بررسی تحولات افغانستان
قرار است به زودی دونالد ترامپ رئیس جمهور منتخب آمریکا وارد کاخ سفید شود. هر چند ترامپ بانی و باعث اصلی بازگشت مجدد طالبان به قدرت دانسته میشود اما وی در برخی از مواضع خود به شدت از نوع خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان انتقاد کرده و دولت بایدن را به بیکفایتی و بیمسئولیتی در این ارتباط متهم کرده است.
از نظر ترامپ آمریکا میتوانست آبرومندانه و با حفظ منافع واشنگتن در افغانستان از این کشور خارج شود و اجازه ندهد که این کشور تقدیم رقبای آمریکا به خصوص چین شود. ترامپ پیش از پیروزی در انتخابات، در یکی از اظهارات خود گفته بود اگر رئیس جمهور شود از طریق معامله پایگاه هوایی بگرام را به دست خواهد آورد و دلیل این امر را نزدیکی این پایگاه به چین بیان کرده بود.
نیتسنجی دونالد ترامپ در قبال افغانستان نشان میدهد که وی قصد دارد تا با رهبران طالبان وارد معامله شود و حکومت طالبان را در راستای اهداف آمریکا در برابر کشورهای همسایه و قدرتهای پیرامونی افغانستان قرار دهد.
روابط آمریکا و طالبان در سه سال گذشته در هالهای از ابهام قرار داشته است. در این مدت حکومت طالبان با وجود این که سیاست منطقهگرایی و تعامل مثبت با قدرتهای آسیایی را روی دست گرفته و روابط نزدیکی با این قدرتها برقرار کرده است اما از سوی دیگر روابط مبهمی با آمریکا داشته است. شواهدی دال بر وجود چنین روابطی وجود دارد که مهمترین آنها دیدارهای مقامات ارشد امنیتی آمریکا و حکومت طالبان در کشورهای حاشیه خلیج فارس است.
در سوی دیگر ماجرا کشورهای پیرامونی افغانستان و رقبای واشنگتن در این منطقه، خروج آمریکا از افغانستان را به مثابه یک هدیه ژیوپلیتیکی ارزیابی کرده و با حکومت طالبان روابط دفاکتو برقرار کردند. در این مدت، کشورهای منطقه با چند هدف به افغانستان کمک کردند؛ نجات مردم افغانستان از بحران اقتصادی، جلوگیری از یک فاجعه دیگر در افغانستان که منطقه را بیشتر از این تحت تاثیر قرار دهد و دیگر این که افغانستان از کمکهای غربی که به عنوان یک ابزار سیاسی از آن استفاده میشود، بی نیاز شود.
این دیدارهای امنیتی سطح بالا و کمکهای آمریکا به حکومت طالبان برای قدرتهای پیرامون افغانستان تردیدهایی ایجاد کرده است که این تردیدها با بازگشت ترامپ بیشتر خواهد شد چرا که ممکن است دولت ترامپ طی روابط پنهانی و معامله با حکومت طالبان به ازای کمکهای مالی، راه را برای رخنه استخباراتی واشنگتن در افغانستان باز کند.
با این که اعزام هیئتهای سیاسی و اقتصادی توسط کشورهای منطقه به کابل امری معمول و رایج تلقی میشود، اما سفر اخیر نماینده ویژه چین به افغانستان و اعزام هیئت امنیتی بلند پایه روسیه به ریاست دبیر شورای امنیت ملی این کشور به کابل پس از پیروزی ترامپ در انتخابات بی ارتباط با نگرانی پکن و مسکو نمیتواند باشد.
در این زمینه تحلیل غالب این است که دو کشور چین و روسیه با فرستادن نمایندههای خود به افغانستان به حکومت طالبان این پیام را دادهاند کابل در تعامل با آمریکا حساسیتهای منطقه و منافع پکن و مسکو را مد نظر داشته باشد. در واقع میتوان سفر دو مقام روسی و چینی به کابل را به معنای اتمام حجت دو کشور چین و روسیه با حکومت طالبان ارزیابی کرد. چنین خطایی را که در گذشته حکومتهای افغانستان مرتکب شدهاند و اگر این بار حکومت طالبان این خطا را انجام دهد، در آن صورت افغانستان بار دیگر به میدان بازی قدرتهای بزرگ تبدیل خواهد شد.
مسئله دیگری که باعث سوء ظن کشورهای منطقه به کابل خواهد شد، مواضع حکومت طالبان در قبال بحران خاورمیانه و مسئله سوریه است. هر چند حکومت طالبان رسماً در این خصوص موضعگیری نداشته اما رفتار و سیاست اعمالی طالبان نشانی از تغییر رویکرد به سمتی دیده میشود که همسو با غرب به ویژه آمریکا است..
در مجموع اگر حکومت طالبان وارد تعامل با آمریکای تحت ریاست ترامپ شود و در راستای اهداف آمریکا حرکت کند، تمام زمینهها و کانالهایی که کشورهای منطقه طی سه سال گذشته برای بهبود روابط سیاسی و اقتصادی با حکومت طالبان ایجاد کردهاند از بین خواهد رفت و چهره نستباً مساعد کابل در سطح منطقهای به شدت تخریب خواهد شد.
تاریخ افغانستان نشان میدهد زمانی که دولتهای افغانستان سیاست دوگانه بهخصوص سیاستی که پای قدرتهای غربی را به منطقه باز کند، پیشه کردهاند، این کشور درگیر انواع بحرانها شده است. در شرایط فعلی، نیاز است که حکومت طالبان با درکهای حساسیتهای منطقهای از لغزیدن به دام آمریکا خود را دور نگهدارد، در قبال قضایای منطقهای سیاست بیطرفی اعلامی و اعمالی اتخاذ کند و آلت دست قدرتهای غربی نگردد.