چهارشنبه 17/ 11 / 1403
جستجو
Close this search box.

بررسی تحولات افغانستان

آمریکا پس از 20 سال حضور در افغانستان و نزدیک به دو دهه جنگ با طالبان، سرانجام با قطع حمایت از دولت این کشور و در نهایت خروج از افغانستان، این کشور را به طالبان واگذار کرد. به رغم خروج آمریکا از افغانستان، کمک‌های این کشور به افغانستان ادامه داشته و واشنگتن طی 3 سال و نیم گذشته، بزرگترین کمک‌کننده به افغانستان بوده است.
چشم‌پوشی آمریکا از موقعیت ژئوپولیتیکی افغانستان و فرصت‌های موجود در آن غیر ممکن است و به همین دلیل بعد از خروج کامل از افغانستان، با تداوم کمک‌های مالی به ارزی سالانه نزدیک به یک ملیارد دلار تلاش کرده است که افغانستان را همچنان وابسته به خود نگه دارد.

مقامات آمریکایی به خوبی از وضعیت اقتصادی و نقش حیاتی کمک‌ها به افغانستان آگاه هستند و هدف‌گذاری حکومت جو بایدن از کمک‌های مالی به افغانستان وابسته‌نگه‌داشتن حکومت طالبان به خود بود تا از این رهگذر اهداف و منابع خود را دنبال کند.

این رویکرد تطمیع‌گونه، سیاست‌ اصلی اداره بایدن در قبال طالبان بود. ترامپ با تعلیق کمک‌های آمریکا در سطح جهانی عزم بر آن دارد تا با استفاده از این ابزار، کشورها را به تمکین بیشتر در مقابل آمریکا وا دارد. براساس اعلام اداره ترامپ کمک‌ها به مدت سه ماه تعلیق شده است و پس از ارزیابی در صورتی که تدوام این کمک به منافع آمریکا کمک کند، ادامه خواهد یافت.

سناریوهای محتمل فراروی کمک‌های آمریکا به افغانستان
آمریکا در 3 سال و نیم گذشته نزدیک به 3 و نیم میلیارد دلار به مردم افغانستان کمک کرده است و در بین کشورها، بزرگترین کمک‌کننده بوده است. در نتیجه فرمان ترامپ، کمک‌های این کشور به افغانستان نیز قطع شده است. برای تداوم یا قطع این کمک‌ها، 3 سناریو قابل طرح است.

سناریوی اول این است که دولت ترامپ مطالباتی را طرح خواهد کرد و دو کشور به توافق می‌رسند. در نتیجه این توافق، دولت ترامپ کمک‌های آمریکا به افغانستان را ادامه خواهد داد. در این سناریو، مطالبات آمریکا از حکومت طالبان باید معقول و در چارچوبی قابل پذیرش برای حکومت طالبان باشد. آزادی اسرا، آزادی عمل به سازمان‌های بین‌المللی و همکاری در مبارزه با تروریسم از مواردی هستند که اگر واشنگتن در ازای تداوم کمک‌ها مطرح کند، حکومت طالبان خواهد پذیرفت. هر چند که در این سناریو کمک‌های آمریکا ادامه خواهد یافت اما تمکین در مقابل تداوم کمک‌ها، تکرار وضعیت گذشته و کشیده شدن افغانستان به سوی وابستگی بیشتر به کمک‌ها.

سناریوی دوم یعنی قطع کمک‌های آمریکا به افغانستان در 2 حالت رخ خواهد داد. نخست این که مطالبات آمریکا از افغانستان برای طالبان غیر قابل پذیرش باشد. مواردی مانند واگذاری پایگاه بگرام به آمریکا یا تعیین ضرب الاجل درباره اجرایی شدن برخی مسائل مانند بازگشایی مدارس دخترانه مواردی هستند که حکومت طالبان تن به پذیرش آنها نخواهد داد. حالت دوم این است که دولت ترامپ بدون طرح هیچ گونه درخواستی از حکومت طالبان، تصمیم به قطع دائمی کمک‌ها به افغانستان بگیرد. برخی از سناتورهای تندرو چنین وضعیتی را خواهان هستند. پیامد این این سناریو، تشدید بحران اقتصادی، افزایش فقر عمومی و فشار بر مردم افغانستان خواهد بود.

برخی از جناح‌های تندرو در آمریکا خواهان قطع کمک‌های این کشور به مردم افغانستان هستند که پیامد آن فشار بر مردم خواهد بود.

سناریوی سوم این است که دولت ترامپ در این مقطع زمانی، بدون هیچ مذاکره‌ و پیش‌شرطی، کمک‌ها به افغانستان را ادامه خواهد داد و ممکن است برای متقاعد سازی برخی جناح‌ها و افراد مخالف این کمک‌ها، تغییراتی در نحوه مصرف در افغانستان ایجاد کند تا مخالفان اطمینان یابند که حکومت طالبان از این کمک‌ها ذینفع نیست.

در بین سناریوهای مطرح درباره سرنوشت کمک‌های آمریکا به افغانستان، احتمال سناریوی سوم و اول بیشتر است. تحقق سناریوی دوم به دلیل قطع کلیه کانال‌های ارتباطی آمریکا با حکومت طالبان و همچنین سرزنش آمریکا از سوی جامعه بین‌المللی به دلیل پیامدهای انسانی ناشی از قطع کمک‌ها، ضعیف و غیر محتمل است.

پیش‌بینی بدترین حالت ممکن
هر چند که تحقق تداوم کمک‌ها محتمل‌تر به نظر می‌رسد اما لازم است که حکومت طالبان خود را برای وقوع سناریوی قطع کمک‌ها آماده کند. با وجود این که قطع کمک‌ها، فشار اقتصادی بر مردم افغانستان تحمیل خواهد کرد اما فرصتی است که حکومت طالبان برای همیشه افغانستان و مردم افغانستان را از وابستگی به کمک‌های خارجی رها سازد. حکومت طالبان می‌تواند با مدیریت سالم منابع اقتصادی افغانستان و استفاده از امکانات منطقه‌ای، با برنامه‌های کوتاه مدت و بلند مدت از این پیچ تاریخی عبور کند و افغانستان را به کشوری بی‌نیاز از کمک‌های خارجی به خصوص کمک‌های آمریکا تبدیل کند.

برای رسیدن به این هدف، حکومت طالبان باید در کوتاه مدت ضمن استمداد از بسیج منابع داخلی، از کشورهای منطقه برای کمک‌های جایگزین تلاش کند. در دراز مدت تمرکز بر موارد زیر توصیه می‌شود؛ تلاش برای جذب بیشتر سرمایه‌گذاری‌ خارجی. با وجود آن که حکومت طالبان در سه سال گذشته توانست میزان قابل توجهی از سرمایه‌گذاری‌های خارجی را جذب کند اما به دلیل تنوع معادن افغانستان با سیاست‌گذاری مطلوب می‌توان بیش از این، سرمایه‌گذاری خارجی را جذب این بخش کرد.
توسعه زیرساخت‌‌های مواصلاتی فرصت دیگری برای تحقق رهایی از وابستگی به کمک‌های خارجی است. افغانستان به دلیل موقعیت ترانزیتی که در میان چند منطقه دارد می‌تواند به هاب ترانزیت منطقه‌ تبدیل شود. بر اساس تخمین‌ها، افغانستان در صورت داشتن زیرساخت‌های لازم ترانزیتی سالانه می‌تواند میلیاردها دلار از حق ترانزیت درآمد داشته باشد.
در کنار توسعه زیرساخت‌ها، تدوین استراتژی جامع منطقه‌ای نیاز است که خود نیازمند داشتن یک دیپلماسی کارا می‌باشد. همچنین تلاش بیشتر برای عملی شدن پروژه‌های منطقه‌ای مانند تاپی، کاسا ۱۰۰۰ و راه آهن ترانس – افغان می‌توانند در بی‌نیازی افغانستان از کمک‌های خارجی موثر باشند.

هر چند حکومت طالبان طی سه سال گذشته گام‌هایی برای حرکت در این مسیر برداشته است اما آنچه افغانستان را بیشتر به سمت ثبات و توسعه حرکت می‌دهد، اتخاذ یک سیاست باز داخلی و تقویت محور منطقه‌ای است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *