بررسی تحولات افغانستان
سرانجام در آستانه چهار سالگی حکومت طالبان، به رسمیت شناختن حکومت طالبان برای اولین بار توسط روسیه کلید خورد. هر چند روند تعاملی روسیه، به رسمیت شناختن حکومت طالبان را پیشبینی پذیر ساخته بود؛ اما این که شناسایی در کوتاه مدت رخ دهد، غیرمنتظره بود. در هر صورت، شناسایی رسمی حکومت طالبان توسط روسیه اقدامی مهمی است که از زوایای مختلفی قابل بررسی است و این مطلب، تأثیرات شناسایی را دو بُعد داخلی و بینالمللی بررسی میکند.
تأثیرات داخلی به رسمیت شناختن حکومت طالبان
تاثیر شناسایی در بعد داخلی از دو جنبه قابل بررسی است. طبیعی است که یکی از ذینفعان اصلی آن حکومت است اما جنبه دیگر تاثیر این اقدام روسیه بر مخالفان طالبان است که در قالب افراد و گروههای متعدد اما غیر منسجم قابل ذکر هستند.
الف: حکومت طالبان
به رسمیت شناختن حکومت طالبان میتواند به عنوان نقطه عطفی برای امارت اسلامی تلقی گردد که کارویژههای زیادی دارد.
نخست این که شناسایی رسمی حکومت طالبان توسط یک قدرت بزرگ مانند روسیه بر روحیه حکومت طالبان تأثیر فوقالعاده مثبتی دارد. عدم به رسمیت شناختن حکومت طالبان در طول چهار سال گذشته پرسشهای زیادی را حتی برای حامیان آن بهوجود آورده بود. این وضعیت به شدت بر روحیه اعضا و حامیان آن تأثیر منفی گذاشته بود و شناسایی رسمی توسط روسیه توانست به حکومت طالبان برای حذف برخی از این ذهنیتهای منفی کمک بزرگی کند.
دوم، به رسمیت شناختن حکومت طالبان توسط روسیه در راستای کسب مشروعیت داخلی اثرگذار است. واضح است که حکومت طالبان با اعمال سیاستهای سختگیرانه به خصوص در زمینه حقوق زنان در حوزه داخلی چالشهایی دارد. شناسایی رسمی حکومت طالبان توسط روسیه میتواند حداقل در کوتاهمدت سرپوشی بر این سیاستهای سختگیرانه طالبان باشد. اثر منفی قابل ذکر این اقدام روسیه، این است که حکومت طالبان را برای تداوم برخی سیاستهای داخلی سختگیرانه مصممتر خواهد کرد زیرا آنچه میان جامعهجهانی و حکومت طالبان فاصله ایجاد کرده بود، دیگر بهعنوان مانع پذیرش طالبان در سطح جهانی شناخته نمیشود.
ب: مخالفان طالبان
به رسمیت شناختن حکومت طالبان توسط روسیه برای مخالفان حکومت طالبان از دو زاویه قابل ارزیابی است. نخست این که شناسایی رسمی حکومت طالبان توسط روسیه برای آنها خبر خوبی نبود چرا عدم شناسایی حکومت طالبان در سطح بینالمللی قوت قلب مخالفان بود. برداشت غالب مخالفان طالبان این بود مادامی که طالبان تن به تشکیل حکومت فراگیر ندهد، هیچ کشوری این حکومت را به رسمیت نخواهد شناخت. این مسئله تنها روزنه امید مخالفان طالبان بود و معتقد بودند که حکومت طالبان سرانجام برای شناسایی رسمی، مجبور به مذاکره با آنها خواهد شد.
از سوی دیگر، روسیه به رغم روابط گرم با حکومت طالبان، برای مخالفان طالبان یک امید تلقی میشد. پس از به قدرت رسیدن حکومت طالبان، برخی از جناحهای سیاسی روس با چراغ سبز دولت از مخالفان طالبان میزبانی کرد و آنها را مورد تفقد قرار داد. با به رسمیت شناختن حکومت طالبان توسط روسیه، این نقش از بین خواهد رفت چرا که تماس با مخالفان یک حکومت معنا و مفهوم خاصی دارد.
دوم، هر چند که روزنه امید مخالفان طالبان از رهگذر حمایت یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین قدرتهای شرقی بسته شد، اما آنچه برای مخالفان طالبان میتواند به عنوان یک افق جدید مطرح باشد، توجه قدرتهای غربی و مشخصا آمریکا به آنها است.
با توجه به تقابل شدید غرب و روسیه بر سر مسئله اوکراین و رقابتهای کلان مانند مسئله نظم جهانی، با نزدیک شدن طالبان به روسیه، قدرتهای غربی ممکن است به حمایت از مخالفان طالبان روی آورند. همچنین گذر روسیه از خطوط قرمز غربی (حقوق بشر و دموکراسی) که همواره از آنها استفاده ابزاری کردهاند، یک تابوشکنی در نظام بینالملل است و به تلافی این موضوع هم که شده ممکن است آمریکا و کشورهای اروپایی، در کنار کسانی قرار گیرند که شعار حقوق بشر، دموکراسی و آزادی را برای افغانستان سر میدهند.
احتمال تحقق این سناریو در حال حاضر به دو دلیل ضعیف است. نخست این که افغانستان دیگر از اولویتهای آمریکا نیست و دوم، نظام آمریکا (فارغ از این که جمهوریخواهان در راس باشند یا دموکراتها) از شکست در افغانستان تجربه تلخی گرفته است و بار دیگر خود را درگیر یک جنگ بیپایان نخواهد کرد.

تأثیرات بینالمللی به رسمیت شناختن حکومت طالبان
در سطح بینالمللی، به رسمیت شناختن حکومت طالبان توسط روسیه ممکن است به دو صورت خود را نشان دهد. سناریوی اول این است که تعداد قابل توجهی از کشورهای منطقه بهخصوص کشورهای آسیای مرکزی و چین در زمینه به رسمیت شناختن حکومت طالبان مشابه روسیه عمل کنند یعنی شناسایی را به صورت دوجانبه انجام دهند. سطح تعامل اقتصادی کشورها با افغانستان و نیز رقابتهای موجود در نظام بینالملل دو فاکتور مهم در سوق دادن کشورها به سوی شناسایی رسمی به سبک روسیه است. بر این اساس، احتمال میرود ازبکستان، قزاقستان و چین پیش از دیگران به رسمیت شناختن حکومت طالبان را در دستور کار قرار دهند. چین پیش از این سفیر حکومت طالبان را با تشریفات رسمی پذیرفته بود و روابط پکن با طالبان در همان سطحی است که روابط رسمی بین دو کشور تقاضا میکند.
در صورت تحقق این سناریو، حکومت طالبان به عنوان حاکمان بیبدیل افغانستان در سطح منطقه پذیرفته خواهد شد و تأثیرات فوقالعاده سیاسی و اقتصادی بر افغانستان خواهد گذاشت.
سناریوی دوم این است که کشورهای غربی در تقابل با این روند قرار گیرند. شاید بتوان واکنشهای اولیه برخی کشورهای غربی را به عنوان نشانههایی برای تحقق این سناریو بیان کرد. بهانه قدرتهای غربی در این زمینه این است که به رسمیت شناختن حکومت طالبان به مفهوم پشت پا زدن به ارزشها و اصول دموکراسی و حقوق بشر است. در این سناریو، نهتنها روند تعامل کشورهای غربی با حکومت طالبان کندتر خواهد شد بلکه دور از انتظار نیست که تحریمها و فشارها بر حکومت طالبان بیشتر شود.
عدم به رسمیت شناختن حکومت طالبان به صورت جمعی در سطح بینالمللی، از یکپارچگی و برداشت مشترک درباره افغانستان حکایت داشت که با اقدام مسکو، این وحدت نظر از بین رفت و نگاه به افغانستان بار دیگر به سوی دو قطبی شدن حرکت کرد که این موضوع میتواند تأثیرات مخربی بر افغانستان داشته باشد.
مطالب مرتبط
دلایل و پیامدهای شناسایی حکومت طالبان توسط روسیه
3 انگیزه مهم روسیه برای گامهای بلند به سوی افغانستان
سناریوی مطلوب این بود که به رسمیت شناختن حکومت طالبان از طریق سازمان ملل و با اتخاذ تصمیم جمعی صورت میگرفت زیرا افغانستان کشور حساسی است که در صورت تقابل قدرتها در این کشور، آرامش موجود آن از میان خواهد رفت و پیامدهای آن نهتنها افغانستان بلکه منطقه و جهان را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید