شنبه 6/ 5 / 1403
جستجو
Close this search box.

بررسی تحولات افغانستان

با این که سخن گفتن درباره تنش در روابط پاکستان و حکومت طالبان افغانستان زود است اما شواهدی وجود دارند که حرکت در این مسیر را نشان می‌دهند. اگر فرض شود که حکومت طالبان همانند حکومت‌های گذشته افغانستان در مسیر خلاف توقع و انتظارات پاکستان حرکت کند، پاکستان چه ابزارهایی علیه افغانستان در چنته دارد تا با استفاده از این ابزار، طالبان را یا وادار به تکمین کند یا به سرنوشت حکومت‌های سابق دچار سازد؟ به عبارت واضح‌تر در صورت تشدید اختلافات و تقابلی شدن روابط حکومت طالبان و پاکستان، اسلام‌آباد چه گزینه‌هایی علیه طالبان روی میز خواهد داشت؟ برای پاسخ‌ دادن به این پرسش دو ابزار اصلی پاکستان که احتمالا از آنها علیه حکومت طالبان استفاده خواهد کرد، بررسی شده و میزان کارآیی هر کدام مورد سنجش قرار می‌گیرد.

فشار اقتصادی
اولین ابزاری که بیش از هر مورد دیگری می‌تواند توسط پاکستان به کار گرفته شود، فشار اقتصادی است. این ابزار که همواره توسط پاکستان علیه افغانستان استفاده شده، از کارآیی بالایی برخوردار است و از چند جهت تأثیرگذار است. نخست این که پاکستان مهم‌ترین مسیر ترانزیتی برای اتصال افغانستان به آب‌های آزاد می‌باشد؛ دوم، پاکستان بزرگ‌ترین شریک تجاری افغانستان به لحاظ صادرات می‌باشد؛ سوم، پاکستان یکی از تأمین‌کننده‌های اقلام ضروری افغانستان است. لذا پاکستان می‌تواند از هر کدام از موارد ذکر شده علیه افغانستان استفاده کرده و بر اقتصاد لرزان افغانستان فشار وارد کند. با این وصف آنچه می‌تواند از کارایی مطلق این ابزار بکاهد، بدیل‌هایی است که افغانستان در چند سال اخیر روی آنها سرمایه‌گذاری کرده و می‌تواند ضربه فشار اقتصادی پاکستان علیه افغانستان را کاهش دهد. در زمینه مسیر ترانزیتی، ایران و بنادر جنوبی آن کشور به خصوص بندر چابهار گزینه بدیل بنادر پاکستانی و قابل جایگزینی هستند؛ در زمینه صادرات هر چند افغانستان نتوانسته است مقاصد صادراتی ثابتی برای اقلام تولیدی خود پیدا کند اما در چند سال اخیر صادرات افغانستان به کشورهایی مانند هند، چین، آسیای مرکزی و حوزه خلیج فارس افزایش خوبی داشته که در آینده می‌توانند جایگزین پاکستان شوند؛ در بخش تأمین اقلام ضروری نیز جایگزین‌هایی مانند هند، چین، کشورهای آسیای مرکزی و ایران دارد کما این که در حال حاضر نیز این کشورها مقاصد وارداتی هستند. گذشته از این‌ها، روابط اقتصادی بر قاعده داد و ستد استوار است. بر این اساس پاکستان در صورت استفاده از این ابزار قطعاً‌ خود نیز از متضرر خواهد شد.

استفاده از مخالفان حکومت طالبان
با این ملاحظه که فشار اقتصادی کارایی لازم را ندارد، پاکستان می‌باید از ابزارهای کارآمدتری استفاد کند که سرآمد همه آنها استفاده از مخالفان طالبان است. بحران‌شناسی افغانستان نشان می‌دهد که پاکستان از طریق تحریک، تجهیز و حمایت لوژستیکی گروه‌های ضد حکومت مرکزی در افغانستان موفق شده سه بار حکومت‌های مرکزی معاند خود در افغانستان را سرنگون کند. اما آیا پاکستان می‌تواند از این ابزار علیه طالبان نیز استفاده کند؟ پاسخ به چند دلیل منفی است. دلیل اول این که در میان تمام گروه‌‌ها و نیروهای موجود صرف نظر از توانایی آنها، گروهی وجود ندارد که ضمن توانایی ساقط کردن حکومت طالبان، به پاکستان نیز وفادار باشد. شاید گزینه جبهه مقاومت به برخی از اذهان خطور کند اما این جبهه واجد چنین شرایطی نیست؛ دلیل دوم این است که طالبان آخرین کارتی بود که پاکستان از آن استفاده کرد. نه پاکستان دیگر ظرفیت ساختن گروه جدیدی را دارد و نه زمین افغانستان بیش از این تحمل چنین کاری را دارد؛ دلیل سوم این است که هر گروه دیگری که در افغانستان به‌جای طالبان روی‌کار آید، قطعاً معادله روابط را به نفع هند در افغانستان تغییر خواهد داد. تمام گروه‌ها به جز داعش که درحال حاضر مخالف طالبان هستند، ضد پاکستانی نیز می‌باشند.

ماحصل آنچه توضیح داده شد این است که پاکستان چاره‌ای جز تحمل حکومت طالبان ندارد. از سوی دیگر حکومت نوپای طالبان نیز کماکان به حمایت پاکستان نیازمند است. مخرج مشترک ناگزیری پاکستان و نیازمندی حکومت طالبان، در سطح کلان تداوم تعامل بدور از تنش خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *