شنبه 14/ 7 / 1403
جستجو
Close this search box.

بررسی تحولات افغانستان

پس از حاکمیت مجدد طالبان بر افغانستان دو کشور چین و روسیه روابط گرمی را با حکومت سرپرست آغاز کردند. این روابط گرم چین و و روسیه قابل پیش‌بینی بود چرا که پکن و مسکو از اواسط جنگ آمریکا در افغانستان به منتقدان اصلی جنگ آمریکا تبدیل شدند و برای خروج آمریکا از افغانستان و فروپاشی دولت تحت حمایت آمریکا در کابل لحظه شماری می‌کردند.

پس از تشکیل حکومت توسط طالبان، پکن و مسکو با فرستادن هیئت‌های متعددی، اشتیاق خود را به برقراری تعامل نزدیک با حکومت طالبان نشان دادند. عمده دلایل چین و روسیه از این سیاست، جلوگیری از بازگشت مجدد افغانستان به کشورهای حوزه بلوک غرب تحت رهبری آمریکا بود. بدین منظور، چین و روسیه تلاش کردند با حمایت از حکومت طالبان و سهم‌گیری فعال در اقتصاد افغانستان، حکومت طالبان را به قرار گرفتن در محور شرق ترغیب کنند.

با گذشت 3 سال از حاکمیت مجدد طالبان و تلاش چین و روسیه بر حفظ این سیاست، در حال حاضر برخی نشانه‌ها دیده می‌شوند که از کاهش آن اشتیاق پویای مسکو و پکن حکایت می‌کنند. هر چند که این سیاست به طور کامل متوقف نشده است و هنوز هم چین و روسیه حامیان اصلی حکومت طالبان در نشست‌های شورای امنیت هستند اما لحن انتقادی نمایندگان چین و روسیه در زمینه برخی امور مرتبط با افغانستان به ویژه بحث امنیت و نیز تعلل در زمینه سرمایه‌گذاری‌های کلان اقتصادی می‌توانند به عنوان نشانه‌هایی دال بر سردی پویایی گذشته تعبیر شوند.

انتظارات چین و روسیه از حکومت طالبان فراتر از وضع موجود بود. پکن و مسکو انتظار داشتند تا حکومت طالبان از موقعیت به دست آمده حداکثر استفاده را کند و بتواند افغانستانی مطلوب منطقه را شکل دهد اما عوامل متعددی ممکن است سبب یاس و ناامیدی تصمیم‌سازان چینی و روسی در حوزه افغانستان شده باشند که به برخی از آنها اشاره می‌شود.

ارتباط مبهم کابل – واشنگتن
با این که هیچ یک از مقامات چین و روسیه به طور صریح درباره روابط مبهم حکومت طالبان و آمریکا ابراز نظر نکرده‌اند اما دوگانگی موجود در سیاست اعلامی و اعمالی حکومت طالبان در قبال آمریکا برای پکن و مسکو مشهود است. صرف نظر از کمک‌های مالی که آمریکا مستقیم یا غیر مستقیم به حکومت طالبان می‌کند، مسائل دیگری مانند دیدارهای هر از گاه مقامات استخباراتی طالبان و آمریکا از روابط پنهانی کابل – واشنگتن حکایت می‌کند. امری که برای مسکو و پکن خوشایند نیست.

تداوم ناامنی در افغانستان
عامل دیگری که در تامل مجدد چین و روسیه در زمینه روابط عمیق با حکومت طالبان نقش دارد، حضور عوامل ناامنی در افغانستان است. علی‌رغم این که حکومت طالبان ادعا می‌کند که هیچ گروه تروریستی فعال در جغرافیای افغانستان وجود ندارد اما حضور داعش به عنوان مهلک‌ترین گروه تروریستی در افغانستان مشهود است. دو حمله مرگ‌بار داعش به سفارت روسیه در کابل و محل اقامت اتباع چینی در این کشور و تبلیغات ضد چینی و روسی داعش خراسان در محاسبات کلان این دو کشور برای چگونگی حضور در افغانستان حتما لحاظ می‌شوند.

علاوه بر داعش، تداوم بروز تنش بین حکومت طالبان و پاکستان در ارزیابی چین و روسیه اثرگذار است. پاکستان متحد استراتژیک چین محسوب می‌شود و یکی از بزرگترین سرمایه‌گذاری‌های چین در پروژه کریدور اقتصادی چین – پاکستان است. پکن انتظار داشت تا با حاکمیت طالبان، اوضاع منطقه به سوی ثبات و امنیت پیش رود تا بتواند با خاطری آسوده پروژه یاد شده و دیگر پروژه‌های خود را در منطقه به پیش ببرد. اما برخلاف این انتظار، اکنون پاکستان بیش از گذشته ناامن شده و گروه‌های تروریستی همچنان ابتکار کمربند – راه را تهدید می‌کنند.

عدم اطمینان از پایایی ثبات در افغانستان
علاوه بر رقابت‌های ژئوپلیتیکی چین و روسیه با آمریکا در این منطقه ونیز مسئله امنیت، عامل دیگری که سبب ترغیب مسکو و پکن برای روابط عمیق با حکومت طالبان شد، عامل اقتصاد بود. هر دو کشور به سرمایه‌گذاری در زمینه ذخایر معدنی افغانستان و مسیر ترانزیتی این کشور امیدوار بودند اما برای تحقق به این امید و آرزو، وضعیت حکومت موجود در افغانستان نقش یک فاکتور بازدارنده را ایفا می‌کند.

شاکله و ترکیب حکومت کنونی بارها مورد انتقاد چین و روسیه به عنوان متحدان حکومت طالبان قرار گرفته است اما حکومت طالبان به این درخواست‌ها وقعی قائل نشده است. فقدان قانون‌مندی یا به عبارتی عدم وجود قانون اساسی یکی دیگر از فاکتورهای بازدارنده تعمیق روابط چین و روسیه با افغانستان کنونی است. علاوه بر این عدم رسمیت بین‌المللی حکومت طالبان که با تداوم رویکردهای فعلی در آینده نیز متصور نیست، از دیگر نگرانی‌ها چین و روسیه در زمینه تعمیق روابط با کابل است. چنین عواملی باعث شده‌اند که مسکو و پکن به این باور برسند که حکومت طالبان را نمی‌توان به‌عنوان طرف قابل اطمینان برای قراردادهای کلان محسوب کرد.

نماینده روسیه در نشست شورای امنیت خواستار مشارکت همه گروه‌های قومی و سیاسی در نظام سیاسی افغانستان شد.

در مجموع، چین و روسیه که با عزم روابط عمیق و راهبردی وارد تعامل با حکومت طالبان شدند، اکنون دچار تردید در محاسبات خود شده‌اند یا دست کم نشانه‌هایی از تردید در لحن و رفتار آنها مشاهده می‌شود. شاید در حال حاضر پکن و مسکو در سطح سیاسی تعامل نزدیک با کابل را به دلایل سیاسی و امنیتی حفظ کنند اما روابط این دو کشور با حکومت طالبان با توجه وجود عوامل ذکر شده نمی‌تواند از سطح سیاسی به‌ روابط راهبردی و گسترده اقتصادی عبور کند. اجرای قراردادهای کلان اقتصادی چین و روسیه با حکومت طالبان تحت تأثیر وضعیت فعلی بسیار دشوار است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *