بررسی تحولات افغانستان
به دنبال وقوع یک حادثه تروریستی در منطقه گردشگری در روستای پهلگام کشمیر تحت کنترل هند، که در آن 26 گردشگر جان خود را از داست دادند، سطح تنش در روابط بین دهلی و اسلام آباد بار دیگر به مرحله حاد رسیده است.
هر چند که حملات این چنینی در منطقه کشمیر تحت کنترل هند سابقه داشته است و هر بار انگشت اتهام به سمت پاکستان بوده است اما این بار دهلی واکنشهای اولیه شدیدی نشان داده است که قابل توجه میباشند.
واکنش هند
دهلی نوع در مدت زمان اندکی پس از این عملیات، به طور رسمی پاکستان را مقصر اعلام کرد و طی واکنشی سریع، نخست وابستگان و رایزنان دفاعی و نظامی سفارت پاکستان در دهلی را عناصر نامطلوب خواند و دستور داد خاک این کشور را ترک کنند. همچنین دهلی تصمیم به کاهش تعداد کادر دیپلماتیک سفارت خود در اسلامآباد از ۵۵ به ۳۳ نفر گرفت که از هفته آینده اعمال خواهد شد.
اقدام دوم هند این بود که علاوه بر بستن گذرگاه مرزی موسوم به اَتاری (مرز واگه یا واگا در سمت پاکستان)، تمامی ویزاهای صادره شده برای اتباع پاکستانی را لغو کرد و 48 ساعت به آنان اجازه داد تا خاک هند را ترک کنند.
سومین و مهمترین اقدام دهلی، تعلیق پیمان آبی با پاکستان بود. وزارت خارجه هند در بیانه واکنشی خود اعلام کرد که پیمان آبهای سند با پاکستان تا زمان توقف قطعی حمایت اسلامآباد از تروریسم، تعلیق خواهد شد. این پیمان که به ایندوس مشهور است، در سال 1960 بین دهلی (به عنوان کشور بالادست آب) و اسلام آباد به امضا رسید. این پیمان درباره رودخانه سند و پنج شاخه آن است. جریان آب رودخانه سند و شاخههای آن به منزله شاهرگ حیاتی پاکستان تلقی میشوند.
واکنش پاکستان
نخستین واکنش مقامات پاکستانی، رد ادعای دهلی بود. خواجه آصف وزیر دفاع پاکستان اعلام کرد که کشورش در حادثه پهلگام کشمیر دخالتی نداشته است و این حادثه را ناشی از اعتراضات بومی مردم به سرکوبها و ظلمهای حکومت هند بیان کرد. محمد اسحاق دار وزیر خارجه پاکستان نیز اعلام کرد دهلینو هیچ مدرک در این رابطه به اسلامآباد نداده است و پاکستان برای صیانت از خاک و منافع ملی خود با اقدامات تحریک آمیز هند مقابله به مثل خواهد کرد.
شورای امنیت ملی پاکستان که عالیترین نهاد نظامی و امنیتی این کشور میباشد، به ریاست شهبار شریف نخست وزیر این کشور نشستی برگزار کرد. در بیانیه این شورا آمده است که مشاوران دفاعی، نیروی دریایی و هوایی هند در اسلامآباد عناصر نامطلوب هستند و موظفاند سریعا خاک پاکستان را ترک کنند. ویزاهای صادرشده برای شهروندان هندی لغو خواهد شد، مرزها بسته، تجارت متوقف و حریم هوایی بر روی خطوط هوایی متعلق به هند یا تحت بهرهبرداری هند مسدود خواهد شد. اسلام آباد همچنین تاکید کرد که هرگونه تلاش هند برای مسدود کردن رود سند به منزله «اقدام جنگی» تلقی میشود.
چه کشوری از این وضعیت نفع میبرد؟
فارغ از این که هند عوامل مرتبط با گروههای جیش محمد و لشکر طیبه را در این حادثه تروریستی دخیل دانسته و پاکستان را متهم کرده است، باید گفت که هر دو کشور میتوانند در این حادثه منافعی داشته باشند.
ا- پاکستان
پاکستان که در معادله افغانستان بازنده تلقی میشود و تقریبا میدان به نفع هند خالی شده است، ادعا دارد که حملات تحریک طالبان پاکستان و به ویژه ارتش آزادیبخش بلوچستان با حمایت دهلی و کابل علیه پاکستان انجام میشود. این حملات به گونه بیسابقهای رشد کرده است و به 521 حمله در سال میلادی گذشته رسید.
یکی از مرگبارترین این حملات، حمله به قطار مسافری حامل نظامیان ارتش پاکستان بود که در آن طبق ادعای برخی منابع نزدیک به 350 تن کشته شدند. لذا این اقدام میتواند یک اقدام تلافیجویانه و توازن وحشت علیه هند از سوی پاکستان تلقی شود.
همچنین این حمله میتواند سیگنالی هشدار دهنده از طرف پاکستان به دهلی برای عدم نفوذ بیشتر در افغانستان دانسته شود. پاکستان که در حال حاضر با حکومت طالبان روابط تنشی دارد، شاهد نفوذ روزافزون دهلی در افغانستان است حال آن که به زغم پاکستانیها، افغانستان حیات خلوت پاکستان است. نظامیان و سیاستمداران پاکستانی که این گونه نفوذ دهلی را برنمیتابند، به جای تلافی کردن آن علیه مراکز دیپلماتیک هندی در افغانستان و عمقبخشی بیشتر به تنش با کابل، در کشمیر تصفیه حساب کردهاند.
2- هند
هر چند که این حمله برای هند خونین و سنگین تمام شده است اما شاید بتوان گفت که منافع هند از این حمله بیشتر از پاکستان است.
بعد از روی کار آمدن دولت جدید آمریکا، هند تاکنون موفق نشده است که جایگاه برتر سابق را در تحولات منطقه نزد دولت ترامپ کسب کند. حال آن که لابی پاکستان برای جلب نظر مقامات آمریکایی به منظور همکاری در عرصه ضد تروریسم نسبتا موفق بوده است.
تحویل دهی محمد شریفالله عضو داعش خراسان (متهم به حمله انفجاری در فرودگاه کابل که منجر به مرگ 16 نظامی آمریکایی شد) از سوی مقامات پاکستانی به دولت آمریکا، اقدامی حساب شده از سوی اسلام آباد در راستای جلب نظر کاخ سفید برای همکاری ضد تروریستی بود. پس از این اقدام بود که ترامپ از احتمال همکاری دو کشور در حوزه ضد تروریسم سخن گفت.
به همین دلیل برخی کارشناسان معتقدند که حمله پهلگام در کشمیر ممکن است یک عملیات دروغین (False flag) از سوی هند به منظور برجستهسازی تصویر منفی پاکستان در جامعه جهانی به ویژه نزد آمریکا باشد. اقدامات هند مانند همطراز خواندن این حمله با عملیات 7 اکتبر علیه رژیم صهیونیستی، نیمه کاره رها شدن سفر نارندرا مودی به عربستان و تصمیمات واکنشی از جمله در زمینه دیپلماتها و پیمان آبی به منظور بزرگنمایی این حمله در سطح بینالملل تلقی میشوند.
منفعت دیگر هند از این موقعیت، اعمال سیاست آبی خود و نقض پیمان 1960 است. هند پس از تکمیل پروژه سد باراج شاهپور کندی، جریان آب را به سوی دو ایالت خود هدایت کرد و در صدد است تا حقابه پاکستان را قطع کند یا کاهش دهد. هندیها معتقدند طبق پیمان ایندوس، هند دارای حقوق انحصاری بر روی آب برخی رودخانهها است. اکنون دهلی با تعویق این پیمان میتواند، نقض این توافق را آغاز کند و سیاستهای آبی خود را بر روی رودخانههای مرزی مشترک اعمال کند.

تبعات حمله پهلگام کشمیر بر افغانستان
حمله تروریستی پهلگام در کشمیر هند درست در زمانی رخ داد که پاکستان گامهای مثبتی برای حل تنش با کابل برداشت و روابط دو کشور با سفر محمد اسحاق دار وزیر خارجه پاکستان و سفر آینده امیرخان متقی وزیر خارجه حکومت طالبان به اسلام آباد در آستانه گرم شدن است.
در طول چند دهه گذشته تلاش کابل برای برقراری روابط متوازن با دهلی و اسلام آباد هیچگاه موفق نبوده است. هر زمان که کابل تلاش کرده است سیاست خارجی خود را به این سمت سوق دهد، دهلی یا اسلام آباد با اقدامات مخربی مانع آن شدهاند. در نتیجه کابل محکوم به پرداخت بهای آن شده است که سنگینترین پیامد را حکومتهای افغانستان در دوران جمهوریت پرداختند که منجر به سقوط نظام افغانستان شد.
با حمله اخیر در پهلگام کشمیر تحت کنترل هند، به نظر میرسد که تلاش حکومت طالبان برای برقراری روابط متوازن با هند و پاکستان یک بار دیگر به بن بست خواهد خورد. ممکن است که دامنه این رقابت خونین هند و پاکستان، به افغانستان تحت حاکمیت طالبان نیز کشیده شود و دور جدید از ناامنیها با ابزارهای جدیدی مشاهده شود.
تاثیرپذیری منفی دیگری که افغانستان از حمله پهلگام کشمیر خواهد دید، تیره و تار شدن آینده پروژههای منطقهای است. سرنوشت پروژههای کلانی مانند خط لوله گاز تاپی، راه آهن ترانس – افغان و خط انتقال برق کاسا 1000 نیازمند محیط امن منطقهای است. تشدید ناامنی در منطقه به ویژه مسیر این پروژهها، همانند 20 سال گذشته، سرمایهگذاران را وادار به عقبنشینی میکند. هر چند در حال حاضر افغانستان از امنیت نسبی برخوردار است اما ایالتهای بلوچستان و خیبرپختونخوا که در مسیر این پروژهها قرار دارند، نقاط بحرانی امنیتی محسوب میشوند. همچنین اگر دامنه تنشهای دهلی و اسلام آباد به درون افغانستان کشیده شود، این شناس بیش از پیش کم میشود.
تاثیر منفی سوم و نگرانکننده این است که در صورت عمق یافتن تنشهای بین دو کشور در جنوب آسیا و به ویژه قرار گرفتن حکومت طالبان در کنار یکی از این دو کشور، احتمال اتخاذ سیاست تضعیف و یا براندازی حکومت افغانستان از سوی یکی از این دو قدرت جنوب آسیا وجود دارد. پتانسیلهای لازم در درون افغانستان برای این سیاست مهیا است؛ اقتصاد بحرانی، نارضایتی مردم از برخی سیاستهای حکومت طالبان، وجود گروههای مسلح مخالف و حضور نیمه جان داعش خراسان.
تاثیر منفی چهارم، بر اقتصاد افغانستان است که صادرات کالاهای افغانستان به هند به عنوان یکی از بازارهای اصلی افغانستان از مسیر پاکستان متوقف خواهد شد. صادرات کالاهای هندی به افغانستان نیز از این مسیر میسر نخواهد بود.
جمعبندی
حمله تروریستی در پهلگام کشمیر، فوران مجدد آتشفشان رقابت بین دو قدرت هستهای جنوب آسیا است و نشان از دور جدیدی از تنشها دارد. با توجه به این که یکی از عرصههای رقابت دو کشور، افغانستان میباشد، پیامدهای کشیده شدن دامنه این رقابت در خاک افغانستان در ابعاد امنیتی و اقتصادی دور از انتظار نیست. با توجه به پتانسیلهای موجود در افغانستان و نوپا بودن حکومت طالبان، امکان تاثیرات عمیق این رقابت بر افغانستان و حاکمیت آن وجود دارد.