بررسی تحولات افغانستان
طی چند روز گذشته خبرهایی مبنی بر تعطیلی چند سفارتخانه در کابل منتشر شده است که دلیل رونق گرفتن این شایعه، خروج کارمندان سفارت عربستان سعودی از کابل است. عربستان سعودی طی اقدامی عجیب تمام دیپلماتها و کارکنان خود را از کابل خارج و در اسلامآباد پایتخت پاکستان مستقر کرده است. هر چند که سخنگوی حکومت طالبان، خروج دیپلماتهای سعودی را موقتی و برای اشتراک در دوره آموزشی خواند اما رویترز به نقل از یک منبع دیپلماتیک و دو منبع دیگر گزارش داده است که عربستان سعودی به دلیل احتمال افزایش خطر حملات تروریستی در کابل به خصوص حملات گروه داعش، دیپلماتهای خود را از کابل به اسلامآباد منتقل کرده است. جدا از وجود تناقض بین دلیلهای بیان شده توسط منابع سعودی و سخنگوی حکومت طالبان، باید عوامل و دلایل مهمتر و محکمتری در پسِ تعطیلی سفارت سعودی در کابل وجود داشته باشد. در این مورد به دو فرضیه را میتوان طرح کرد.
سردی تعامل و عدم اعتنای حکومت طالبان به مطالبات سعودی
در خلال یک سال و نیم که از قدرت گرفتن طالبان در افغانستان میگذرد، حکومت سرپرست افغانستان اعتنای کمی به عربستان سعودی داشته و روابط سردی بین کابل و ریاض برقرار بوده است. طالبان در دوره اول حکومت خود با عربستان به عنوان یکی از سه کشوری که حکومت این گروه را به رسمیت شناخته بود، روابط و تعامل تنگاتنگی داشت اما در این دوره نه تنها وقعی به سعودیها نگذاشت بلکه هیچ یک از مقامات طالبان اظهار نظر درخور توجهی نسبت به عربستان نداشته است. به طور قطع سعودیها از روابط گرم و گسترده حکومت طالبان با حریفان و رقبای منطقهای خود بخصوص ایران و قطر خشنود نیستند و سطح تعامل کابل با تهران و دوحه در مقایسه با ریاض به هیچ وجه برای مقامات سعودی قابل پذیرش و تحمل نیست. این در حالی است که ریاض در بهار سال جاری برای جلب توجه مقامات کابل کمکی ۳۰ میلیون دلاری به افغانستان را اعلام کرد اما با این وجود سینگال مثتبی در راستای تأمین خواستههای خود از کابل دریافت نکرد. بر این اساس سعودیها از کابل مایوس شدهاند و صلاح را بر این دیدهاند که سفارت این کشور در کابل به فعالیت خود پایان دهد.
خارج شدن افغانستان از دایره منافع عربستان در چشمانداز سیاستهای بن سلمان
عامل دیگری که احتمالاً باعث خارج شدن عربستان سعودی از میدان افغانستان میشود، ریشه در استراتژیهایی دارد که محمد بن سلمان برای نقشآفرینی سعودی در آینده مدنظر قرار داده است. محمد بن سلمان از بدو تکیه زدن بر مسند تصمیمگیری، سیاست و اولویتهای خارجی این کشور را دستخوش دگردیسی نموده است که بخشی از آن دور شدن از بازیگری در افغانستان میباشد. شاید محمد بن سلمان به این نتیجه رسیده باشد که سعودی بهجای هدر دادن منابع و انرژی خود در بازیهای نهچندان سودآور افغانستان، بهتر است اهتمام خود را بر مدیریت اوضاع منطقه پیرامون خود داشته باشد. بر اساس این فرضیه، سعودیها به این نتیجه رسیدهاند که زمان اعمال نفوذ بر طالبان توسط ریاض به سر رسیده است لذا از تلاش مذبوحانه در صحنه افغانستان صرفنظر کرده و سیاست نظارت از راه دور را در دستور کار قرار دادهاند.
نتیجهگیری
بر اساس فرضیه اول، سعودیها به طور موقت و بیشتر به عنوان اهرم فشار، کابل را ترک گفتهاند و در صورت توجه طالبان به خواستهها و مطالبات آنان دوباره به صحنه افغانستان بازخواهند گشت اما بر اساس فرضیه دوم، سعودیها میدان افغانستان را برای همیشه ترک کرده و شاید سفارت ریاض در کابل مادامی که حکومت افغانستان مورد شناسایی بینالمللی قرار نگیرد، فعال نخواهد شد. در این صورت، حتی اگر حکومت طالبان مورد شناسایی بینالمللی قرار گیرد، سفارت عربستان در کابل در سطح معمولی فعالیت خواهد کرد و روابط گرم و گسترده نخواهد بود.