بررسی تحولات افغانستان
آنتونیو گوترش دبیر کل سازمان ملل نتیجه ارزیابی هفت ماهه خود در خصوص افغانستان را به شورای امنیت سازمان ملل ارائه کرد که در این ارزیابی به منظور ادغام مجدد افغانستان با جهان یک نقشه راه ارائه شده است. مهمترین بخش این گزارش به مواردی پرداخته است که از آن طریق حکومت طالبان میتواند صلاحیت به رسمیت شناخته شدن را کسب کند. در این گزارش، سازمان ملل از حکومت طالبان خواسته است که «باید به قوانین بینالمللی و اصول کنوانسیونهای جامعه جهانی عمل کند. به تمامی شهروندان بدون در نظرداشت جنسیت فرصت مشارکت سیاسی، آزادی بیان، حق کار، ارائه خدمات اولیه فراهم شود. به اعلامیه جهانی حقوق بشر احترام گذاشته شود و به حقوق زنان در بخش کار و آموزش توجه صورت گیرد». همچنین در بخش دیگر تأکید شده است که «دولت افغانستان با تهدیدهای موجود برای ثبات منطقهای و جهانی پیکار کند و از بروز تهدیدها جلوگیری کند».
تکرار خواستههای منطقه توسط سازمان ملل
لازم به ذکر است که عدم استفاده از خاک افغانستان علیه کشورهای دیگر، مبارزه با ترویسم و مبارزه با تولید، فروش و قاچاق مواد مخدر از نگرانیهای همیشگی جامعه بینالمللی شمرده میشوند. مواردی که سازمان ملل متحد در گزارش ارزیابی خود برای به رسمیت شناخته شدن حکومت طالبان و ادغام مجدد این کشور در ساختار نظام بینالملل مورد تأکید قرار داده است، تازگی ندارند و این خواستهها مکرراً از سوی کشورهای پیرامون افغانستان در چندین نشستی که در دو سال گذشته در سطح منطقهای در خصوص افغانستان برگزار شده، بهعنوان پیششرطهای اساسی تعامل رسمی با حکومت افغانستان مطرح شدهاند. اما این که سازمان ملل متحد آن را به شورای امنیت ارائه کرده است، به معنای مطالبات جهانی از حکومت طالبان پنداشته خواهند شد و مطالبه گستردهتری محسوب میشوند.
واکنش طالبان به مطالبات سازمان ملل
در واکنش به این گزارش، ذبیح الله مجاهد سخنگوی حکومت طالبان در برابر خواستههای سازمان ملل متحد که در واقع دربرگیرنده مطالبات داخلی و منطقهای از حکومت طالبان نیز میباشد، طی موضع صریحی ابراز کرده است که کشورهای مختلف با نظامهای مختلف در دنیا وجود دارند که افغانستان هم حکومت و نظام خاص خود را دارد، کسی نمیتواند شرطهای نامشروع را بر افغانستان تحمیل کند، اگر چنین شرطهایی را وضع میکنند، ما بدون به رسمیت شناخته شدن هم زندگی میتوانیم. وی افزوده است که طی دو سال است حاکمیت «امارت اسلامی افغانستان»، هیچ تهدیدی از جانب ما رخ نداده، چرا این نگرانی به طور مرتب تکرار و از این موضوع استفاده میشود.
ترسیم راه میانه
با در کنار هم نهادن این دو موضع متفاوت، دستیابی به یک مخرج مشترک دشوار به نظر میرسد. به زعم طالبان، حکومت این گروه در جلوگیری از استفاده از خاک افغانستان علیه کشورهای دیگر، مبارزه با گروه داعش، محو کشت مواد مخدر و ایجاد حکومت مرکزی یکپارچه موفقیتهای چشمگیری داشته است که اکثراً نادیده گرفته میشوند.
اگر قرار باشد که دو طرف (جامعه جهانی در یک طرف و حکومت طالبان در طرف دیگر) همچنان به مواضع خود پافشاری کنند و به دفع و طرد مواضع یکدیگر مشغول باشند، مشخص نیست چه سرنوشتی بر سر مردم افغانستان خواهد آمد. در این میان میباید یک راه میانه در پیش گرفت که این راه میانه همان طریقی است که کشورهای منطقه در پیش گرفتهاند. در این راه میانه تعامل با حکومت طالبان در راستای بهبود اوضاع امنیتی و اقتصادی به گونهای انجام میشود که طالبان در مسیری قرار میگیرد که به عنوان یک حکومت مسئول و پاسخگو حرکت کرده و به صورت تدریجی از مرحله وضعیت جنگی و ایجابات آن به مرحله ثبات و ساختارمند عبور کند.
تمایل غرب به تعامل به حکومت طالبان
به نظر میرسد که کشورهای غربی به این نتیجه رسیدهاند که در امر تعامل با حکومت طالبان از کشورهای منطقه رو دست خوردهاند و به همین دلیل گزارش سازمان ملل پیشنهاداتی را مطرح کرده است که در پرتو آن کشورهای غربی میتوانند باب تعامل با حکومت طالبان را در پیش گیرند. با این وجود آنچه در نهایت امر متوجه حکومت طالبان میباشد این است که طالبان بهجای مشروع و غیرمشروع جلوه دادن مطالبات داخلی، منطقهای و جهانی، اصلاحاتی را روی دست گیرند که در نتیجه آن معضل افغانستان به صورت بنیادی و ریشهای حل شود و این کشور به ثبات و توسعه دست یابد.