بررسی تحولات افغانستان
در هفتههای اخیر، میزان ناامنی در افغانستان بخصوص در کابل پایتخت افغانستان افزایش یافته است. در این حملات، علاوه بر شهروندان افغانستان، شخصیتهای مذهبی حامی طالبان و همچنین متحدان سیاسی طالبان هدف حمله قرار گرفتهاند. مسئولیت بیشتر این حملات را گروه داعش به عهده گرفته است و دیگر موارد نیز بنا بر برخی شواهد و احتمالات موجود، به داعش نسبت داده شده است.
حملات اخیر بر نهادهای دیپلماتیک کشورهای منطقه از جمله حمله به سفارتهای روسیه و پاکستان و حمله به هتل محل اقامت اتباع چینی در شهر کابل نشان میدهد که کشورهایی که با طالبان رابطه سیاسی نزدیک دارند نیز در معرض تهدید جدی داعش قرار دارند.
با این رویکرد، اهداف و عوامل ذیل در خصوص تشدید حملات سیستماتیک داعش در افغانستان، قابل طرح و بررسی است.
1- شواهد نشان میدهد که گروه داعش از بهار امسال، استراتژی نظامی خود را در افغانستان تغییر داده است. داعش به جای تصرف جغرافیا، بر آن شده است تا با انجام حملات تروریستی در مراکز شهرهای مختلف، حضور و تهدید خود را در تمام جغرافیای افغانستان به تصویر بکشد.
علاوه بر این، تجربه جنگهای پارتیزانی در افغانستان نشان میدهد که با آغاز فصل سرما و نزدیک شدن زمستان، مناطق دور دست و کوهستانی به امنیت نسبی میرسند و برعکس حملات پارتیزانی و بمبگذاری علیه اهداف شهری افزایش پیدا میکند. بدیهی است که جنگجویان داعش خراسانن نیز از این تجربه آزموده شده در افغانستان استفاده میکنند.
2- نمودار سیر حملات داعش در افغانستان نشان میدهد که حملات این گروه، دقیقا پس از کشته شدن ایمن الظواهری رهبر القاعده در افغانستان سیر صعودی داشته است. علاوه بر آن، بررسی مسائل استراتژیک نظامی نشان میدهد که گاهی قدرتهای هژمون به عنوان گرداننده جنگهای نیابتی، برای تقویت یک گروه خاص، برخی گروههای همسو را حذف میکنند. با این نگاه، احتمال میرود که برای تقویت گروه داعش در افغانستان رهبر القاعده حذف شده باشد تا این سازمان در افغانستان تضعیف شود و زمینه برای رشد داعش مهیا شود. این امر میرساند که گروه داعش با تشدید حملات هراسافکنانه در افغانستان، تلاش دارد تا خود را به عنوان یک گروه توانمند و دارای توانایی رهبری نیروهای رادیکال مذهبی در افغانستان تثبیت کند.
3- شواهد نشان میدهد که گروه داعش در افغانستان، حمله بر اماکن دیپلماتیک و اتباع کشورهای منطقه را به عنوان هدف اصلی خود طرحریزی کرده است. حملات داعش به سفارت روسیه، سفارت پاکستان و اخیرا حمله به هتل محل اقامت شهروندان چینی در کابل نشان میدهد که داعش کشورهای دارای روابط سیاسی نزدیک با طالبان را بعنوان اهداف استراتژیک نظامی خود انتخاب کرده است.
در این خصوص، به نظر میرسد که داعش از تجربه آزموده شده گروه طالبان در افغانستان استفاده میکند. با استفاده از این تجربه، داعش بر آن است تا با حمله به مراکز دیپلماتیک و اقامتگاههای اتباع کشورهایی که دارای روابط سیاسی نزدیک با طالبان هستند، ضعف حکومت طالبان را در تأمین امنیت و از سوی دیگر میزان قدرت هراسافکنی خود را به رخ بکشد. طالبان در دو دهه جنگ نظامی خود در افغانستان، این تجربه را با موفقیت سپری کرد و اکنون داعش از این الگو بهره میگیرد.
4- در حال حاضر، اشتراک منافع آمریکا و گروه داعش در افغانستان و منطقه یک امر مسلم است. با این نگاه، به نظر میرسد که بدون ارائه کمک و تجهیزات امنیتی و اطلاعاتی، حملات داعش به منطقه سبز امنیتی (green zone) کابل کار دشواری است. به رغم خروج آمریکا از افغانستان، آمریکاییها در افغانستان سلطه اطلاعاتی دارند. در فقدان یک جبهه قدرتمند نظامی مخالف طالبان، آمریکا قصد دارد از گروه داعش به عنوان یک قدرت رقیب علیه حکومت طالبان استفاده کند تا در بازی های آینده از آن استفاده لازم را بکند.