنطقه طراحی شده است. بنیامین نتانیاهو که هم در جنگ با فلسطین و هم در صحنه سیاست داخلی شکست در حد سقوط را تجربه کرده است، با فرصت‌شناسی از این تحولات، تلاش مذبوحانه‌‌ای را آغاز کرده تا خود و کشورش را از موقعیت شکست به برتری تغییر دهد.

انتخابات ریاست جمهوری آمریکا
سفر نتانیاهو به آمریکا در زمانی تدارک دیده شد که جو بایدن از انتخابات ریاست جمهوری کناره‌گیری کرد و کاندیدای حزب دموکرات باید با دونالد ترامپ رقابت کند که به اذعان کارشناسان، رقابت دشواری خواهد بود. از آنجا که لابی صهیونیسم در آمریکا (متشکل از افراد، شرکت‌ها و يهوديان آمريكايي به عنوان اصلي ترين پيكره اين لابي) قدرت تاثیرگذاری زیادی بر نتیجه انتخابات دارد، ناتانیاهو در این سفر توانست با دولت برحال آمریکا به توافقی دست یابد.
این توافق، ابعاد گوناگونی دارد که یک به یک خود را نشان می‌دهد؛ تجاوز به جنوب لبنان، حمله پهپادهای آمریکایی به گروه‌های مقاومت در عراق و مهمترین آن دریافت مجوز برای ترور اسماعیل هنیه در قلب تهران.

انتقال دولت در ایران
دومین موقعیتی که سبب شد نتانیاهو این سناریو را در دستور کار قرار دهد، دوره انتقال دولت در ایران بود. پس از شهادت ابراهیم رئیسی و حسین امیرعبداللهیان رئیس جمهور و وزیر خارجه ایران که ارتباط نزدیکی با اسماعیل هنیه و تمرکز ویژه‌ای بر تحولات جنگ غزه داشتند، دوران انتقال فرصت مناسبی برای اجرایی ساختن این سناریو بود.

ترور اسماعیل هنیه
قابل پیش‌بینی بود که رئیس دفتر سیاسی حماس برای مراسم تحلیف رئیس جمهور ایران به تهران سفر خواهد کرد. رژیم صهیونیستی با اطلاع از این سفر، به چند دلیل، ترور هنیه در تهران را در دستور کار قرار داد. نخست این که با این ترور یکی از مهمترین رهبران گروه حماس را حذف می‌کند، دوم ترور هنیه در کشورهای دیگر مانند قطر هزینه داشت و آمریکا مخالف انجام آن بود و سوم، با این ترور، رژیم صهیونیستی قدرت نفوذ تخریبی خود در تهران را می‌تواند به تصویر بکشد.

این سئوال مطرح می‌شود که آیا با این اقدامات، امکان تحقق رویای رژیم صهیونیستی برای تغییر موقعیت خود در جنگ با گروه‌های مقاومت اسلامی محقق می‌شود؟ برای پاسخ به این پرسش باید گفت تجربه و تاریخ درس‌های روشنی ارائه کرده‌اند.

نخست، جریان‌های اسلامی پس از شهادت رهبران خود هیچگاه با تضعیف یا فروپاشی مواجه نشده‌اند بلکه به دلیل اعتقادات، خون این رهبران باعث بارور شدن جریان‌های تحت امر شده است. شهادت هنیه هم تابع همین قاعده است.

دوم، سبک و سیاق زندگی رهبران جنبش مقاومت حماس از جمله اسماعیل هنیه به گونه‌ای بوده است که فلسطینیان آنان را الگوی خود قرار داده‌اند و به تبعیت از آنان راه مبارزه و جهاد را ادامه خواهند داد. شهادت هنیه در تهران و فرزندان وی بر اثر بمباران رژیم صهیونیستی در غزه این نظریه را ثابت کرد که رهبران مقاومت فلسطین در «خون دادن» مساوی مردم عادی فلسطین هستند دوگانگی رهبران عافیت گزین و مردمان در محنت وجود ندارد. از این رو، شهادت هنیه نه تنها تاثیری بر روحیه مبارزان فلسطینی نخواهد داشت بلکه آتش خشم آنان را شعله‌ورتر خواهد ساخت.

سوم، اسماعیل هنیه با پاسپورت دیپلماتیک به عنوان مهمان وارد خاک ایران شده بود و تهران، این جسارت رژیم صهیونیستی را بی‌پاسخ نخواهد گذاشت. همان گونه که طی عملیات الوعد الصادق پاسخ تجاوز رژیم صهیونیستی به سفارت ایران داده شد، این بار هم در زمان لازم پاسخ ترور مهمان داده خواهد شد.

دیدار اسماعیل هنیه و مسعود پزشکیان در حاشیه مراسم تحلیف

چهارم، گروه‌های مقاومت اسلامی از فلسطین گرفته تا لبنان و عراق و یمن سناریوهایی پیچیده‌تر از این را نقش برآب کرده و قدرت‌هایی بالاتر از رژیم صهیونیستی را عاجز ساخته‌اند. امروز هر گونه اقدام علیه یکی از محورهای مقاومت، با پاسخ وسیع تمام جریان‌های مقاومت مواجه خواهد شد و توهمات مقامات اسرائیلی و آمریکایی را نقش بر آب می‌سازند.

در چنین شرایطی، لازم است تا دولت‌های اسلامی و مسلمانان وظیفه خود را در قبال شهادت بزرگمرد فلسطینی ادا کنند و ضمن محکومیت، با ندای واحد، همبستگی خود را با مجاهدان فلسطینی ابراز دارند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *