سه‌شنبه 9/ 10 / 1404

بررسی تحولات افغانستان

ترور اکرام‌ الدین سریع، مقام نظامی پیشین افغانستان، به همراه محمدامین الماس در قلب تهران، صرفاً یک رویداد جنایی یا حذف فیزیکی یک فرد خاص نیست. این حادثه، رویدادی چندبعدی با پیامدهای حقوقی، امنیتی و ژئوپلیتیکی است. در این تحلیل، به بررسی سناریوهای مختلف درباره این ترور می‌پردازیم.

اکرام ‌الدین سریع که پس از تحولات افغانستان به ایران پناه آورده بود، در زمان وقوع حادثه هیچ نقش نظامی یا امنیتی فعالی نداشت و در چارچوب حقوق بین‌الملل به‌عنوان یک پناهجو شناخته می‌شد. از این منظر، ترور وی نه‌تنها نقض آشکار حق حیات، بلکه تضعیف یکی از اصول بنیادین نظم حقوقی بین‌المللی در حوزه حمایت از پناهندگان به شمار می‌رود.

واکنش‌ها به این ترور در میان احزاب، نخبگان سیاسی و جریان‌های اجتماعی افغانستان گسترده بود. بسیاری، ضمن محکوم کردن این اقدام، نسبت به روند فزاینده هدف‌گیری نظامیان سابق افغان در خارج از کشور ابراز نگرانی کردند. این نگرانی زمانی جدی‌تر می‌شود که ترور سریع در امتداد حوادث مشابه، از جمله ترور یک فرمانده جهادی افغان در مشهد، تحلیل شود. تکرار چنین وقایعی این برداشت را تقویت می‌کند که الگویی هدفمند برای حذف چهره‌های نظامی سابق افغانستان در حال شکل‌گیری است.

در این میان، سکوت رسمی حکومت طالبان قابل تأمل است. عدم موضع‌گیری آشکار کابل، در کنار اتهام‌زنی برخی جریان‌های مخالف، فضای تحلیل را به‌شدت سیاسی کرده است. با این حال، تاکنون هیچ سند معتبری که دخالت مستقیم طالبان را اثبات کند، ارائه نشده است. افزون بر این، زمان‌بندی این ترور با دوره‌ای هم‌زمان شده که روابط ایران و افغانستان نشانه‌هایی از بهبود بروز داده و کابل، به‌ویژه در پی تنش با پاکستان، به همکاری‌های منطقه‌ای با ایران نیازمند است. در چنین شرایطی، اقداماتی که منجر به بی‌ثباتی در روابط دوجانبه شود، با منطق هزینه‌فایده سیاست‌گذاری طالبان هم‌خوانی ندارد.

ترور اکرام الدین سریع و نقض صریح حقوق بین‌الملل

از منظر حقوق بین‌الملل، ترور اکرام الدین سریع به‌عنوان یک پناهجو، مصداق بارز نقض اصول حقوق بشر است. طبق کنوانسیون‌های بین‌المللی، از جمله کنوانسیون ۱۹۵۱ ژنو، افراد پناهنده از حق حمایت برخوردارند و هدف قرار دادن آنان، به‌ویژه زمانی که هیچ نقش نظامی فعالی ندارند، جرم بین‌المللی تلقی می‌شود. یک نظامی سابق، مادامی که از ساختارهای مسلح کناره‌گیری کرده باشد، هدف مشروع عملیات خشونت‌آمیز محسوب نمی‌شود و ترور او فاقد هرگونه توجیه حقوقی، اخلاقی و سیاسی است. در این چارچوب، مسئولیت حفظ جان اکرام الدین سریع نه‌تنها متوجه عاملان مستقیم، بلکه متوجه شبکه‌ها و حامیان احتمالی پشت‌پرده این عملیات نیز هست.

پیامدهای امنیتی ترور در پایتخت ایران

ابعاد امنیتی ترور اکرام الدین سریع زمانی برجسته‌تر می‌شود که محل وقوع آن، یعنی تهران، مورد توجه قرار گیرد. انجام چنین عملیاتی در پایتخت ایران واجد پیام‌هایی فراتر از حذف یک فرد است و می‌تواند به‌عنوان تلاشی آگاهانه برای ایجاد یا القای ناامنی در فضای عمومی کشور تحلیل شود. شواهد نشان می‌دهد که این ترور نتیجه یک اقدام اتفاقی یا فردی نبوده، بلکه حاصل یک فرایند پیچیده اطلاعاتی شامل شناسایی محل اقامت، رصد الگوی رفت‌وآمد، تدارک سلاح و به‌کارگیری عامل اجرایی آموزش‌دیده بوده است. تحقق این مراحل بدون پشتیبانی استخباراتی و سازمانی عملاً ناممکن است.

سناریوهای محتمل و پیام‌های پنهان منطقه‌ای

در سطح تحلیلی، ترور اکرام الدین سریع را می‌توان در چارچوب سناریوهای چندگانه بررسی کرد. سناریوی اول، همکاری میان بازیگران دولتی و غیردولتی با هدف مخابره تصویر ناامن از ایران و برهم زدن معادلات امنیتی منطقه است. این سناریو از پیچیدگی خاصی برخوردار است، چرا که در آن چند سطح از بازیگران به‌صورت هم‌زمان نقش‌آفرینی می‌کنند. تجربه‌های گذشته نشان داده است که گروه‌ها یا افراد تروریستی گاه به‌عنوان عامل اجرایی و یک یا چند سازمان اطلاعاتی منطقه‌ای یا فرامنطقه‌ای به‌عنوان کارفرما عمل می‌کنند؛ الگوهایی که نمونه‌های آن پیش‌تر نیز مشاهده شده است.

سناریوی دوم، دخالت مستقیم حکومت طالبان در این ترور است. هرچند طی روزهای گذشته برخی جریان‌ها این فرضیه را مطرح کرده‌اند، اما ترور اکرام الدین سریع در زمانی رخ داد که روابط ایران و طالبان در مسیر گرم‌تر شدن قرار داشت و از سوی دیگر، افغانستان به دلیل تنش با پاکستان به‌شدت نیازمند همکاری با ایران است. در چنین شرایطی، عقلانیت سیاسی حکم می‌کند که کابل از هرگونه رفتاری که منجر به تنش با تهران شود، اجتناب کند تا شریان‌های ترانزیتی و اقتصادی حیاتی افغانستان دچار اختلال نشود. از این رو، سناریوی دخالت حکومت طالبان در این ترور ضعیف و تقریباً منتفی به نظر می‌رسد.

سناریوی سوم، ترور اکرام الدین سریع را از سطح یک حادثه مجزا فراتر برده و در چارچوبی منطقه‌ای تحلیل می‌کند. بر این اساس، ترور صورت‌گرفته در تهران باید در کنار سه حمله انجام‌شده در تاجیکستان مورد ارزیابی قرار گیرد. در این حملات که گفته می‌شود توسط عوامل ناشناس از خاک افغانستان صورت گرفته‌اند، نزدیک به ده تن از اتباع تاجیکستان و چین جان خود را از دست دادند. مجموعه این رخدادها به‌طور مستقیم چهار کشور منطقه، یعنی تاجیکستان، چین، ایران و حتی روسیه را تحت تأثیر قرار داده و نگران ساخته است.

در چارچوب سناریوی سوم، می‌توان عملیات‌های ضدامنیتی در ایران و تاجیکستان را به‌مثابه اجزای یک الگوی هشدار امنیتی تحلیل کرد؛ الگویی که هدف آن صرفاً ایجاد ناامنی محدود یا حذف فیزیکی چند فرد نیست، بلکه ارسال پیام‌های امنیتی هدفمند به کشورهای منطقه است. این پرسش اساسی مطرح می‌شود که کدام بازیگران از شکل‌گیری چنین وضعیتی منتفع می‌شوند. اگرچه در نگاه نخست برخی گروه‌های مخالف طالبان نیز در دایره مظنونان قرار می‌گیرند، اما نوع عملیات‌ها، سطح هماهنگی و پیامدهای سنگین منطقه‌ای آن‌ها موجب می‌شود که بخش قابل توجهی از مخالفان طالبان عملاً از این اتهام تبرئه شوند. پیوندهای عمیق سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بسیاری از این گروه‌ها با ایران و تاجیکستان، خود به‌عنوان عاملی بازدارنده در برابر اقداماتی از این جنس عمل می‌کند.

اکرام الدین سریع
ترور اکرام الدین سریع در کنار حملات عوامل ناشناس به خاک تاجیکستان معنی و مفهوم دیگری می‌یابد و می‌توان این مجموعه را یک هشدار تلقی کرد.

 

آنچه به‌عنوان مظنون اصلی این سناریو باقی می‌ماند، یک سرویس استخباراتی منطقه‌ای با توانمندی بالای اطلاعاتی و عملیاتی است. چنین بازیگری با خلق و مدیریت سطحی از ناامنی کنترل‌شده، در پی ارسال سیگنال‌های هشدار به کشورهای منطقه است؛ سیگنال‌هایی که هدف اصلی آن‌ها توقف یا تضعیف روند تعامل تدریجی کشورهای منطقه با حکومت طالبان است. این کشور همسایه که به دلیل تنش‌های سیاسی و امنیتی با کابل از معادلات جاری افغانستان کنار گذاشته شده، می‌کوشد از مسیر ناامن‌سازی محیط پیرامونی افغانستان در روندهای منطقه‌ای اخلال ایجاد کند. در این چارچوب، ترور اکرام الدین سریع در تهران نه یک اقدام منفرد، بلکه بخشی از راهبرد فشار غیرمستقیم از سوی این کشور برای بازتعریف رفتار منطقه‌ای بازیگران مؤثر در قبال افغانستان تلقی می‌شود.

مطالب مرتبط
کشته شدن اتباع چین در تاجیکستان؛ معمای امنیتی جدید افغانستان
چرخش سیاست خارجی تاجیکستان در قبال حکومت طالبان

در نهایت باید تأکید کرد که تا زمان انجام تحقیقات جامع و روشن شدن ابعاد مختلف این پرونده، نمی‌توان با قطعیت درباره علل و عاملان ترور اکرام الدین سریع اظهار نظر کرد. با این حال، در شرایط کنونی و در فقدان مستندات قطعی، سه سناریوی اصلی قابل طرح است که در میان آن‌ها، عاملیت یک سرویس اطلاعاتی منطقه‌ای از وزن تحلیلی بیشتری برخوردار است. بر این اساس، ترور اکرام الدین سریع نه یک حادثه منفرد، بلکه بخشی از یک معادله پیچیده امنیتی است که هدف آن تأثیرگذاری بر روابط منطقه‌ای، تضعیف احساس امنیت و ارسال پیام‌های چندلایه به بازیگران مؤثر منطقه‌ای است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مقالات