بررسی تحولات افغانستان
امضای توافقنامه مطالعات امکانسنجی پروژه راه آهن ترانس افغان را باید نقطه عطف دیگری در روابط کشورهای منطقه دانست. پنجشنبه 26 تیر/سرطان وزرای خارجه پاکستان و ازبکستان وارد افغانستان شدند و توافقنامه مطالعات امکانسنجی راه آهن ترانس افغان در مسیر «ترمذ – نایبآباد – میدان شهر – لوگر – خارلاچی» توسط وزیر حمل و نقل ازبکستان، سرپرست وزارت فواید عامه افغانستان و وزیر راه آهن پاکستان امضا شد. به دلیل اهمیت ژئوپلیتیکی افغانستان در این پروژه، کابل به عنوان محل برگزاری مراسم امضای توافقنامه انتخاب شده بود. طبق این توافقنامه، تمام کارهای مربوط به مطالعات امکانسنجی پروژه، توسط دفتر مرکزی مستقر در تاشکند نظارت خواهد شد و شعبههای کابل و اسلام آباد همکاری لازم را خواهند داشت.
امضای توافقنامه سهجانبه بین ازبکستان، افغانستان و پاکستان در زمینه مطالعات راه آهن ترانس افغان، نه تنها آغاز یک ابتکار زیرساختی کلان است بلکه باید آن را به عنوان یک مانیفست سیاسی برای همکاری منطقهای در نظر گرفت.
راه آهن ترانس افغان از منظر ازبکستان، پاکستان و حکومت طالبان
ازبکستان؛ پیگیری وابستگی متقابل استراتژیک
از منظر ازبکستان، راه آهن ترانس افغان، تبلور یک دکترین است که نقش ازبکستان را از یک کشور منفعل محصور در خشکی به یک پل ژئوپلیتیکی فعال بین آسیای مرکزی و آسیای جنوبی بازتعریف میکند. این مسیر ریلی که از تاشکند به مزار شریف و سپس کابل و در انتها به پاکستان امتداد مییابد، در راستای تحقق استراتژی «ازبکستان-۲۰۳۰» میباشد.
سیاست خارجی ازبکستان در دوران میرضیایف بر دو ستون اساسی استوار است: سیاست خارجی عملگرایانه و منطقهگرایی سازنده. تعامل با حکومت طالبان و مشارکت در کلان پروژه راه آهن ترانس افغان بر اساس این دو ستون سیاست خارجی ازبکستان صورت گرفته است. تاشکند، افغانستان تحت حاکمیت طالبان را نه به عنوان یک چالش بلکه به عنوان فرصت میبیند چرا که توانسته است جزایر قدرت را حذف کند، حاکمیت سراسری ایجاد کند و مشتاقانه به ابتکارات منطقهای وارد میشود.
در زمانی که اغلب کشورها از تعامل با حکومت طالبان خودداری میکنند و یا تعامل مشروط و محتاطانه را در پیش گرفتهاند، ازبکستان «وابستگی متقابل استراتژیک» را در دستور کار قرار داده و جسورانه به تعامل با کابل میپردازد. تاشکند به خوبی درباره پروژه کانال قوش تپه و پیامدهای آن آگاه است اما به این درک عمیق رسیده است که تنها از مسیر وابستگی متقابل میتواند این چالش آبی بین دو کشور را برطرف کند.
پاکستان؛ معماری جدید امنیتی – اقتصادی
نگاه پاکستان به راهآهن ترانس افغان، تبلور راهبرد ژئواکونومیک و ژئوپلیتیکی این کشور برای دستیابی به آسیای مرکزی بهعنوان «عمق استراتژیک اقتصادی» است. اسلامآباد این پروژه را به مثابه مکانیسمی برای بازتعریف وزن ژئوپلیتیکی خود در معادلات منطقهای میبیند. راهآهن ترانس افغان برای پاکستان، بستری برای تقویت دیپلماسی اقتصادی، مدیریت رقابت با هند و مهار پیامدهای ناامنی در افغانستان است. این پروژه در نگاه نخبگان راهبردی پاکستان، نه فقط یک شریان حمل و نقل، بلکه عنصری از یک معماری امنیتی – اقتصادی در حال تکوین تلقی میشود.
پاکستان پس از 3 سال تنش با حکومت طالبان بر سر گروه تحریک طالبان پاکستان، اکنون دریافته است که با سیاست فعلی نمیتواند راهبردهای کلان منطقهای خود را حل کند و به همین دلیل به دنبال تنشزدایی با کابل است. سفرهای پیاپی اسحاقدار وزیر خارجه پاکستان به کابل و دعوت مقامات حکومت طالبان به اسلام آباد نشان میدهد که پاکستانیها به دنبال کنار گذاشتن سیاست اتهام زنی و یافتن نقاطی برای همکاری با کابل هستند.
حکومت طالبان؛ گذار از جنگ به توسعه
نگاه حکومت طالبان به راه آهن ترانس افغان، به عنوان یک پروژه تحولساز اقتصادی و نماد گذار از جنگ به توسعه تلقی میشود. حکومت طالبان راه آهن ترانس افغان را ابزاری برای تثبیت جایگاه خود بهعنوان حاکمیتی کارآمد و توانمند در مدیریت پروژههای منطقهای میداند و آن را فرصتی برای افزایش درآمدهای ترانزیتی و ادغام افغانستان در ساختارهای اقتصادی منطقهای تلقی میکند. علاوه بر آن، راه آهن ترانس افغان در چارچوب سیاست خارجی «بیطرفی فعال» حکومت طالبان، میتواند بستر شکلگیری یک نظم جدید اقتصادی در منطقه باشد که در آن، افغانستان از یک فضای حائل ناامن به یک نقطه اتصال راهبردی بدل میشود.

منافع ایران در راه آهن ترانس افغان
پروژه راه آهن خواف – هرات میتواند به عنوان برگ برنده ایران در پروژه راه آهن ترانس افغان تلقی شود. این مسیر ریلی که هم اکنون تا نزدیکی هرات رسیده و عملیاتی شده است و فاز چهارم آن هم با سرعت در حال اجرا است، علاوه بر این که به جایگاه اقتصادی هرات ضریب راهبردی داده است، ایران و شبکه ریلی آن را کشورهای آسیای مرکزی و چین متصل خواهد کرد. یکی از سیاستهای راهبردی ایران پس از احداث راه آهن خواف – هرات، احداث راه آهن هرات – مزار شریف بوده است. از سوی دیگر، حکومت طالبان به دنبال آن است تا هرات را به قطب اصلی ترانزیت افغانستان تبدیل کند و به همین دلیل راه آهن مزار شریف – هرات را بخشی جداییناپذیر از پروژه راه آهن ترانس افغان میداند. در همین راستا مذاکراتی با ازبکستان برای تطبیق این پروژه انجام شده است.
با احداث راه آهن هرات – مزار شریف به عنوان بخشی از پروژه ترانس افغان، نخست آن که هرات/افغانستان میتواند به یک قطب لجستیکی منطقه تبدیل شود که مزایای اقتصادی و آورده ژئوپلیتیکی برای این کشور دارد. دوم، دسترسی ریلی ایران به چین از مسیر کوتاهتری فراهم خواهد شد چرا که این قطعه، بخشی از پروژه راه آهن پنج کشور (ایران، افغانستان، ازبکستان، تاجیکستان و چین) است.
- علاوه بر این، شاخه دیگری از راه آهن ترانس افغان قرار است توسط ترکمنستان و قزاقستان با حمایت مالی روسیه احداث شود که از تورغندی هرات شروع و تا اسپین بولدک قندهار و سپس مرز چمن پاکستان ادامه مییابد. کار بخشی از این پروژه از مرز ترکمنستان به سوی هرات در حال طراحی است. این پروژه کوتاهترین مسیر زمینی بین روسیه و هند را از طریق افغانستان فراهم خواهد کرد و بندر چابهار در آن نقش مهمی خواهد داشت.
مطالب مرتبط
آغاز فصل جدید در روابط افغانستان و ازبکستان
مزایای راهبردی کریدور شمال- جنوب برای افغانستان
در پروژه راه آهن ترانس افغان که شروعی برای تعامل به جای تقابل است، باید به نقش جدید ازبکستان در منطقه باید بیشتر توجه کرد. هر چند تا تحقق این پروژه زمان زیادی مانده است اما آغاز جسورانه آن توسط ازبکها بیانگر آن است که ازبکستان خود را از یک بازیگر حاشیهای در منطقه به بازیگر هنجارساز بدل ساخته است و این نقش در مسئله افغانستان تحت حاکمیت طالبان بیشتر خود را نشان میدهد.
ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید