بررسی تحولات افغانستان
تجاوز رژیم صهیونیستی به جمهوری اسلامی ایران یک جنگ ترکیبی است. جنگ ترکیبی، مجموعهای از جنگ نظامی، جنگ سیاسی، عملیاتهای نامنظم، جنگ مجازی، انتشار شایعات و دیپلماسی است. ابعاد مختلف این جنگ ترکیبی اسرائیل و حامیان غربی آن علیه ایران را امروز میتوان به وضوح مشاهده کرد.
بمباران مراکز نظامی، مسکونی، علمی و رسانهای و ترور مقامات یکی از بخشهای این جنگ ترکیبی است وبه موازات آن برای ملتهب ساختن جامعه و افکار عمومی مردم ایران، جنگ روانی توسط مقامات رژیم صهیونیستی و غربی، رسانهها و شبکههای اجتماعی نیز در جریان است. این بخش از جنگ ترکیبی به دلیل این که افکار چند میلیون نفر را تحت تاثیر قرار میدهد، نقش تکمیلی عملیاتهای نظامی را دارد و از طریق اغراق در دستاوردها، ایجاد هراس در بین مردم و شایعه پراکنی دنبال میشود.
نقش و جایگاه مهاجر هراسی در جنگ ترکیبی
یکی از بسترهای مناسب برای جنگ مجازی شبکههای اجتماعی است که مردم به طور روزمره از آن استفاده میکنند. با مروری بر محتوای این روزهای شبکههای اجتماعی میتوان دید که عمّال وابسته به رژیم صهیونیستی و حامیان غربی آن چگونه با خبررسانی جانبدارانه و شایعه پراکنی در این جنگ ترکیبی نقش آفرینی میکنند. یکی از دهها موضوعی که در بستر جنگ روانی به منظور التهاب آفرینی در جامعه در دستور کار قرار گرفته است، مهاجر هراسی میباشد.
- پروژه مهاجر هراسی که از چندی پیش آغاز شده، در جنگ ترکیبی فعلی به روز رسانی شده و با وقایع امنیتی پیونده زده شده است تا قدرت اثرگذاری تخریبی آن به حداکثر برسد. این روزها مطالب متعددی در قالب پروژه مهاجر هراسی در شبکههای اجتماعی تولید و منتشر میشوند که فصل مشترک اغلب آنها وارد کردن اتهام خیانت به مهاجرین افغان است. نسخه به روز شده پروژه مهاجر هراسی با استفاده از خشم جامعه ایران نسبت به جنایات رژیم صهیونیستی، بر آن است تا مهاجرین افغان را عاملان رژیم صهیونیستی در ایران جلوه دهد که در وقایع امنیتی دست داشتهاند و در نتیجه جامعه میزبان تحریک به اقدام علیه مهاجرین شود.
زیستن در مرز تعلق
نسخه به روز شده پروژه مهاجر هراسی در حالی این اتهام را به مهاجرین افغان وارد میکند که بخشی از مهاجرین افغان، به ویژه نسل دوم و سوم، در ایران متولد و بزرگ شدهاند و به دلیل اشتراکات دینی، فرهنگی و زبانی، بسیاری از آنان خود را جزئی از ایران میدانند و در غم و شادی ایرانیان شریک هستند.
در حقیقت ایران برای بسیاری از مهاجرین افغان، سرزمینی بوده که از خشونت، جنگ یا فقر به آن پناه آوردهاند و هرگونه نا امنی، جنگ، آشوب یا بیثباتی در آن میتواند این پناهگاه را فرو بریزد. برای بسیاری از مهاجرین افغان، ایران “پناهگاه” امن است. این مهاجرین به دلیل تعلقات و اشتراکات دینی، فرهنگی و تاریخی خود را در کنار مردم و دولت ایران احساس میکنند. این احساس، بخش غیرقابل انکاری از ابراز احساسات مهاجران است چرا که این گروه بخشی از زندگی خود را در کنار آنان سپری کردهاند. گروهی از مهاجرین افغان که متولد و بزرگ شده ایران هستند، تعلقات و حافظه جمعی آنها در اجتماع ایرانی شکل گرفته و گزافهگویی نیست که همانند شهروندان ایرانی بر این باور هستند که از سوی رژیم صهیونیستی مورد تجاوز قرار گرفتهاند و حاضر به هرگونه خدمت در حد توان خود هستند. حضور مهاجرین در هشت سال دفاع مقدس و در دفاع از حرمین شریفین دوشادوش برادران ایرانی، گواهی بر این مدعا است.

تهدید ناامنی در ایران، برای مهاجرین افغان تنها یک نگرانی امنیتی نیست، بلکه زخمهای روانی کهنهای را دوباره فعال میکند؛ زخمهایی که از تجربه ترک شدن، بیپناهی و تکرار تاریخ تغذیه میشوند. این احساسات تنها منحصر به بزرگسالان نیست، بلکه کودکان و نوجوانانی را نیز در برمیگیرد که تمام آینده خود را در ایران تصور کردهاند. در چنین شرایطی، مهاجرین افغان با اضطرابی مضاعف مواجهاند؛ اضطرابی که نهتنها از تجاوز رژیم صهیونیستی به ایران ناشی میشود، بلکه با لایههایی از ترومای بازگشتی آمیخته است. بسیاری از آنان از دل جنگهای داخلی، حملات هوایی، کوچهای ناگهانی و فقدان عزیزان خود در افغانستان گریختهاند و حالا ایران را در شرایطی میبینند که قبلا با آن مواجه بودند، ایرانی که آن را خانه دوم خود میدانند. طبیعی است که در چنین شرایطی، نه تنها تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک ایران برایشان تلخ و ناگوار است بلکه حاضر به جانفشانی همانند دوران دفاع مقدس هستند.
مطالب مرتبط:
شکلگیری هویت مهاجرین افغان نسل اول و دوم در ایران
مهاجرین افغان مقیم ایران و انگ اجتماعی
جمعبندی
در شرایط فعلی که جمهوری اسلامی ایران از سوی اسرائیل مورد تهاجم و تجاوز قرار گرفته است و فضای عمومی را ملتهب ساخته است، مهاجرین افغان همچون شهروندان ایرانی بغضی خفته در گلو دارند. با این حال، نسخه جدید مهاجر هراسی که با تهاجم رژیم صهیونیستی به روزرسانی شده است، در پی تحریک افکار عمومی و ایجاد هرج و مرج علیه مهاجرین افغان است تا بار دیگری بر دوش مسئولان و مقامات کشور قرار دهد؛ مسئولانی که در شرایط جنگی باید متمرکز بر تجاوز دشمنی قسم خورده باشند. در این شرایط بر مردم هوشیار ایران لازم است تا در دام پروژه مهاجر هراسی گرفتار نشوند و آن را به سان بمبهای دشمن بدانند که افکار عمومی را هدف گرفتهاند.
ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید