بررسی تحولات افغانستان
دو سال از عمر حکومت طالبان بر افغانستان میگذرد اما هنوز هیچ کشوری این حکومت را مورد شناسایی قرار نداده است. این در حالی است که برای حل بسیاری از مشکلات موجود در افغانستان، حکومت طالبان، کسب شناسایی بینالمللی را نیاز دارد و با درک این موضوع، خواستار شناسایی از کشورها و مجامع بینالمللی است.
فراگیری واژههای شناسایی و حکومت فراگیر
در سخنرانیها و دیدارهای طالبان با دیپلماتهای خارجی موضوع شناسایی حکومت طالبان یکی از موضوعاتی است که همیشه تکرار شده است. این در حالی است که در اظهارات سخنگویان و دیپلماتهای کشورهای خارجی و بیانیههای سازمانها و نشستهای بینالمللی تشکیل حکومت فراگیر یکی از پر تکرارترین واژهها در یک و سال نیم گذشته بوده است. در این یادداشت به رابطه بین این دو موضوع پرداخته میشود.
یک ماه بعد از تصرف کابل، گروه طالبان حکومت سرپرست را معرفی کرد که تمامی اعضای آن عضو گروه طالبان بودند و به لحاظ قومی نیز حکومت تک قومی اغلب قریب به اتفاق آنان از یک قوم بودند. از همان ابتدای امر این ترکیب اعتراضهایی را در سطح داخلی و خارجی به دنبال داشت و ترکیب این حکومت به هیچ وجه مبتنی بر بافت جامعه چند قومی افغانستان و متناسب برای حل ریشهای بحران چند ساله این کشور نبود.
کلید واژه حکومت فراگیر در ادبیات سیاسی افغانستان
یکی از کلیدواژههایی که در دو دهه اخیر به ویژه در دو سال اخیر در ادبیات سیاسی افغانستان وارد شده است، واژه حکومت فراگیر است. خلق این واژه در ادبیات سیاسی افغانستان آگاهانه و مبتنی بر بافتار چند قومیتی آن بوده است. در دو دهه اخیر یعنی دوران جمهوریت، فراگیری حکومت به صورت نمادین اجرا میشد اما طالبان این سیاست نمادینی را نیز به حداقل ممکن رساند و با عضویت تعداد محدودی چهرههای غیر طالبانی و غیر پشتونی در کرسیهای حکومت، ادعای حکومت فراگیر را دارد.
بررسی سیر واکنش طالبان به مطالبه جامعه داخلی و بینالمللی برای تشکیل حکومت فراگیر این گونه است که در ابتدای امر سخنگویان و مقامات طالبان این حکومت را موقت میخواندند و از حرکت به سوی تشکیل حکومت فراگیر وعده میدادند اما به مرور زمان نوعی واکنش سخت از سوی طالبان در قبال این امر قابل مشاهده است به گونهای که اکنون ادعا میکنند که این حکومت فراگیر است.
حکومت فراگیر یکی از چهار شرط مهم جامعه بینالملل برای شناسایی
به رغم آنارشی موجود در نظام بینالملل و عدم اتحاد و انسجام کشورهای درگیر در موضوع افغانستان، اما مروری بر مواضع رسمی تمامی کشورها نشان میدهد که در طول دو سال گذشته چهار موضوع، فصل مشترک مطالبه تمامی بازیگران اعم از دولتی، سازمانها و نشستهای منطقهای و بینالمللی بوده است. این چهار موضوع عبارتند از حقوق زنان، آموزش دختران، حکومت فراگیر و حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی.
در بحث حکومت فراگیر حتی کشورهای همسایه و منطقه که از باب ضرورت، تعامل با طالبان را در پیش گرفتهاند، بر این خواسته خود پافشاری و اصرار دارند و اندک تغییری در مواضع آنها مشاهده نمیشود. دلیل این امر درک این مهم است که یکی از مبانی بحران افغانستان در چند دهه گذشته عدم تشکیل حکومت فراگیر بوده است. به انزوا کشیده شدن اقوام و گروههایی در افغانستان در این دههها، سبب خلق بحرانهایی شده است که دامن آن علاوه بر مردم افغانستان، منطقه و فرامنطقه را درگیر کرده است. به همین دلیل این درخواست کماکان دنبال میشود.
شایسته است حکومت طالبان که در پی شناسایی بینالمللی است و به نظر میرسد راهی جز آن ندارد، با درک واقعیتها در مدت دو سال گذشته مسیری را جهت تحقق مطالبه جامعه افغانستان در پیش گیرد که بخشی از این مطالبه تشکیل حکومت فراگیر است. با توجه به اظهارات مقامات طالبان، تدوین قانون اساسی در حال تدوین است و این فرصتی است که حکومت طالبان درباره حکومت فراگیر تدابیر جدی و عمیقی را در این قانون به خرج دهد و در کنار 3 موضوع مطرح شده در فوق، این مسئله بحرانساز را حل و فصل کند.