سه‌شنبه 26/ 1 / 1404

بررسی تحولات افغانستان

کارکرد اقتصاد کشاورزی در افغانستان
بخش کشاورزی یکی از مهمترین منابع تشکیل دهندۀ درآمد یا تولید ملی در اکثر کشورها است. تأمین درآمد، ایجاد اشتغال، تأمین غذا، ایجاد بازار و ارزآوری پنج نقش عمدۀ اقتصاد کشاورزی محسوب می‌شوند. رشد اقتصاد کشاورزی و حمایت از کشاورزان و تولیدات گندم در افغانستان، می‌تواند درآمد و همچنین میزان تولید ناخالص داخلی را افزایش دهد.

جایگاه افغانستان در ارائه خدمات و تولیدات صنعتی در بازارهای جهانی اندک و ناچیز است و تنها فروش و صادارات کالا و محصولات کشاورزی می‌تواند در این کشور نقش ارزآوری را ایفا کند. با این حال، توسعۀ اقتصاد کشاورزی در افغانستان می‌تواند بخش قابل ملاحظه‌ای از جمعیت جویای کار را جذب نماید.

جایگاه اقتصاد کشاورزی در افغانستان
اقتصاد افغانستان مبتنی بر کشاورزی است. بر اساس گزارش اداره همکاری بین‌المللی آمریکا (USAID)، ۸۰٪ مردم افغانستان به کشاورزی و دامداری اشتغال دارند و ٪۳۱ درآمد ناخالص ملی از محصولات زراعتی به‌دست می‌آید. می‌توان گفت که کشاورزی، زمینۀ ایجاد اشتغال حدود ۸۰ درصد از جمعیت این کشور را فراهم می‌آورد.

کارشناسان بر این باروند که با توسعۀ زراعت می‌توان به رشد و توسعۀ اقتصادی مطلوب در افغانستان دست یافت. در شرایط کنونی، کشاورزی در افغانستان بهترین و شاید تنها گزینه برای پیشرفت اقتصادی این کشور باشد.

وضعیت نظام کشاورزی در افغانستان
نظام کشاورزی در افغانستان سنتی و معیشتی باقی مانده است و به سطح صنعتی نرسیده است. در گذشته، افغانستان یکی از صادر کنندگان مهم تولیدات دامی و میوه‌های خشک بوده اما سه دهه جنگ، زیر ساخت‌ها را در این کشور نابود کرده، توسعۀ زراعت را محدود ساخت و به روند رشد اقتصادملی آسیب زد.
دو دهه حضور جامعه جهانی در افغانستان نیز به جای توسعه و رشد اقتصاد کشاورزی افغانستان به آن صدمه وارد کرد.

ورود سرسام‌آور پول‌های کمکی جامعه جهانی، در مسیر توسعۀ اقتصاد کشاورزی افغانستان هزینه نشد و افغانستان را به شدت به کمک‌های خارجی وابسته نگهداشت. بر اساس آمارها، در سال‌های ۱۳۸۳، ۱۳۸۷ و ۱۳۸۹ شمسی، اقتصاد کشاورزی افغانستان نه تنها رشد لازم را نداشته بلکه سیر نزولی داشته است. عدم سرمایه گذاری در بخش کشاورزی، مهاجرت روستائیان به شهرها و آفات و امراض گیاهی، مهمترین علت این سیر نزولی ذکر شده اند.

کارنامۀ حکومت‌ها در راستای توسعه اقتصاد کشاورزی
در نظام پیشین افغانستان، گروهی از کارشناسان بین‌المللی در وزارت زراعت افغانستان، استراتژی توسعۀ زراعت در چهار چوب توسعه ملی افغانستان را تنظیم کردند.
انتظار می‌رفت که با اجرایی شدن این استراتژی، هم توسعۀ زراعت در افغانستان تأمین شود و هم وضعیت معیشتی مردم افغانستان مخصوصا در روستاها بهبود پیدا کند و زمینه برای رشد اقتصاد ملی در افغانستان فراهم گردد.
تنش‌های سیاسی، فساد اداری و مافیایی شدن بازار و اقتصاد افغانستان، طولانی شدن جنگ‌های داخلی، روآوری به تولیدات مواد مخدر و قاچاق مواد مخدر، نگاه تبلیغاتی و نمادین دولت به طرح‌های زیربنایی مانند سدسازی در افغانستان، موانع جدی در برابر استراتژی توسعه زراعت بودند.

