پنج‌شنبه 26/ 4 / 1404

مقدمه

در ماه‌های اخیر، سیاست خروج و ساماندهی مهاجرین افغان غیر قانونی از سوی جمهوری اسلامی ایران، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین مسائل اجتماعی و سیاسی میان دو کشور ایران و افغانستان مطرح شده است و آنچه این فرایند را به مسئله‌ای حساس تبدیل کرده، نه صرفاً تعداد مهاجرین بازگشتی یا چگونگی اجرای طرح، بلکه فضای احساسی و گاه ملتهبی است که بخصوص در بستر شبکه‌های اجتماعی شکل گرفته و توانسته بر برداشت عمومی مردم دو سوی مرز تأثیرگذار باشد.

تشریح طرح ساماندهی برای خروج مهاجرین افغان

مهاجرت اتباع افغانستان به ایران، تاریخی چهل‌ساله دارد. موج‌های اصلی این مهاجرت، متأثر از ناامنی، جنگ، خشکسالی و بی‌ثباتی در داخل افغانستان بوده‌ است. با گذشت زمان، طیف متنوعی از مهاجرین شامل پناهجویان، کارگران، دانشجویان، تجار و حتی افراد دارای تخصص به ایران وارد شده‌اند.

در چند سال اخیر، به‌ویژه پس از تحول سیاسی در افغانستان و قدرت‌گیری طالبان، ورود اتباع افغانستان به ایران به‌صورت چشمگیری افزایش یافت. بخشی از این مهاجرین از مرزهای قانونی وارد نشده و بدون ثبت‌نام در سامانه‌های رسمی، در مناطق مختلف ایران ساکن شدند. همین امر موجب شد تا سیاستی تحت عنوان «طرح ساماندهی اتباع خارجی» در دستور کار دولت ایران قرار گیرد؛ طرحی که هدف آن، تعیین تکلیف وضعیت مهاجرین فاقد مجوز و تسهیل بازگشت آن‌ها به کشورشان بود.

موضوع مهم این است که این طرح یک شبه و ناشی از اتفاقات اخیر (جنگ 12 روزه پس از تهاجم رژیم اسرائیل) نبود بلکه نخستین گام‌ها برای ساماندهی اتباع پس از سال ۱۴۰۰ برداشته شد. در تابستان ۱۴۰۱ تصمیم گرفته شد این مهاجرین به مراکز سرشماری مراجعه کنند و موقتاً برای یک سال اقامت دریافت نمایند؛ سپس پس از پایان این مهلت از آنان خواسته شود ایران را ترک کنند و با مدارک معتبر به صورت قانونی بازگردند. نهایتاً در پاییز ۱۴۰۳اعلام شد کسانی که فاقد مدرک هویتی هستند باید تا پایان اسفند/حوت ۱۴۰۳ ایران را ترک کنند، اما با توجه به ادامه تحصیل فرزندان مهاجر در ایران، این مهلت تا ۱۵ تیر/سرطان ۱۴۰۴ تمدید شد. در طول این مدت زمانی، در خبرگزاری‌های مختلف نیز بصورت مداوم از مراحل مختلف بازگشت مهاجرین افغان اطلاعات و آمار اعلام می‌گردید.

تمایز در بازگشت داوطلبانه و بازگشت اجباری مهاجرین افغان

دو گروه از مهاجرین افغان در این بین دیده می‌شوند: اولین گروه افرادی هستند که به دلایلی چون شرایط اقتصادی ایران، امید به بهبود اوضاع در افغانستان یا پایان مهلت اقامت موقت، داوطلبانه تصمیم به بازگشت گرفتند و با کم‌ترین مداخله انتظامی، تحت حمایت دولت و نهادهای بشردوستانه به کشور خود بازمی‌گردند. در مقابل، گروهی دیگر مهاجرینی هستند که بدون مدارک شناسایی و اقامت معتبر وارد ایران شده و سکونت غیرقانونی داشته‌اند. سیاست ایران در قبال این گروه، اجرای قانون بازگردانی با درنظر گرفتن ملاحظات انسانی بوده است. این تمایز، از منظر اجتماعی و رسانه‌ای اهمیت زیادی دارد، چراکه نوع مواجهه با هر یک از این دو گروه می‌تواند در شکل‌گیری یا کاهش تنش‌ها و میزان همدلی در جامعه میزبان و کشور مبدأ اثرگذار باشد.

این نکته حائز اهمیت است که از ابتدای اجرایی شدن این طرح، نکته مهم در زمینه ضرورت حفظ «برادری و همدلی» دو ملت ایران و افغانستان بود. روابط تاریخی، فرهنگی و اجتماعی گسترده‌ای میان این دو ملت برقرار بوده و هست. در فضای مجازی نیز بخش قابل توجهی از کاربران ایرانی و افغان رویکرد مثبت و بشردوستانه‌ای نسبت به یکدیگر داشته‌اند. هم‌زمان با رشد این همدلی، هماهنگی رسمی دو کشور نیز گسترده شده است. رسانه‌ها گزارش داده‌اند که مسئولان ایرانی و افغان در سطوح مختلف روزانه و مستمر در تماس و تبادل نظر هستند تا روند بازگشت مدیریت شده و مشکلات ناشی از هرگونه سوءتفاهم به حداقل برسد. بدین ترتیب، تحت نظارت مقامات دو کشور، امکانات لازم مانند اردوگاه‌های موقت، خدمات پزشکی و کمک‌های بشردوستانه در کنار تشویق به ثبت هویت فراهم گشته و روند بازگشت با همکاری مشترک انجام می‌شود،

لازم به ذکر است که بازگشت داوطلبانه و اخراج برخی مهاجرین افغان، صرفاً تابع سیاست داخلی ایران نبوده است بلکه در سایه هماهنگی دوجانبه با دولت افغانستان پیش رفته است. گفتگوها و دیدارهای مقامات دو کشور در سطح مرزی، منطقه‌ای و مرکزی، با هدف تسهیل عبور مهاجران، رفع موانع اجرایی، همکاری در صدور مدارک و تقسیم مسئولیت‌ها صورت گرفته است.

مهاجرین افغان
بازگشت مهاجرین افغان تصمیم یکسو از سوی ایران نبوده بلکه در مقاطع مختلف با مقامات دولت افغانستان هماهنگی شده است. دیدارهای مختلفی در این زمینه با مقامات کابل و هرات صورت گرفته است.
  • یکی از صحنه‌های درخشان این رویداد، واکنش مردم افغانستان به‌ویژه در ولایت هرات بود. با آغاز موج بازگشت مهاجرین افغان، گروه‌های مردمی، خیّران، سازمان‌های غیردولتی و شهروندان عادی با استقرار در مرز اسلام‌قلعه، اقدام به حمایت از مهاجرین کردند. آن‌ها ضمن تأمین مواد غذایی، لباس، وسایل حمل‌ونقل و سرپناه موقت، نشان دادند که بازگشت مهاجرین را نه به‌عنوان بار اضافی، بلکه فرصتی برای بازسازی کشور و احیای روابط انسانی می‌نگرند.
مسئولیت‌پذیری در مدیریت خروج عزتمندانه مهاجرین افغان

در جریان سیاست بازگشت، نکته قابل توجه آن است که مقامات جمهوری اسلامی ایران، به‌ویژه در استان‌های مرزی، تلاش کرده‌اند رویکردی مسئولانه در پیش گیرند. سفرهای متعدد مسئولان اجرایی به مرزها، بازدید از کمپ‌های موقت، گفتگو با مهاجرین و همکاری با نهادهای محلی و بین‌المللی، نشان از عزم دولت برای مدیریت این روند با کم‌ترین آسیب اجتماعی دارد. این اقدامات در راستای حفظ کرامت انسانی مهاجرین افغان و جلوگیری از حوادث تلخ در زمان عبور از مرز صورت گرفته است. هم‌زمان، ایران با حفظ تفکیک میان مهاجرین قانونی و غیرقانونی، اعلام کرده است مهاجرین افغان که دارای مدارک قانونی یا گذرنامه باشند، مشمول این طرح نیستند و می‌توانند به اقامت خود در ایران ادامه دهند. این تفکیک حقوقی، مبنای اصلی تعامل انسانی و مبتنی بر قانون با جامعه مهاجر است.

فضای مجازی: تهدید همبستگی، ابزار مهاجرهراسی

در بستر اجرای طرح ساماندهی، یکی از جدی‌ترین چالش‌ها، نقش منفی فضای مجازی و رسانه‌های غیررسمی در ایجاد فضای رعب، بی‌اعتمادی و نفرت‌پراکنی بوده است. در مقاطعی، به بهانه‌ی حوادث سیاسی یا امنیتی، موج‌هایی از شایعات، تهمت‌ها و تحلیل‌های جهت‌دار منتشر شده که هدف اصلی آن تخریب چهره مهاجرین افغان، تهییج افکار عمومی و مشروع‌سازی مهاجرهراسی بوده است. طبق معمول همیشه برخی جریان‌های تفرقه‌افکن و پروژه‌ساز بخصوص با سواستفاده از شرایط حساس در تابستان 1404 (جنگ 12 روزه) با برجسته‌کردن اخبار منفی یا شایعات نادرست در پی تخریب این پیوند برادرانه بوده‌اند. برای مثال ویدیوها و پست‌هایی در شبکه‌های اجتماعی وایرال شد که مهاجرین افغان را مسئول برخی حوادث خرابکارانه می‌دانستند. تحلیل‌گران رسانه‌ای هشدار داده‌اند این‌گونه شایعات، به‌ویژه زمانی منتشر می‌شوند که حادثه‌ای ناگهانی افکار عمومی را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

بخشی از این موج‌ها با فرافکنی، تلاش کرده‌اند مهاجرین افغان را مسئول مشکلات اجتماعی یا امنیتی داخلی جلوه دهند. در حالی‌که شواهد رسمی و بررسی‌های حقوقی، این ادعاها را تأیید نمی‌کند. این پروژه‌های مجازی، در واقع ادامه‌ی همان سیاست‌هایی هستند که سال‌هاست در تلاش‌اند با تفرقه‌افکنی میان ملت‌ها، فضا را برای دخالت‌های خارجی و بحران‌های داخلی مهیا کنند.

باید تاکید کرد که این جریان مجازی، در تقابل کامل با نگاه کلان دولت و مردم ایران قرار دارد. در نگاه رسمی، مهاجرین افغان که قانونی در ایران زندگی می‌کنند، نه تنها بخشی از جامعه ایران، بلکه سهم مهمی در پیشبرد کارهای خدماتی، عمرانی، تولیدی و حتی فرهنگی دارند. در واقع، بیشتر مردم ایران نیز برخورد محترمانه، انسانی و دلسوزانه‌ای با مهاجرین افغان داشته‌اند و موج‌های نفرت‌آلود در فضای مجازی، بیانگر کل جامعه نیستند. چنین فرافکنی‌های هدفمندی، بازی در خدمت جنگ روانی است تا با ایجاد اختلاف و عدم اعتماد اجتماعی، مردم دو کشور را نسبت به یکدیگر بدبین نمایند. ضروری است هر دو ملت افغانستان و ایران، تا به دور از هیجانات از این سواستفاده‌های احساسی آگاه باشند و به نفع این موج ایجاد شده واکنش نشان ندهند، بلکه از مجرای حقیقی و واقعیت‌های موجود رخدادها را دنبال نمایند.

مطالب مرتبط
شکل‌گیری هویت مهاجرین افغان نسل اول و دوم در ایران
به‌روز شدن پروژه «مهاجر هراسی» همزمان با حمله اسرائیل به ایران

جمع‌بندی

مسئله مهاجرت اتباع افغانستان به ایران، صرفاً یک چالش قانونی یا اداری نیست، بلکه موضوعی پیچیده و چندلایه با ابعاد انسانی، اجتماعی و بینافرهنگی است که مستلزم نگاهی عمیق‌تر و واقع‌گرایانه‌تر می‌باشد. اجرای سیاست ساماندهی مهاجرین افغان، گرچه در ظاهر با خروج بخشی از اتباع همراه است اما با در نظر گرفتن کرامت انسانی، احترام متقابل و همکاری سازنده اجرایی گشته و می‌تواند از یک فرآیند پرتنش، به مسیری برای بازسازی اعتماد، بازگشت داوطلبانه و حتی تقویت سرمایه انسانی در هر دو کشور تبدیل گردد.

در این مسیر، تقویت دیپلماسی اجتماعی و فرهنگی اهمیت ویژه‌ای دارد. یعنی تعامل میان نهادهای مردمی، فرهنگی، دانشگاهی و رسانه‌ای دو کشور باید افزایش یابد تا تصویر واقع‌گرایانه‌تری از مهاجرت و بازگشت مهاجرین در افکار عمومی شکل گیرد.

اطلاع‌رسانی شفاف و چندزبانه از سوی دولت ایران، به‌ویژه در مورد قوانین، فرصت‌ها، و روندهای قانونی مربوط به مهاجرین افغان، نه تنها می‌تواند از سردرگمی و ترس در میان مهاجرین بکاهد، بلکه زمینه‌ساز اعتماد و همکاری بیشتر خواهد شد. استفاده از رسانه‌های معتبر فارسی‌ و پشتوزبان برای انتشار اطلاعات درست، نقشی کلیدی در کاهش تنش‌های ناشی از شایعات و روایت‌های مخرب دارد.

تسهیل روند انسانی بازگشت داوطلبانه، با تأمین خدمات پایه مانند حمل‌ونقل، سرپناه موقت، مشاوره و خدمات سلامت در مرزهای خروجی، می‌تواند از تجربه‌ی بازگشت، یک خاطره تحقیرآمیز نسازد بلکه آن را به فرآیندی آبرومندانه و داوطلبانه بدل کند.

مقابله با نفرت‌پراکنی و کلیشه‌سازی در فضای مجازی از دیگر ضرورت‌هاست. این مهم باید از طریق همکاری نهادهای دولتی با کنشگران فضای مجازی، روزنامه‌نگاران مستقل و جامعه مدنی دنبال شود.
همچنین بازتعریف نقش مهاجرین افغان در گفتمان رسمی و رسانه‌ای کشور میزبان می‌تواند به کاهش نگاه امنیتی و تهدیدمحور به مهاجرت کمک کند. معرفی مهاجرین افغان به‌عنوان کنشگران اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی که در توسعه کشور میزبان نیز نقش دارند، گامی مهم در ایجاد همزیستی مسالمت‌آمیز و پویایی منطقه‌ای خواهد بود.

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

تلگرام ایکس فیس‌بوک

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *