بررسی تحولات افغانستان
در فضایی که سالهاست افغانستان با روایتهایی تکراری از ناامنی، انسداد سیاسی، مواد مخدر و بنبست اقتصادی شناخته میشود، نشست تهران این پرسش را بهطور جدی مطرح کرد که آیا میتوان افغانستان را خارج از چارچوب بحران فهم کرد؟
این نشست مسیر متفاوتی را پیش چشم ناظران منطقهای قرار داد؛ مسیری که نه بر «بحران»، بلکه بر «امکان» تمرکز داشت. امکانی برای بازتعریف جایگاه افغانستان در معادلات منطقهای و عبور از نگاههای شکستخوردهای که امنیت را جدا از توسعه میدیدند.
آنچه نشست تهران را متمایز کرد، صرفاً ترکیب حاضران یا بیانیه پایانی نبود، بلکه گفتمانی بود که در آن افغانستان نه یک مسئله تحمیلی، بلکه یک بازیگر بالقوه در شبکه ژئواکونومیک منطقه معرفی شد. در این چارچوب، نشست تهران به صحنهای تبدیل شد که سیاست خارجی ایران در قبال افغانستان با صراحت، انسجام و زبانی رو به آینده ترسیم شد؛ نگاهی که سخنان عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، چکیده روشن آن بود.
رویکرد جدید ایران به افغانستان؛ تاکید بر جایگاه ژئواکونومیک افغانستان
در نشست تهران، موضع ایران در قبال افغانستان بهروشنی از قالب واکنشی خارج شد و به سطحی کنشگرانه ارتقا یافت. وزیر خارجه ایران با پرهیز از ادبیات کلیشهای مرسوم درباره افغانستان، بر یک واقعیت راهبردی تأکید کرد: ثبات افغانستان مستقیماً با منافع و امنیت جمعی منطقه گره خورده است.
این رویکرد، افغانستان را از «حاشیه تهدید» به «کانون فرصت» منتقل میکند. ایران در این چارچوب خود را نه ناظر بیرونی، بلکه شریک طبیعی مردم افغانستان معرفی میکند؛ شریکی که به ادغام همهجانبه این کشور در مناسبات اقتصادی و سیاسی منطقه باور دارد. چنین نگاهی، نشانه بلوغ دیپلماسی منطقهای و فاصله گرفتن از تجربههای پرهزینه گذشته است.
یکی از مهمترین محورهای مطرحشده در نشست تهران و اظهارات عراقچی، تأکید بر جایگاه ژئواکونومیک افغانستان بود. این کشور در قلب پیوندگاههای منطقهای قرار دارد؛ جایی که آسیای مرکزی، جنوب آسیا و غرب آسیا به هم متصل میشوند. نادیده گرفتن این واقعیت جغرافیایی، بهمعنای محرومکردن کل منطقه از یک ظرفیت راهبردی است.
توسعه کریدورهای ترانزیتی، خطوط انرژی و مسیرهای تجاری میتواند افغانستان را از یک گلوگاه بحرانزا به یک حلقه اتصال حیاتی تبدیل کند. عراقچی با اشاره به همین موضوع، نشان داد که امنیت پایدار بدون توسعه اقتصادی و اتصال منطقهای ممکن نیست. در این نگاه، ژئواکونومی نه یک مفهوم انتزاعی، بلکه ابزاری عملی برای تثبیت صلح است. تغییر پارادیم از امنیت به اقتصاد و ترانزیت نکته مهمی است که میتوان از نشست تهران آن را درک کرد. در حقیقت در هیچ یک از نشستهای برگزار شده تاکنون به این صراحت این موضوع بیان نشده بود.
پیام حضور همسایگان و روسیه؛ شکلگیری درک مشترک منطقهای
حضور نمایندگان ویژه کشورهای همسایه افغانستان بههمراه روسیه در نشست تهران حامل یک پیام روشن است مبنی بر این که منطقه به این جمعبندی رسیده که راهحل افغانستان باید از درون منطقه بجوشد. این ترکیب، نشاندهنده خستگی بازیگران منطقهای از الگوهای تحمیلی و مداخلات ناکام خارجی و عزم برای ترسیم یک نقشه راه منطقهای است.
در این نشست، بر همگرایی، هماهنگی و ایجاد سازوکارهای منظم گفتوگو تأکید شد. این دقیقاً همان نقطهای است که تجربههای گذشته در آن شکست خوردند؛ جایی که نقش همسایگان تضعیف شد و تصمیمسازی به بازیگران بیرونی واگذار گردید. نشست تهران تلاش کرد این خطا را اصلاح کند.
نقد صریح نسخههای غربی برای افغانستان
بخش قابل توجهی از سخنان وزیر خارجه ایران در نشست تهران به نقد رویکردهای پیشین اختصاص داشت. تمرکز افراطی بر راهحلهای امنیتمحور، فساد ساختاری، نادیده گرفتن بافت اجتماعی افغانستان و خروج شتابزده نیروهای خارجی از افغانستان، همگی بهعنوان نشانههای یک شکست راهبردی معرفی شدند.
این نقد، صرفاً بازخوانی گذشته نبود، بلکه هشداری برای آینده محسوب میشود. مفهوم این بخش از سخنان عراقچی این است که هیچ نسخه فرامنطقهای نمیتواند بحرانهای افغانستان را حل کند. راهحل پایدار تنها از مسیر همکاری منطقهای، احترام به واقعیتهای منطقه و مشارکت فعال همسایگان میگذرد.

چرا طالبان در نشست تهران غائب بود؟
یکی از نکات بحثبرانگیز نشست تهران، عدم حضور نماینده حکومت طالبان بود. این غیبت، در نگاه نخست میتوانست بهعنوان یک خلأ تلقی شود، اما واکنش دیپلماتیک ایران نشان داد که این موضوع با درک متقابل مدیریت شده است. اسماعیل بقایی سخنگو و محمدرضا بهرامی مدیرکل آسیای جنوبی وزارت خارجه ایران طی سخنانی اعلام کردند که به این تصمیم کابل احترام میگذارند و آن را مانعی برای تداوم تعامل دوجانبه نمیدانند.
از سوی دیگر، واکنش مثبت ذاکر جلالی، از مقامات وزارت خارجه حکومت طالبان به سخنان عراقچی، نشان داد که محتوای پیامها به کابل رسیده است. این نکته حائز اهمیت است که نشست تهران حتی بدون حضور نماینده حکومت طالبان نیز توانست بر فضای گفتوگو و ادراک متقابل اثر بگذارد؛ موضوعی که از وزن سیاسی این نشست حکایت دارد.
ترسیم نقشه راه آینده در بیانیه پایانی نشست تهران
بیانیه پایانی نشست تهران را میتوان نقشه راهی برای ادامه تعامل منطقهای دانست. در این بیانیه بر همگرایی منطقهای، تقویت ثبات افغانستان و آمادگی برای کمک در صورت اعلام نیاز تأکید شد. استمرار روابط اقتصادی و تجاری با هدف بهبود معیشت مردم افغانستان، یکی از محورهای کلیدی این سند بود.
همچنین نگرانیهای امنیتی نظیر تروریسم و قاچاق مواد مخدر مطرح شد، اما در کنار آن بر مسئولیت جامعه بینالمللی برای رفع تحریمها و آزادسازی داراییهای افغانستان تأکید گردید. مخالفت صریح با حضور نظامی خارجی و حمایت از گفتوگوی دیپلماتیک میان افغانستان و پاکستان، نشان داد که نشست تهران رویکردی متوازن میان امنیت و توسعه دارد.
آینده همکاری منطقهای؛ فرصتهایی که نباید از دست برود
آنچه از مجموع مباحث نشست تهران برمیآید، این است که منطقه در آستانه یک انتخاب راهبردی قرار دارد. یا باید به چرخه تکراری بیاعتمادی و مداخله بیرونی بازگردد، یا با تکیه بر همکاری واقعی، آیندهای متفاوت برای افغانستان و پیرامون آن رقم بزند.
ایجاد چارچوبهای منظم گفتوگو، تقویت پیوندهای اقتصادی و بهرسمیت شناختن نقش ژئواکونومیک افغانستان، میتواند این کشور را به بازیگری فعال و متصل به منطقه تبدیل کند. این مسیر، هرچند پیچیده، اما واقعبینانهتر از تمام نسخههایی است که پیشتر آزموده شدهاند.
مطالب مرتبط
روابط ایران و طالبان؛ گذار از اعتمادسازی و تلاش برای عمقبخشی
ارزیابی روابط ایران و افغانستان در دولت پزشکیان
جمعبندی
نشست تهران را باید فراتر از یک رویداد دیپلماتیک معمولی دید. این نشست نماد تغییری تدریجی اما معنادار در نگاه منطقه به افغانستان است؛ نگاهی که امنیت، توسعه و رفاه را بهعنوان اجزای تفکیکناپذیر یک کل واحد میبیند.
سخنان عباس عراقچی، تصویری نسبتاً روشن از سیاست خارجی ایران در قبال افغانستان ارائه داد: سیاستی مبتنی بر تعامل مثبت، احترام به واقعیتهای میدانی و باور به توان منطقه برای حل مسائل خود. اگر این مسیر با اراده جمعی ادامه یابد، میتوان امیدوار بود که افغانستان از وضعیت تعلیق خارج شده و به جایگاه طبیعی خود در معادلات منطقهای بازخواهد گشت.
از این منظر، نشست تهران نه پایان یک گفتوگو، بلکه آغاز فصلی تازه در همکاریهای منطقهای پیرامون افغانستان است؛ فصلی که موفقیت آن به تداوم عقلانیت، همگرایی و پرهیز از تکرار خطاهای گذشته وابسته خواهد بود.
















یک پاسخ
چرا طالبان شرکت نکرد؟