کشاورزی
روی آوردن به تولید مواد مخدر از جمله موانع توسعه صنعت کشاورزی در افغانستان بوده است.
تمرکز حکومت طالبان به معادن
با روی کار آمدن حکومت طالبان، طرح‌های حکومت پیشین از جمله مهار آب‌های افغانستان از طریق سدسازی جدی گرفته شد که اجرای پروژه کانال بزرگ قوش تپه از بزرگترین دستاوردهای حکومت طالبان به حساب می‌آید.
گام‌های بلند حکومت طالبان در عرصه‌ کشاورزی در سال‌های اول بیانگر نگاه راهبردی این حکومت به اقتصاد کشاورزی در افغانستان بود ولی با مطرح شدن استخراج معادن افغانستان، به نظر می‌رسد که توجه‌ها از اقتصاد کشاورزی به سمت استفاده از معادن بیشتر شده است.

چالش‌ها
اصلی‌ترین عامل در فرآیند توسعۀ صنعت کشاورزی افغانستان حوادث طبیعی است. خشکسالی‌های سالیان اخیر باعث کاهش انواع محصولات زراعتی در افغانستان شده است.
مدیریت منابع آبی در افغانستان، یکی از چالش‌هایی است که افغانستان هنوز قادر به حل آن نشده است. عدم توجه کافی دولت‌ها و نبود برنامه‌های جامع در این زمینه موجب شده که زمین‌های زیر کشت هر ساله نوسان داشته باشد.

به منظور توسعۀ زراعت هر کشوری، جاده‌ها نقش اصلی را در ایجاد تسهیلات، برای انتقال مواد اولیۀ زراعتی و محصولات تولید شده ایفا می‌کنند. کوهستانی بودن افغانستان و طولانی شدن جنگ‌ها، توسعۀ راهسازی را در افغانستان با مشکلات جدی روبرو ساخته است.

نبود ساختارهای لازم برای جمع‌آوری، نگهداری، بسته بندی و تسهیلات لازم برای صادرات محصولات به بازارهای منطقه و جهان نیز از چالش‌های دیگر در فراروی اقتصاد کشاورزی افغانستان هستند.
رشد و توسعۀ اقتصاد کشاورزی افغانستان به حمایت مالی بانک‌های دولتی و خصوصی نیازمند است. به دلیل بحران اقتصادی و عدم اطمینان نسبت به آیندۀ کشور، نهادهای مالی به کشاورزان وام‌های بزرگ و بلند مدت نمی‌دهند.

چالش مهم دیگر اینکه، نهادهای علمی کشور مانند مؤسسات آموزشی زراعت و دانشکده‌های زراعت در افغانستان، تحقیقات کاربردی را در زمینه توسعه زراعت در افغانستان انجام نداده‌اند و آنچه را که مؤسسات خارجی انجام داده در افغانستان بومی سازی نشده است.

ظرفیت‌ها و بایسته‌ها
به‌رغم مشکلات و چالش‌های متعددی که بیان شد، فرصت‌های بسیاری برای توسعه و رشد کشاورزی افغانستان وجود دارد. وجودمنابع غنی استفاده نشدۀآب و خاک زراعی، وجود کشاورزان سخت کوش و پر تلاش، تنوع اقلیمی، بازارهای بزرگ مصرف در کشورهای منطقه از عمده ظرفیت‌های توسعه و رشد بخش کشاورزی افغانستان به حساب می‌آیند.

اکنون که امنیت سراسری در افغانستان حاکم شده است، حکومت طالبان می‌بایست پروژه‌های وسیع راهسازی روستایی را به هدف اتصال شهر و روستا با کمک مردم روی دست گیرد تا محصولات کشاورزان در زمان مناسب به بازارها و شهرهای افغانستان عرضه ‌شود. حکومت طالبان با تقویت روابط خارجی اقتصاد محور باید کشورها را در تکمیل پروژه‌های ترانزیتی منطقه‌ای انگیزه بخشد و محصولات کشاورزی افغانستان را وارد بازارهای جهانی کند.

با پیوند اقتصاد کشاورزی افغانستان با منطقه و جهان، نظام کشاورزی این کشور به تدریج مکانیزه و وارد مرحلۀ صنعتی خواهد گردید.
مشترکات و مشابهت‌های آب و هوایی بین افغانستان و کشورهای همسایه وجود دارد باید زمینه برای استفاده از تجربیات و دانش کشاورزی همسایگان فراهم شود و با توسعۀ دانش و مهارت‌های کشاورزی، مسیر توسعۀ اقتصاد کشاورزی مهیا شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *