بررسی تحولات افغانستان
نقش مسکو در فرآیندهای سیاسی و امنیتی افغانستان طی چند قرن اخیر بارز و برجسته بوده است که بارزترین آن حضور در بازی بزرگ در قرن 19 میلادی در زمان روسیه تزاری و سپس اشغال افغانستان در زمان اتحاد جماهیر شوروی بود. در تحولات پسا 11 سپتامبر که افغانستان محل حضور آمریکا و متحدان ناتویی و غیر ناتویی آمریکا شد، روسیه در ابتدا نقش همراهی برای مبارزه با تروریسم را انتخاب کرد اما به مرور زمان با تغییر نقشه راه، علاوه بر قطع همکاری با آمریکا در افغانستان، از دولت افغانستان و حتی از سران قومی تاجیک و ازبک که زمانی متحدان مسکو به شمار میرفتند، فاصله گرفت.
نقشه راه جدید روسیه در افغانستان
درک و استنباط قوی روسها از تحولات میدانی افغانستان و همچنین از راهبردهای آمریکا سبب شد تا روسها نقشه راه جدیدی را برای افغانستان طراحی و عملیاتی کنند که بخشی از آن گشودن باب مذاکره با طالبان بود. سال 2015 را باید نقطه عطفی در سیاستهای جدید روسیه در افغانستان پسا 2001 عنوان کرد. مسکو در همین سال نخستین مذاکرات جدی خود را با طالبان شروع کرد هر چند که قبل از آن هم تماسهایی بین این کشور و طالبان وجود داشت اما به نظر میرسد که این تماسها موفق نبودند.
نقش داعش در بازی جدید روسها
در سال 2015 داعش خراسان در افغانستان اعلام موجودیت کرد و به دلیل خلا سیاسی و امنیتی ناشی از چالشهای انتخابات ریاست جمهوری در کابل، این گروه توانست در زمان کوتاهی در نقاط مختلف افغانستان عرض اندام کند. به دلیل مشارکت روسیه در مبارزه علیه داعش در سوریه، مقامات مسکو با حساسیت بالایی بحث داعش خراسان را دنبال کردند و از سویی به دلیل بیاعتمادی به آمریکا، نگران بودند که از این بازیگر جدید امنیتی علیه روسیه و حیاط خلوت آن یعنی آسیای مرکزی سوء استفاده صورت نگیرد. به همین دلیل، روسها مذاکره با رقیب میدانی داعش یعنی طالبان را آغاز کردند. دسامبر 2015 ضمیر کابلوف نماینده ویژه رئیس جمهور روسیه در امور افغانستان اعلام کرد که مسکو کانالهای ارتباطی را برای تبادل اطلاعات با طالبان باز کرده است. وی همچنین تصریح کرد که تمایل طالبان برای مبارزه با داعش خراسان همسو با منافع مسکو است.
منافع مسکو از نقشه راه جدید
با رشد فعالیتهای داعش خراسان در افغانستان و به ویژه گسترش جغرافیای جنگی این گروه از شرق افغانستان به شمال این کشور که هم مرز با کشورهای آسیای مرکزی میباشد، روسها این نظریه را تئوریزه کردند که هدف داعش، آسیای مرکزی است. بر همین اساس توافقات نظامی – امنیتی و رزمایشهایی بین مسکو با کشورهای آسیای مرکزی صورت گرفت. با توجه به رقابتهایی که بین سه قدرت کلان (چین، آمریکا و روسیه) در آسیای مرکزی وجود دارد، مسکو توانست با استفاده از تهدید داعش خراسان، یک بار دیگر سیطره امنیتی خود بر کشورهای آسیای مرکزی را مستحکم و ثابت سازد.
به توجه به ماهیت رقابتی داعش و طالبان، پس از حاکمیت مجدد طالبان بر افغانستان، قلع و قمع داعش اولویت اول امنیتی حکومت مستقر در افغانستان قرار گرفت. در سال اول حکومت طالبان، داعش مستقر در افغانستان توانست با تعداد و حجم بالای حملات توجه منطقه و جهان را به خود جلب کند اما در سال دوم حکومتداری طالبان، عدم مماشات با جنگجویان داعش و همچنین تمرکز بر هستههای خفته این گروه در نقاط مختلف افغانستان، ضربات مهلکی به داعش وارد کرد و توان عملیاتی این گروه را به شدت کاهش داد. در حال حاضر حملات داعش در افغانستان به طور چشمگیری کاهش یافته و این گروه بیشتر به «حملات خبرساز» روی آورده است. کارشناسان و مراکز مستقل و نهادهای بینالمللی مختلفی موفقیت طالبان در مبارزه با داعش و کاهش قدرت این گروه در افغانستان را تایید کردهاند.
مبالغه روسها در زمینه داعش افغانستان
با وجود این که روسیه باب همکاری با حکومت طالبان را گشوده است اما از دیگر سو در زمینه داعش افغانستان هنوز سیاست مبالغه را در دستور کار دارد. به عنوان مثال درباره تعداد نیروهای داعش در افغانستان، مقامات روسیه همواره بالاترین عدد را بیان میکنند. SIGAR که یک نهاد بازرسی آمریکایی است، تعداد اعضای داعش بین 1000 تا 3 هزار نفر ارزیابی میکند اما ضمیر کابلوف روسی تعداد جنگجویان این گروه را 6 هزار نفر میداند و آناتولی سیدوروف، فرمانده ستاد مشترک سازمان پیمان امنیت جمعی که تحت نفوذ روسیه قرار دارد نیز موضع مشابهی دارد و تعداد جنگجویان داعش را 6500 نفر بیان کرده که 4 هزار تن از این جنگجویان در امتداد مرز تاجیکستان مستقر هستند.
به نظر می رسد که مفید واقع شدن داعش هراسیِ روسیه در استحکام پیوندهای امنیتی این کشور با پنج کشور آسیای مرکزی سبب شده است که مسکو به رغم تغییرات امنیتی در صحنه افغانستان و تضعیف داعش در این کشور، همچنان میزان تهدید برخاسته از افغانستان را بالا عنوان کند. این سیاست روسیه فقط در اظهارات مقامات این کشور خلاصه نمیشود و به نظر میرسد که مسکو در گزارشهای تیم ارزیابی شورای امنیت سازمان ملل هم نفوذ دارد چرا که از بین کشورهای مختلف، فقط دیدگاه روسها با گزارش تیم ارزیابی شورای امنیت از وضعیت داعش افغانستان همخوانی دارد. جالب توجه است که رئیس دفتر مبارزه با تروریسم سازمان ملل هم یک دیپلمات روس است؛ ولادیمیر ورونکوف مدت پنج سال است که در این سمت حضور دارد!