یکشنبه 15/ 7 / 1403
جستجو
Close this search box.

بررسی تحولات افغانستان

در تعریف مخالفان طالبان باید گفت که مخالفان طالبان طیف گسترده‌ای از جریان‌ها، احزاب و گروه‌ها را در بر می‌گیرد که در خارج از افغانستان مستقر هستند. این گروه‌ها و احزاب یا ماهیت سیاسی دارند و یا نظامی و یا ترکیبی از هر دو هستند. فصل مشترک مخالفان طالبان این است که رهبران این احزاب، جریان‌ها و گروه‌ها به ‌شکل مستقیم یا غیر مستقیم بخشی از نظام گذشته بودند. در ابتدای حکومت طالبان تبلیغات مخالفان این انگاره را به وجود آورده بود که گویی در کمتر از یک سال سبب براندازی حکومت طالبان می‌شود اما به طور کلی، فعالیت مخالفان طالبان طی دو سال و اند گذشته، در بعد نظامی و سیاسی اثرگذاری مشهودی نداشته است.

اقدامات نظامی و سیاسی مخالفان طالبان
اقدام نظامی مخالفان طالبان در ابتدا محدود به فعالیت‌های مسلحانه در پنجشیر و اندراب (یکی از دره‌های بزرگ ولایت بغلان در همسایگی پنجشیر) شد و سپس به حملات پراکنده چریکی در نقاط مختلف افغانستان گردید. باید اذعان کرد که در این مدت اقدام نظامی موثر و چالش‌برانگیزی از سوی مخالفان طالبان مشاهده نشده است. در حوزه سیاسی، اقدامات مخالفان طالبان عمدتا محدود به بیانیه‌ها و برگزاری نشست‌هایی در کشورهای مختلف آسیایی و اروپایی بوده است که آخرین مورد آن نشست مسکو با سازماندهی و دعوت یک حزب سیاسی روسی بود.

تجربه مردم از مخالفان طالبان
در تبیین چرایی عدم موثریت این اقدامات نظامی و سیاسی در مدت دو سال و اند گذشته، می‌توان عوامل متعددی را برشمرد. به نظر می‌رسد که جمعیت ناراضیان حکومت طالبان در درون افغانستان اندک نباشد اما چند عامل باعث شده است که مخالفان طالبان نتوانند از این ظرفیت علیه حکومت طالبان استفاده کنند.
اولین عامل کارکرد ناسالم و فساد‌آلود بسیاری از رهبران گروه‌های مخالف طالبان است. در حقیقت اغلب رهبرانی که در حال حاضر به عنوان مخالفان طالبان در خارج از افغانستان مردم را علیه طالبان تحریک می‌کنند، به ‌نحوی در حکومت سابق شریک قدرت بوده‌اند و مردم افغانستان تجربه خوبی از حکومت‌داری آنها در ذهن ندارند.

عدم اجماع در بین مخالفان طالبان
دومین عامل پراکندگی و عدم اجماع بین مخالفان طالبان می‌باشد. چنانچه در این دو سال و اندی ملاحظه شد، مخالفان طالبان موفق به تشکیل یک اجماع و جبهه‌ واحد علیه حکومت طالبان نشده‌اند. حتی برخی از نیروهای برجسته مخالف طالبان، نه تنها راه‌حل نظامی را علیه حکومت طالبان کارساز نمی‌دانند بلکه انتظار دارند که طالبان با قبول برخی تعهدات زمینه ادغام آنها را در حکومت موجود فراهم سازد.

خستگی مردم افغانستان از جنگ
عامل سوم که تا حدودی با عامل اول هم‌پوشانی دارد، خسته‌ بودن مردم افغانستان از جنگ است. ارزیابی روحیه مردم نشان می‌دهد که کمتر کسی حاضر به پذیرش جنگ برای بر هم زدن وضع موجود می‌باشد. چه بسا به اعتقاد برخی از مردم افغانستان، طالبان در این مدت در بٌعد امنیتی بهتر عمل کرده‌اند و مردم مجاب شده‌اند که وضع موجودِ امنیت‌آور را بر یک وضع جنگی ترجیح دهند. همچنین باور عمومی در داخل افغانستان بر این است که در صورت وقوع جنگ در کشور، تجربه سال‌های قبل تکرار و زمینه برای رشد گروه‌های تروریستی و برقراری وضعیت ملکوک‌الطوایفی فراهم خواهد شد.

نگاه منطقه به گزینه حمایت از مخالفان طالبان
در سطح منطقه‌ای دو نگاه غالب در خصوص افغانستان وجود دارد. نگاه اول این است که می‌توان از راه تعامل مثبت با حکومت طالبان، این حکومت را ترغیب به تشکیل حکومتی فراگیر کرد و آن را به عضوی مسئول در قبال امنیت منطقه‌ای مبدل ساخت. نگاه دوم این است که وجود یک افغانستان امن که حتی توسط طالبان اداره شود، به مراتب بهتر از افغانستانی است که در آن جنگ و درگیری وجود داشته باشد. از این‌رو، در سطح منطقه‌ای از فعالیت نظامی گروه‌های مخالف طالبان حمایت نمی‌شود. فعالیت محدود سیاسی برخی از گروه‌های مخالف طالبان در برخی از کشورهای منطقه دال بر حمایت نظامی از آنها نمی‌باشد.

آمریکا در پی تعامل با حکومت طالبان
در سطح جهانی فقط آمریکا ظرفیت حمایت از نیروهای مخالف طالبان را دارد که ارزیابی عملکرد دو ساله این کشور با حکومت طالبان نشان می‌دهد که واشنگتن نیز در پی تأمین منافع خود از طریق تعامل با طالبان است. هر چند آن کشور در صورت نیاز و عدم تمکین طالبان به مطالبات خود از گزینه استفاده از مخالفان طالبان به عنوان اهرم فشار استفاده خواهد کرد اما چنانچه ملاحظه می‌شود در حال حاضر چنین برنامه‌ای در دستور کار آمریکا قرار ندارد.

نشانه‌هایی از گرایش آمریکا به سوی تعامل با طالبان به طور جدی دیده می‌شود.

به طور کلی در وضع موجود، ظرفیت مخالفان طالبان برای اثرگذاری موثر ناکارآمد است و حداکثر کارکرد این احزاب، گروه‌ها و جریان‌های مخالف، استفاده از آنها به عنوان اهرم فشار بر حکومت طالبان توسط کشورهای دیگر خواهد بود. نخستین گام برای اثرگذاری این مخالفان ایجاد اجماع در بین آنها است که هیچ چشم‌اندازی برای آن دیده نمی‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *