بررسی تحولات افغانستان
بعد از یک سال سردی روابط بین پاکستان و حکومت سرپرست افغانستان و اتهام زنی به یکدیگر درباره دست داشتن در ناامنیها، به تازگی سرپرست سفارت حکومت طالبان در اسلام آباد با محمد اسحاقدار وزیر خارجه پاکستان و محمد صادق خان نماینده ویژۀ جدید پاکستان برای افغانستان دیدار کرده است. این دیدار از سوی دو کشور گرم و سازنده توصیف شده است. وزارت خاجه پاکستان، اعلام کرده است که بر اساس تفاهم دو طرف، از این پس اسلامآباد و کابل روابط دوجانبۀ سودمند را تقویت خواهند کرد. همچنین احتمال میرود محمد اسحاقدار وزیر خارجه پاکستان در آیندۀ پیشرو، به کابل سفر کند.
باز شدن یخ روابط کابل و اسلام آباد
دولت شهبار شریف اقدام به بازنگری سیاست خارجی پاکستان در قبال افغانستان کرده است و هر چند در این باره اظهار نظری نشده است اما برخی شواهد حکایت از آن دارند که اسلام آباد دور جدیدی از دیپلماسی را در دستور کار قرار داده است. برکناری آصف درانی که علیه حکومت طالبان موضعگیری داشت، تعیین محمدصادق خان به عنوان نماینده ویژه جدید در امور افغانستان، سلسه دیدارهای عبیدالرحمن نظامانی سفیر پاکستان در کابل با مقامات مختلف حکومت طالبان و دیدار اخیر در پاکستان را میتوان بخشی از تلاشهای دیپلماتیک پاکستان عنوان کرد.
در همین حال برخی منابع معتقدند که چین به منظور بهبود روابط کابل و اسلامآباد، میانجیگری را آغاز کرده است و یکی از مأموریتهای اخیر نماینده ویژه چین به افغانستان، رایزنی برای عادی شدن روابط کابل و اسلام آباد بوده است. پس از میانجیگری چین، طرح به تعویق افتادۀ انتقال اعضای تحریک طالبان پاکستان (تیتیپی) از مناطق مرزی افغانستان، نقاط دور دست از جمله کابل، غزنی و ولایتهای شمالی افغانستان آغاز شده است. رسانههای پاکستانی گزارش دادهاند که چین هزینه جابجایی اعضای تحریک پاکستان را متقبل شده است.
هدف چین از میانجیگری بین کابل و اسلامآباد
اولویت اول چین در منطقه جنوب آسیا، ایجاد محیطی امن به منظور تحقق طرحهای کلان خود است. این محیط امن به ویژه در مسیر کریدور اقتصادی چین پاکستان (CPEC) اهمیت دارد که پکن حدود 50 میلیارد دلار در آن سرمایهگذاری کرده است. از سوی دیگر چین، در کنار پاکستان، افغانستان را به عنوان یک جغرافیای ژئواکونومیک شناسایی کرده و آن را به عنوان بخشی از نقشه راه آینده ترسیم کرده است. لذا چینیها بر این باورند که اگر محیط پاکستان کماکان ناامن باقی بماند، علاوه بر این که سرمایهگذاری 50 میلیارد دلاری در CPEC به خطر خواهد افتاد، ممکن است این ناامنی به دیگر منطقه تسری یابد و دیگر پروژههای کمربند – راه هم تحت تاثیر قرار گیرند. لذا چین با میانجیگری بین کابل و اسلام آباد و تقبل هزینه جابجایی اعضای تحریک طالبان پاکستان به دور از نقاط مرزی، در تلاش برای ثباتسازی در این منطقه است.
جابجایی تیتیپی؛ تاکتیک یا راهبرد
این سئوال مطرح است که طرح جابجایی اعضای تحریک طالبان پاکستان به کابل و مناطق شمال افغانستان، تنشهای امنیتی بین کابل و اسلامآباد را به طور ریشهای حل خواهد کرد؟ با فرض اجرای موفق این طرح، روابط بین کابل و اسلامآباد از حالت امنیتمحوری خارج خواهد شد؟ طرح جابجایی گروههای تندرو منطقه در داخل خاک افغانستان، نگرانیهای بلند مدت امنیتی کشورهای همسایه را دفع خواهد کرد؟
با نگاهی به تنش بین کابل و اسلامآباد میتوان گفت که طرح جابجایی تحریک طالبان پاکستان از نقاط مرزی به دیگر ولایات مانند کابل و شمال افغانستان، راهکار اساسی برای حل دائمی تنش بین افغانستان و پاکستان نیست. هر چند در حال حاضر طرفهای مختلف به این سطح رضایت دارند. دولت سیاسی پاکستان که درگیر بحرانهای سیاس و اقتصادی است با رضایت به این راهکار موقت قصد دارد آن را به عنوان یک دستاورد عرضه کند اما سازمان اطلاعات پاکستان که متولی پرونده افغانستان است، به موضوع تحریک طالبان نگاه دیگری دارد.
از نگاه سازمان اطلاعات پاکستان، مشکل اصلی، حضور (presence) تحریک طالبان پاکستان در خاک افغانستان نیست؛ بلکه موجودیت (existence) این گروه در خاک افغانستان را چالش اصلی میداند. لذا انتقال اعضای این گروه به مناطق دیگر، ISI را راضی نخواهد کرد. سازمان اطلاعات پاکستان ادعا دارد که دهلی و کابل با حمایت از تحریک طالبان پاکستان، هدف ضد پاکستانی را دنبال میکنند.
راه حل بنیادی
هر چند که به نظر میرسد راه حل اساسی تنش بین کابل و اسلام آباد این است که حکومت طالبان، اعضای تحریک طالبان پاکستان را از خاک افغانستان اخراج کند اما به احتمال زیاد، آنچه حکومت طالبان را از اتخاذ این سیاست، باز میدارد، نقش پاکستان در فروپاشی دولتهای افغانستان در نیم قرن اخیر بوده است. حکومت طالبان با میزبانی از تحریک طالبان پاکستان در خاک خود، راهبردی بازدارنده را در قبال اسلامآباد در پیش گرفته است. خطر دیگری که متعاقب اخراج اعضای تحریک طالبان پاکستان وجود دارد، پیوستن این گروه به داعش خراسان است که در این صورت، نیرویی مخرب در منطقه ویرانگری را آغاز خواهد کرد.
راه حل بنیادی برای این معضل این است که این منطقه از وضعیت امنیتی خارج شود. مادامی که این منطقه حالت امنیتی داشته باشد، فرصت رشد برای گروههای شبهنظامی و نیابتی وجود دارد. کابل و اسلام آباد، با تجدید نظر در روابط خود، باید اساسیترین عوامل چالشزای بین دو کشور را شناسایی و برای حل آن اقدام کنند و الگویی جدید از روابط را پایه گذاری کنند. پروژههای کلان منطقهای فرصتی است که افغانستان و پاکستان با استفاده از آن سنگ بنای جدیدی از روابط را بنیان گذارند و در راه حل مشکلات اقتصادی ملتهای خود گام بردارند.