یکشنبه 23/ 9 / 1404

 

بررسی تحولات افغانستان

در شرایطی که بیش از سه سال از بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان می‌گذرد، اپوزیسیون این گروه پراکنده و فاقد انسجام مؤثر باقی مانده است. در چنین فضایی، اعلام موجودیت جریان تازه‌ تأسیس «همصدایی ملی برای آینده افغانستان» به‌عنوان ائتلافی از چند جریان سیاسی و نظامی مخالف طالبان، توجه ناظران سیاسی را به خود جلب کرده است.

این ائتلاف که از ترکیب شورای عالی مقاومت، مجمع ملی برای نجات افغانستان و حرکت ملی برای صلح و عدالت شکل گرفته، مدعی ایجاد زبان مشترک میان مخالفان طالبان است. اما پرسش اصلی این است که آیا همصدایی ملی می‌تواند به یک اپوزیسیون اثرگذار در برابر طالبان تبدیل شود یا صرفاً به سرنوشت ائتلاف‌های مقطعی پیشین دچار خواهد شد؟

این یادداشت به بررسی ظرفیت‌ها، ضعف‌ها، راهبردها و چشم‌انداز جریان همصدایی ملی در تحولات افغانستان می‌پردازد.

ظرفیت‌های سیاسی و قومی جریان همصدایی ملی در افغانستان

به‌لحاظ حضور چهره‌ها و شخصیت‌ها جریان همصدایی ملی فربه و تقریباً فراگیر است. حضور کسانی چون عطامحمد نور، محمد محقق، عبدالرشید دوستم، حنیف اتمر، یونس قانونی، احمد مسعود و محمد عمر داوودزی، محمد اسماعیل خان، سرور دانش و چندین چهره دیگر نشان می‌دهد که این جریان نمایندگانی از سه قوم بزرگ افغانستان را در خود دارد.

هر چند در جریان همصدایی ملی چهر‌ه‌های شناخته شده و بانفوذی حضور دارند که در فضای منفعل و پراکنده مخالفین طالبان ایجاد زبان مشترک یک امتیاز محسوب می‌شود و می‌تواند در قامت یک جریان فراگیر و اثرگذار ظاهر شود اما از طرف دیگر حضور چهر‌ه‌های تکراری که پایگاه اجتماعی خود را تقریباً‌ از داده‌اند، چشم‌‌انداز این جریان را مبهم ترسیم می‌کند.

مضاف بر این، اگر جریان همصدایی ملی نتواند احزابی مانند جمعیت اسلامی به رهبری صلاح‌الدین ربانی و دیگر جریان‌ها را با خود همراه کند، در ادامه کار با چالش مواجه خواهد شد چرا که اندکی پس از اعلام موجودیت این جریان، شاخه حزب جمعیت اسلامی به رهبری ربانی عدم عضویت خود را در این جریان اعلام کرد.

همصدایی ملی
اگر جریان همصدایی ملی نتواند احزابی مانند جمعیت اسلامی به رهبری صلاح‌الدین ربانی و دیگر جریان‌ها را با خود همراه کند، در ادامه کار با چالش مواجه خواهد شد

راهبرد سیاسی ـ نظامی همصدایی ملی در برابر طالبان

جریان‌ها و احزاب مخالف حکومت طالبان به دو دسته سیاسی و نظامی قابل تقسیم هستند. دو جریان جبهه مقاومت ملی و جبهه آزادی در دسته حرکت‌های نظامی با اقدامات ملموس قرار گرفته و مابقی جنبه سیاسی و حتی تعدادی هم صرفاً‌ در حد اعلام موجودیت قرار دارند. جریان تازه تأسیس همصدایی ملی که ترکیبی است از جریان‌‌ نظامی مانند جبهه مقاومت ملی و جریان‌های سیاسی دیگر که در ابتدا ذکر شد، می‌تواند رویکرد ترکیبی سیاسی – نظامی، جریان قدرتمندی علیه حکومت طالبان ایجاد کند.

با این وجود ضعف‌های اساسی در این جریان وجود دارد که مانع اتخاذ رویکرد ترکیبی نظامی و سیاسی خواهد شد. هر چند جبهه مقاومت ملی در کنار فعالیت سیاسی، فعالیت نظامی هم داشته است اما جریان‌های دیگر، فاقد چنین پیشینه‌ای هستند. حتی جریانی مانند «حرکت ملی برای صلح و عدالت» اعتقادی به مبارزه مسلحانه علیه حکومت طالبان ندارد. از این رهگذر جریان همصدایی ملی ترکیبی نامتجانس از حرکت‌هایی با رویکردهای متفاوت است و بنابراین نمی‌تواند از انسجام عملیاتی و اثرگذاری میدانی برخوردار باشد.

آیا جریان همصدایی ملی پایدار خواهد ماند؟

مرور حافظه تاریخی افغانستان به‌خصوص در چند دهه اخیر نشان می‌دهد که جریان‌ها و حرکت‌های زیادی بدون اثرگذاری واقعی ایجاد و منحل شده‌اند. جریان همصدایی ملی هم مبتنی بر دو دلیل عمده نمی‌تواند از این قاعده مستثنا باشد. نخست همانگونه که در اعلامیه جمعیت اسلامی هم آمده است، جریان همصدایی ملی یک جریان فصلی و مقطعی بوده و فاقد یک پایه بنیادین تشکیلاتی و هدفمندانه است. دوم، این جریان ملغمه‌ای است از جریان‌هایی که هرکدام اهداف متفاوت و گاه متضاد را دنبال می‌کنند.

شاید در وهله اول حکومت طالبان به‌عنوان نگرانی مشترک تمامی جریان‌های ذیل هصمدایی ملی تعریف شود اما قرائت‌های متفاوت هر جریان از مقاومت و صلح با حکومت طالبان، نگاه‌های متضاد به آینده و فقدان همسویی در ابزارهای قابل استفاده، پایایی و دوام این جریان تازه تاسیس را شکننده نشان می‌دهد.

میزان حمایت داخلی و بین‌المللی از اپوزیسیون طالبان

هرچند برخی از اعضای جریان همصدایی ملی طرف‌دارانی در داخل افغانستان دارند اما مؤتلفین حاضر در این جریان، طی چهار سال گذشته نتوانسته‌اند در داخل افغانستان شبکه‌سازی کنند. همچنین با توجه به گذشته خدشه‌دار برخی از این چهره‌های سیاسی، ولو که مردم از حاکمیت طالبان ناراضی باشند، اما دل بستن به جریان همصدایی ملی به عنوان ناجی احتمال ضعیفی دارد. از سوی دیگر، بسیاری از چهر‌های این جریان گردانندگان نظام پیشین بوده اند که مردم خاطره خوشی از آن ندارند و این تصور در اذهان عامه وجود دارد که چرا از کسانی که از مسببان وضع موجود بوده‌اند بار دیگر حمایت صورت گیرد؟

حمایت خارجی از جریان همصدایی ملی از چند لایه و منظر قابل بررسی است. کشورهای غربی بعید است که از این جریان حمایت کنند چرا که هنوز هیچ یک از کشورهای غربی راهبرد خود را در قبال افغانستان مشخص نساخته‌اند و علاوه بر این عزم و تمایلی برای حمایت از مخالفان در میان این کشورها دیده نمی‌شود. در سطح منطقه‌ای اولویت بر تداوم تعامل مثبت با حکومت طالبان است اما با توجه به این که جامعه جهانی افغانستان را رها کرده، این احتمال وجود دارد که کشورهای منطقه تلاش برای مذاکرات بین‌الافغانی را آغاز کنند و برای این نوع مذاکره نوعی انسجام در میان اپوزیسیون حکومت طالبان فرصتی مغتنم برای مذاکره بین حکومت طالبان و مخالفان است. از این رو این احتمال وجود دارد که کشورهای منطقه به منظور مذاکرات بین الافغانی به سوی این جریان همصدایی ملی به عنوان تنها ائتلاف اپوزیسیون بروند.

مطالب مرتبط
واکاوی و چشم‌انداز نشست مخالفان طالبان در وین
ظرفیت‌سنجی مخالفان طالبان

جمع‌بندی

در مجموع، جریان همصدایی ملی به‌عنوان تازه‌ترین ائتلاف مخالفان طالبان، بیش از آن‌که از منظر عملیاتی واجد قدرت باشد، دارای اهمیت نمادین و سیاسی است. این جریان تلاشی برای همگرایی چهره‌ها و جریان‌های متکثر اپوزیسیون طالبان محسوب می‌شود، اما فقدان انسجام راهبردی، ضعف پایگاه اجتماعی در داخل افغانستان و نبود حمایت قاطع بین‌المللی، چشم‌انداز اثرگذاری پایدار آن را با تردید مواجه می‌سازد. از این‌رو، موفقیت همصدایی ملی بیش از هر چیز به توان آن در عبور از اختلافات درونی و ارائه یک راهبرد منسجم در برابر حکومت طالبان وابسته خواهد بود.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *