بررسی تحولات افغانستان
در نیم قرن اخیر، تحول کلانی در سیاست خارجی ایران در قبال افغانستان را میتوان شاهد بود. پیش از انقلاب اسلامی ایران، روابط دو کشور حول منافع و مطالبات سیاسی دولتهای حاکم به پیش میرفت اما پس از انقلاب و تشکیل جمهوری اسلامی ایران، اراده و مطالبات ملت افغانستان در متن مناسبات دو جانبه قرار گرفت و ایران در فرایند رویدادها و تحولات سیاسی افغانستان در تمام سالیان گذشته، جانب اراده ملت افغانستان را گرفت و برای حل بحران افغانستان، به گفتمانهای ملی اهمیت قائل شد. علاوه بر این، در تمام سختیهای ناشی از بحرانهای سیاسی افغانستان، جمهور اسلامی ایران تلاش کرده است که در کنار مردم افغانستان بماند. پذیرش و حضور انبوه مهاجرین افغان در ایران، ذیل همین سیاست صورت گرفت.
این رویۀ ثابت در سیاست خارجی ایران در قبال افغانستان نشان میدهد که تغییر دولت در ایران، چرخش بنیادی در روابط دو کشور را سبب نمیگردد بلکه کارگزاران جدید با سلیقههای متفاوت تلاش میکنند تا تمرکز را در قبال افغانستان هموس با حوزههای همسو با دولت خود معطوف کنند.
محوریت سیاست همسایگی در دولت پزشکیان
اظهارات مسعود پزشکیان رئیس جمهور ایران و دیگر مقامهای بلندپایه این دولت بیانگر آن هستند که کارگزاران کنونی ایران نگاه مثبتی به افغانستان دارند و سیاست همسایگی را به عنوان بنمایۀ اصلی سیاست خارجی ایران در قبال افغانستان قرار دادهاند. اظهارات سرپرست سفارت جمهوری اسلامی ایران در بدو ورود به افغانستان مبنی بر «مهمترین اولویتهایی که برای مأموریتهای جمهوری اسلامی ایران تعریف شده، گسترش روابط همسایگی و همکاریهای دوجانبه با افغانستان با تکیه بر مشترکات فراوانی است که میان دو کشور وجود دارد» دال بر محوریت سیاست همسایگی در روابط ایران با افغانستان دارد.
بر این اساس، ذیل اصل بنیادی سیاست خارجی ایران در قبال افغانستان که «اراده ملت افغانستان» است و مبتنی بر سیاست همسایگی، دولت پزشکیان سیاست خود را در قبال افغانستان بر دو محور «ملت» و «دولت» متمرکز ساخته است. به همین دلیل، دیپلماتهای سفارت ایران در کابل از جمله سفیر جدید، در کنار تمرکز بر تعامل اقتصادی و دیپلماتیک با حکومت سرپرست افغانستان، روابط و دیدارهایی را با اقشار مختلف مردم افغانستان در دستور کار قرار دادهاند. سفر قریب الوقوع عباس عراقچی وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران به کابل نیز به اعتقاد بسیاری از کارشناسان با هدف تحکیم روابط با افغانستان صورت میگیرد.
متمرکزسازی دیپلماسی
در دولت پزشکیان، ساختار دیپلماتیک ایران در حوزه افغانستان دستخوش تغییراتی شد. در این دولت، سمت نماینده ویژه در امور افغانستان که زیر نظر رئیس جمهور فعالیت میکرد، حذف شد و تمام ظرفیتها به وزارت امور خارجه منتقل گردید.
در این ساختار، عباس عراقچی که در راس وزارت خارجه ایران قرار دارد، علاوه بر این که یک دیپلمات کار کشته است، با مسائل تخصصی افغانستان آشنا است. در زمان اشرف غنی، وی معاون وزارت خارجه ایران بود و در مذاکرات مربوط به «سند همکاری جامع راهبردی ایران و افغانستان» نقش داشت. دیگر عامل مهم در این ساختار، علیرضا بیکدلی، سرپرست سفارت ایران در کابل است که از دیپلماتهای با سابقه وزارت خارجه ایران است و در مدت اندک بعد از انتصاب، دیپلماسی فعال و مبتنی بر همکاری با کابل را در پیش گرفته است.
برآیند این تغییرات ساختاری دستگاه دیپلماسی دولت پزشکیان در قبال افغانستان، یکصدایی در سیاست ایران در قبال افغانستان بوده است.
با این سیاست و تغییرات، اگر روند دیپلماسی بین کابل و تهران دستخوش یک فاکتور غیر پیشبینی مخرب قرار نگیرد، انتظار میرود، دو کشور در زمینههای مختلف سیاسی، امنیتی و اقتصادی روند رو به رشدی را شاهد باشند.

تمرکز بر تعامل اقتصادی با افغانستان
در مدت کمی که از رویکار آمدن دولت پزشکیان میگذرد و به ویژه پس از تثبیت ساختار جدید وزارت خارجه ایران در حوزه افغانستان، میتوان نشانههای ملموسی از تمرکز این دولت بر حوزه تعاملات اقتصادی با کشور افغانستان را شاهد بود. میتوان گفت که تمرکز دولت پزشکیان در حوزه افغانستان، تمرکز بر مراودات اقتصادی است. فراهمسازی تسهیلات کنسولی برای تاجران افغان، پیشنهاد راهاندازی کنسولگری افغانستان در شهر بیرجند، تلاش برای فعالسازی بازارچههای مرزی، تخصیص بودجه برای تکمیل آسفالت محور ماهیرود به فراه، تأسیس جایگاه سوختگیری ناوگان ترانزیتی افغانستان در بازارچه مرزی ایران، طرح منطقه ویژه اقتصادی معدنی مشترک بین ایران و افغانستان در نقطه صفر شهرستان خواف، تلاش برای حل مشکلات تاجران افغان و ترغیب سرمایهگذاران ایرانی برای سرمایهگذاری در افغانستان از جمله مواردی هستند که میتوان به عنوان نشانههای تمرکز دولت پزشکیان بر حوزه اقتصاد افغانستان مطرح کرد.
توجه به توسعه کریدور ریلی با افغانستان
مسیر ریلی خواف- هرات یکی از نقاط تمرکز تهران و کابل برای توسعه همکاریهای ریلی بین دو کشور بوده است. هر دو کشور به اهمیت این راه آهن واقف هستند و بر همین اساس، یکی از مهمترین مذاکرات بین دو کشور تکمیل و توسعه این مسیر ریلی است. ایران در تلاش است تا از این مسیر اتصال افغانستان به اروپا و کشورهای حوزه خلیج فارس را تسهیل کند.
ذیل همین تلاش، شرکت راه آهن ایران متعهد شده است که مرکز لجستیک حمل و نقل را در شهرستان خواف تاسیس کند تا این شهرستان به یکی از مهمترین پایگاههای ترانزیت و حمل و نقل ریلی منطقه تبدیل شود و نیز در تلاش است تا با پروژه راه آهن چابهار و اتصال آن به شبکه ریلی سراسری ایران، مسیر خواف – هرات را به چابهار پیوند بزند.
اقدام جدید دیگر، مذاکرات معاون تجارتی و بهرهبرداری راه آهن ایران با والی هرات برای ثبت کریدور هرات- استانبول است که در بستر راه خواف – هرات میسر میشود. مذاکرات در زمینه ایجاد تسهیلات برای صدور ویزا برای رانندگان قطار و انتقال مسافران از طریق این راه آهن از دیگر تلاشهای ایران در زمینه رونق بخشیدن به کریدور ریلی با افغانستان است.
تمرکز بر توسعه بندر چابهار
توجه دولتمردان افغانستان به استفاده از بندر چابهار از چندین دهه قبل بوده است. از زمان جمهوریت این توجه بیشتر شد و تلاشها و تمرکز حکومت سرپرست افغانستان بر این موضوع بیانگر عزم جدی برای برای توسعه روابط تجارتی و ترانزیتی افغانستان از بندر چابهار است. در 3 سال گذشته حکومت سرپرست، تلاش بیوقفهای را برای فعالسازی بندر چابهار برای کالاهای تجاری افغانستان انجام داده است.
این موضوع در حکومت شهید رئیسی هم یک اولویت بود و دولت پزشکیان هم از زمان روی کار آمدن توجه ویژهای به این موضوع ذیل سیاست «اقتصاد دریا محور» دارد. مذاکرات علیرضا بیکدلی در کابل با وزارتهای خارجه و تجارت حکومت سرپرست حکایت از تلاش برای تسریع روند عملیسازی توافقات مشترک ایران و افغانستان در زمینه بندر چابهار دارد. مذاکرات اخیر ایران با هند هم ذیل همین مقوله قابل تفسیر است.
بر اساس اطلاعات ارائه شده توسط بانک جهانی، در حال حاضر، ایران شریک اول تجاری افغانستان است. طبق اعلام رایزن بازرگانی ایران در افغانستان، میزان واردات افغانستان از ایران در سال ۲۰۲۴، بیش از سه میلیارد و ۱۴۳ میلیون دلار بوده است. با توجه به این که ایران، ترسیم چشمانداز تجارت ۵ میلیارد دلاری با افغانستان را ترسیم کرده است، انتظار میرود در دولت پزشکیان، تلاش ویژهای برای رفع موانع موجود در راه تعاملات تجاری دو کشور صورت گیرد. اظهارات علیرضا بیکدلی در نشست با اعضای اتاق تجارت و سرمایهگذاری افغانستان مبنی بر «سیاست همسایگی جمهوری اسلامی ایران اولویت دادن به تجارت با کشورهای همسایه است» و « تلاش خواهیم کرد که روابط تجاری، سیاسی و ترانزیتی ایران با افغانستان بیش از پیش توسعه پیدا کند» دال بر ماموریت ویژه وی برای توسعه تجارت است.
سفر عراقچی به کابل
طبق اعلام سفارت افغانستان در کابل، قرار است به زودی وزیر خارجه ایران عازم کابل شود. بعد از تحولات 1400 در افغانستان، این بلندپایهترین مقام ایرانی است که به کابل سفر میکند. این سفر معنا و مفهوم خاصی دارد. در ابتدای کار دولت پزشکیان، پیشبینی برخی کارشناسان بر این بود که افغانستان در دولت پزشکیان جایگاه چندانی نخواهد داشت. اما چند ماه گذشته و به ویژه اعلام سفر وزیر خارجه ایران به افغانستان نه تنها ابطال این دیدگاه را میرساند، بلکه از توجه ویژه این دولت به افغانستان حکایت دارد.
به دلایل مختلفی پیشبینی میشود سفر عراقچی به کابل اقتصاد محور باشد و در این سفر علاوه بر پیگیری تفاهمنامههای اقتصادی امضا شده بین ایران و افغانستان، پیشنهاداتی برای رونق تجارت بین دو کشور و همچنین حضور فعالتر بخش دولتی و خصوصی ایران در بازار افغانستان ارائه شود.
جمع بندی
با دقت در تعاملات کشورهای مختلف منطقه با افغانستان، میتوان گفت که نوع رقابت در افغانستان از امنیت محور به اقتصاد محور تغییر ماهیت داده است. ایران با بیش از 900 کیلومتر مرز مشترک و مشترکات دینی، فرهنگی و زبانی در افغانستان فرصت ویژهای در این رقابت اقتصادی دارد و با درک این رقابت بر آن است تا گامهای موثرتری برای حضور در این صحنه بردارد.
در کنار این نگاه ایران به روابط دوجانبه با افغانستان، تهران توجه ویژهای به منطقهگرایی دارد. برقراری روابط راهبردی با روسیه، گسترش مناسبات با تاجیکستان و اکنون سفر عراقچی به افغانستان را میتوان از منظر سیاست منطقهگرایی نگریست.
منافع ملی افغانستان ایجاب میکند که حکومت سرپرست از فرصتهای به وجود آمده به نفع ثبات سیاسی و پایداری اقتصاد ملی افغانستان استفاده مؤثر، به موقع و بهینه کند و به نگرانیهای تهران توجه کند. سفر وزیر خارجه ایران به افغانستان را باید جدی تلقی کرد. این سفر میتواند در تقویت مناسبات ایران و افغانستان نقطه عطفی قرار گیرد و بالعکس میتواند نقطه ناامیدی ایران از افغانستان گردد. حکومت سرپرست میتواند سرنوشت این سفر را به نفع منافع کلان افغانستان رقم بزند.
تجربه 3 سال و نیم اخیر نشان داده است که هر گاه ایران و افغانستان عزم به تقویت مناسبات کردهاند، جریانهای مخربی این تلاش را تحت تاثیر قرار دادهاند. بر مقامات هر دو کشور لازم است تا به این موضوع توجه کنند.