بررسی تحولات افغانستان
به تازگی ضمیر کابلوف نماینده ویژه روسیه در امور افغانستان مصاحبه‌ای با تلویزیون روسیه 24 داشته است که در آن نکته‌های مهمی بیان شده است. کابلوف در این مصاحبه گفته است:
1- مسکو اطلاعاتی دارد که نشان می‌دهد آنگلوساکسون‌ها با مخالفان مسلح طالبان در ارتباط هستند.
2- آنگلوساکسون‌ها در صدد هستند تا انتقام شکست خود در افغانستان را بگیرند.
3- آنگلوساکسون‌ها به طور مخفیانه از داعش حمایت می‌کنند که هدف این گروه نه تنها ثبات آسیای مرکزی و همسایگان افغانستان بلکه امنیت روسیه است.
آنگلوساکسون‌ها به مجموعه‌ای از کشورهای انگلیسی زبان شامل آمریکا، انگلیس، کانادا و استرالیا اطلاق می‌شود و در برخی تفاسیر فرانسه هم شامل این کشورها می‌شود. این که کابلوف به تنهایی از یک کشور مثلا آمریکا نام نبرده بدین مفهوم است که مجموعه کشورهای آنگلوساکسونی در 3 موضوع ذکر شده یعنی حمایت از مخالفان مسلح، انتقام شکست در افغانستان و حمایت از داعش و یا در مواردی از آنها با هم، هم‌عقیده و همکار هستند.
نماینده ویژه روسیه در امور افغانستان برخلاف سابق، اظهار نظر کارشناسی یا تحلیل ارائه نمی‌کند، بلکه صحبت از داشتن «اطلاعات» در این زمینه می‌کند که از جنس استخباراتی است. نکته جدید دیگر در اظهارات ضمیر کابلوف، ارتباط آنگلوساکسون‌ها با مخالفان مسلح طالبان است. هر چند که در راس مخالفان مسلح طالبان، «جبهه مقاومت ملی» قرار دارد و شاید این ارتباط در ابهام باشد اما ظنّ تماس و حمایت آنگلوساکسون‌ها با/از دیگر جبهه‌ها وجود دارد. این ظنّ از آنجا قوت می‌گیرد که تاکنون چند عملیات انتحاری و انفجار در افغانستان صورت گرفته است که همزمان با گروه تروریستی داعش، یک جبهه نظامی مخالف طالبان نیز مسئولیت آن را به عهده گرفته است. همزمانی بر عهده گرفتن این عملیات‌ها توسط داعش و یکی از جبهه‌های نظامی مخالف طالبان نشان می‌دهد که کار مشترکی صورت گرفته و احتمالا اتاق فکر واحدی به این گروه‌ها فرمان می‌دهد.
آمریکا در حال حاضر مشغول مذاکره با طالبان و دیگر جناح‌های سیاسی مخالف طالبان برای تشکیل حکومتی فراگیر در افغانستان است و دیدارهای مقامات آمریکایی در امارات، ترکیه و تاجیکستان با مقامات طالبان و مخالفان آنها تلاشی برای تشکیل حکومتی همسو با سیاست‌های خود در ژئوپلیتیک حساس افغانستان است. اما این امر نافی اظهارات کابلوف نمی‌تواند باشد چرا که یکی از ابزارهای مهم آمریکا و متحدان آن علیه حکومت طالبان، گروه داعش و جبهه‌های نظامی مخالف حکومت طالبان است. در کنار فشار اقتصادی و ارسال بسته‌های دلار به کابل که از آن برای اجرای سیاست چماق و هویچ استفاده می‌شود، فشار امنیتی بر حکومت طالبان بسیار موثرتر است.
آنگلوساکسون‌ها در افغانستان شکست سختی خوردند و این میدان را باختند اما فرصت‌طلبی و زمان‌سنجی دقیق یکی از شاخصه‌های بارز آنگلوساکسون‌ها است. انگلیس و فرزندان انگلیس (آمریکا، استرالیا و کانادا) قهرمان استفاده از وضعیت موجود هستند. آنها می‌دانند که چگونه وضعیت موجود و زمان را در جهت منافع خود جهت دهند. این کشورها در یک سال و نیم گذشته توانستند با استفاده از ابزار اقتصادی و امنیتی فضایی علیه حکومت طالبان شکل دهند و رفته رفته مدیریت اوضاع را به دست خواهند گرفت.
احتمالا کابلوف در سفر اخیر خود به کابل این نکات را با مقامات طالبان در میان گذاشته است. برخی از اعضای حکومت طالبان که مشتاق به مذاکره با آمریکا می‌باشند و به وعده‌های آمریکا خوش‌بین هستند، باید این حقایق را مد نظر قرار دهند. بررسی پرونده آمریکا در جنوب آسیا و خاورمیانه نشان می‌دهد که حکومت‌هایی که با این کشور وارد معامله شدند، به چه سرنوشتی دچار شدند.
کشورهای منطقه مانند روسیه، ایران و چین می‌توانند از اهداف احتمالی داعش خراسان در اهداف فرامرزی این گروه باشند که همخوان با سیاست‌های آمریکا در این منطقه است. لذا این کشورها باید با هوشیاری کامل مراقب رشد گروه تروریستی داعش باشند. هر گونه غفلت از اوضاع بحرانی افغانستان، پیامدهای جبران ناپذیری را بر کشورهای منطقه تحمیل خواهد کرد.
