یکشنبه 2/ 10 / 1403
جستجو
Close this search box.

بررسی تحولات افغانستان

گسترۀ فرهنگی
یلدا از جمله پدیده‌های طبیعی‌ است که حوزۀ تمدنی و مشترک منطقه‌ را به ‌هم پیوند می‌زند. این گونه نمادهای طبیعی و زمانی، نقشی فراتر از زبان مشترک را در بین ملت‌ها بازی می‌کنند و از این رو، همانگونه که یلدا را در بلخ و شیراز می‌ستایند، ترکان بخارا نیز دلدادگی خاصی به شب یلدا دارند.

هر چند گستره تجلیل از این شب فراخ است اما این پدیده در قلمرو شاهنامه، بیشتر شناخته شده است چرا که از گذشته‌های دور، سفرۀ نوروز با شعر حافظ شیرین می‌شده و شب یلدا با قصه‌های شاهنامه به صبح می‌رسیده است. به همین دلیل است که این میراث فرهنگی به طور مشترک از سوی ایران و افغانستان در یونسکو ثبت شد.

یلدا در افغانستان
شب چله و شب دیجور از دیگر نام‌های طولانی‌ترین شب‌ سال، نزد مردمان افغانستان است. نسل قدیم، این شب را اول چله هم می‌گفتند و زمستان را به دو چله کلان و خرد تقسیم می‌کردند.
نسل امروزین، بیشتر این شب را به عنوان شب یلدا می‌شناسند و شاعران جوان نیز از این واژه بسیار اقتباس کرده‌اند. چنان چه شاعری گفته است:

یلدا نَه شب که ماه دل آرای کابل است
ماهِ تمام در دل شب‌های کابل است

عارفان سوخته دل و شاعران انقلابی افغانستان، به جای نام یلدا، بیشتر از واژه شب دیجور استفاده کرده‌اند و استعاره‌ها از آن گرفته‌اند. چنانکه قصیدۀ سوزناک شاعر و انقلابی معروف علامه سید اسماعیل بلخی در زندان تاریخی دهمزنگ، «شب دیجور» نام دارد. این قصیده مانند شب دیجور طولانی است.

یلدا نزد مردمان افغانستان بیش از این که یک نام باشد، یک صفت است. چنان که شب دیجور نیز بیشتر به صورت تشبیه و استعاره استفاده می‌شود. با این وجود، معنای دقیق و مورد اتفاقی از این شب نزد این مردمان نیست چرا که کسی آن را وضع نکرده است و تا این مردمان بوده‌اند، یلدا نیز بوده است. با این وجود، از این شب دو برداشت وجود دارد.

برخی این شب طولانی را نماد سیاهی و سلطۀ ظلمت می‌دانند. به همین دلیل است که از آن، به شب دیجور تعبیر کرده‌اند. در این برداشت، دو نکتۀ نهفته است. نخست این که، شب اگر تاریک و طولانی هم باشد، باز هم پایان آن شب سیه، سپید است. دوم این که، این نوع شب سرد و ظلمانی، با گردهم آمدن و با گرمی کنار یکدیگر، راحت‌تر سپری می‌گردد. هردو نکته، وارد ادبیات و درک این مردمان شده‌اند.

برخی، شب چله را به معنای میلاد و زایش می‌دانند. طبق این برداشت، یلدا مبارک است چرا که آبستن نور و روشنایی است و پس از این طولانی‌ترین شب سال، دوباره خورشید باز می‌گردد.

تجلیل از این شب
دور هم نشینی مردمان افغانستان در این شب از قدیم مرسوم بوده است. در این دور هم نشینی، اعضای خانواده و دوستان دورهم جمع می‌شوند و این شب بهانه‌ای می‌شود برای باهم بودن. آداب و سنن خاصی هم در شب چله بین مردم افغانستان به ویژه کابلیان وجود داشته است از جمله این که در شب چله، داماد با هدیه‌ای به منزل نامزد خود می‌رود و هدیه‌ای تقدیم وی می‌کرد. این رسم هنوز هم، در میان برخی مردم باقی‌ است.

در این شب، میوه‌های خشک، انار و هندوانه (تربوز) جایگاه خاصی دارند. انار با آن رنگ سرخ‌فام و پره‌هایی خود، نماد طلوع خورشید است.
با گسترش رسانه‌ها و تلویزیون‌ها در دو دهه گذشته، یلدا به تمام خانه‌های افغانستان راه یافت. تا سال 1400 اغلب رادیو و تلویزیون‌ها ویژه برنامه یلدایی داشتند که گاه به طور زنده اجرا می‌شدند. شب شعر یلدا نیز یکی از برنامه‌های پرطرفدار بین نسل فرهنگی افغانستان بود و در کابل و بلخ باستان رونق داشت.

شب چله در حال حاضر
تجلیل از شب چله در حکومت طالبان ممنوع شد و رسانه‌های داخلی نمی‌توانند از یلدا نام ببرند. دیگر از تجلیل این شب و ویژه برنامه‌ها هم خبری نیست. چنان چه تجلیل از نوروز هم ممنوع شد. اما نوروز هست و یلدا هم هست. مردم هنوز هم شب چله را در خانه‌های خود تجلیل می‌کنند.‌ بر اساس برخی مستندات، پس از ممنوعیت، تجلیل از این شب بیشتر هم شده است چرا که خانواده‌ها بیشتر به آن نیاز پیدا کرده‌اند.

یلدا در افغانستان باقی خواهد ماند زیرا پدیده‌های طبیعی زمانی که وارد ادبیات و اجتماع شوند، مانایی آن ماندگار می‌گردد. از سویی دیگر، شب چله ریشه در پهنای تاریخ دارد. در عصر حاضر، ممکن است تاریخ انکار شود اما از بین نخواهد رفت.

تصویری از تجلیل شب یلدا در شهر هرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *