شنبه 18/ 5 / 1404

بررسی تحولات افغانستان

سقوط نظام جمهوریت در 24 مرداد 1400 و تشکیل حکومت طالبان، یکی از مهمترین تحولات تاریخ معاصر افغانستان را رقم زد. موج این تحول، نه تنها نظام و مردم افغانستان بلکه بسیاری از کشورهای منطقه و فرامنطقه را با امواج سنگین مهاجرت مردم افغانستان تکان داد. در آستانه سالگرد این تحول بزرگ که مصادف با پایان چهارمین سال حکومتداری طالبان و آغاز پنجمین سال حکمرانی طالبان بر افغانستان می‌باشد، این نوشتار دستاوردها و چالش‌های حکومت طالبان را بررسی کرده است.

این نوشته با رویکرد نظری مبتنی بر تحلیل نهادی و کارکردگرایی تلاش دارد به بررسی میزان کارایی و پیامدهای ساختار امارت اسلامی بپردازد. این رویکرد تمرکز خود را بر پایداری نظم سیاسی، بازسازی نهادهای اجتماعی، تأمین معیشت عمومی و چگونگی بازتعریف رابطۀ این حکومت با جامعه بین‌المللی قرار داده است.

دستاوردهای حکومت طالبان در پایان چهارمین سال

اقتصادی
بازگشت طالبان به قدرت در شرایطی صورت گرفت که افغانستان در پایان نظام جمهوریت با بحرانی شدید در ابعاد مختلف روبرو بود. در حوزه اقتصادی، حکومت طالبان کشوری را تصاحب کرد که 70 درصد بودجه آن از کمک‌های خارجی تامین می‌شد. پس از تشکیل این حکومت، کمک‌های خارجی قطع و دارایی‌های ملی این کشور بلوکه شد. با این وجود، طالبان موفق شدند بخشی از ساختار اقتصادی این کشور را بازسازی کنند.
بر اساس گزارش‌های بانک جهانی امارت اسلامی در نظارت و کنترل بر گمرکات، افزایش صادرات مواد خام، کنترل نسبی نرخ تورم، حفظ ارزش پول ملی، رشد درآمدهای مالیاتی و مقابله با فساد اقتصادی موفق عمل کند. هرچند این اقدامات نتوانسته‌اند اقتصاد افغانستان را نجات دهند اما از فروپاشی اقتصاد این کشور جلوگیری کردند.

حکمرانی
در حوزۀ حکومتداری، ساختار حکومت طالبان بر پایۀ تمرکز قدرت و شریعت استوار است که در راس هرم قدرت رهبر طالبان قرار دارد. رهبر طالبان، قندهار را به عنوان مرکز حکمرانی برگزیده و بخش اجرایی حکومت در کابل مستقر است. این حکومت در بخش پایین هرم قدرت، از همان ساختار نظام سابق استفاده می‌کند و این بخش از ساختار حکومت جز حذف و اضافه یکی دو وزارتخانه تغییر عمیقی نکرده است.

پس از چهار سال حکمرانی، می‌توان گفت که حکومت طالبان توانسته‌ است نظم اداری را در بسیاری از مناطق افغانستان برقرار سازد. تمرکز سیاست‌گذاری، حذف جزائر قدرت، حذف برخی از بسترهای فساد اداری و اعمال قوانین شرعی، از جمله ابزارهای حکومت برای تحکیم اقتدار بوده‌اند. طرح‌های عمرانی کوچک که برای مردم مثمر و ملموس هستند تقریبا به طور یکسان در تمام کشور اجرایی شده و یا در حال اجرا است و بسیاری از مناطق روستایی که در گذشته از دسترسی به خدمات دولتی محروم بودند، اکنون شاهد حضور نهادهای اجرایی حکومت هستند. طرح‌های کلان و زیربنایی هنوز به ثمر ننشسته‌اند اما قراردادهای کلان و متعددی به امضا رسیده است.

امنیت
مهم‌ترین عرصه‌ای که حکومت طالبان در آن موفقیت کسب کرده‌اند، بحث امنیت است. با پایان جنگ داخلی و خروج نیروهای خارجی، خشونت‌های گستردۀ نظامی کاهش یافته است. امارت اسلامی توانسته است با گروه‌های مخالف داخلی مقابله کند و با حفظ ثبات نسبی در شهرها، سلطه بر تمام افغانستان را اعمال کند.

یکی از ابعاد مهم امنیت، مقابله با داعش خراسان است. این گروه که از سال 2014 در افغانستان پدیدار شد، در زمان جمهوریت به سرعت رشد کرد و توانست قدرت عملیاتی خود را در مهمترین شهرهای افغانستان به ویژه علیه اقلیت‌های قومی و مذهبی به نمایش بگذارد. حکومت طالبان از دومین سال حکمرانی خود بر افغانستان با تمرکز بر داعش خراسان، توانست به طور چشمگیری داعش خراسان را زمین‌گیر کند به گونه‌ای که تعداد عملیات‌های این گروه در بیشتر ماه‌های سال به یک یا صفر رسیده است. همین بعد امنیتی، برای بسیاری از کشورهای منطقه حائز اهمیت بوده است چرا که داعش خراسان، دامنه عملیات‌های خود را به منطقه تسری داده بود.

اجتماعی
در بُعد اجتماعی، حکومت طالبان تلاش کرده‌ است نظم سنتی را تقویت کند. بازسازی برخی زیرساخت‌ها، کاهش جرایم شهری، تأمین خدمات اولیه در مناطق محروم و تلاش برای ایجاد همبستگی مذهبی از جمله اقداماتی است که در حوزۀ اجتماعی مورد توجه حکومت قرار گرفته‌اند. با این حال، این اقدامات بیشتر مبتنی بر انضباط اجتماعی و کنترل فرهنگی است تا توسعه‌یافتگی پایدار.

بزرگترین انتقاد و به عبارتی بزرگترین ضعف حکومت طالبان در بخش اجتماعی به حوزۀ زنان وارد است. سیاست‌های امارت اسلامی در قبال زنان مخالفت‌های جدی داخلی و جهانی را در پی داشته است. بسته شدن مدارس متوسطه و دانشگاه‌ها به روی دختران، حذف زنان از حوزۀ اشتغال رسمی و فقدان حضور زنان در نهادهای دولتی، نشان‌دهندۀ نگرش سخت‌گیرانه حکومت نسبت به جایگاه زنان در جامعه است. با وجود برخی برنامه‌های آموزشی دینی و خیریه‌ای برای زنان، همچنان گسست عمیقی میان مطالبات نسل جدید زنان و سیاست‌های رسمی حکومت طالبان وجود دارد.

سیاست خارجی
حکومت طالبان به رغم آن که در سیاست داخلی فیلترهایی قرار داده است اما در سیاست خارجی از سیاست درهای باز پیروی می‌کند و با اتخاذ رویکردی عمل‌گرایانه توانسته است جایگاه خود را تثبیت کند. تمامی کشورهای منطقه با افغانستان وارد تعامل شده‌اند و موج تعامل اکنون به کشورهای اروپایی رسیده است. روابط اقتصادی با چین، ایران، پاکستان و برخی کشورهای آسیای میانه گسترش یافته و توافقات در زمینه ترانزیت منطقه‌ای، تجارت و امنیت مرزی شکل گرفته است.

از بین کشورها، فقط روسیه با یک اقدام جسورانۀ امارت اسلامی را به رسمیت شناخت که شاید بتوان گفت مهمترین دستاورد حکومت طالبان در عرصه سیاست خارجی در چهار سال گذشته است. کشورهای متعدد منطقه سفیر افغانستان را پذیرش کرده‌اند و چند کشوری که طالبان را در لیست گروه‌های تروریستی قرار داده بودند، آن را از لیست خود حذف یا تعلیق کرده‌اند.

چالش‌های عمدۀ حکومت طالبان

اقتصادی
در حوزۀ اقتصادی، وابستگی به کمک‌های بشردوستانه، نبود نظام بانکی کارآمد، فرار سرمایه، برگشت میلیونی مهاجران به کشور و نبود فرصت‌های اشتغال موجب افزایش فقر و بیکاری در این کشور شده است. در غیاب چشم‌انداز توسعه پایدار، فعالیت‌های اقتصادی عمدتاً غیررسمی و محدود به بخش‌های سنتی باقی مانده‌اند.

حکمرانی
در عرصه حکومتداری، فقدان مشارکت سیاسی، نبود قانون اساسی، انسداد مسیرهای گفت‌وگوی ملی و حذف گروه‌های قومی و مذهبی از قدرت، منجر به کاهش اعتماد عمومی به حکومت شده است.

امنیتی
چالش‌های امنیتی هرچند اندک همچنان پابرجاست. داعش خراسان هر چند نیم جان اما همچنان یک تهدید جدی در افغانستان است. حملات پراکندۀ چریکی مخالفان نظامی طالبان از جمله جبهه مقاومت ملی و جبهه آزادی در برخی مناطق این کشور نشان‌دهندۀ شکنندگی ثبات نسبی موجود است. عدم تشکیل نیروهای امنیتی فراگیر و حرفه‌ای، نیز تهدیدی بلندمدت برای ثبات تلقی می‌شود.

اجتماعی
از منظر اجتماعی، نارضایتی زنان و دختران، افزایش بیکاری، مهاجرت جوانان، بحران آموزش و بهداشت و نارضایتی اقلیت‌های مذهبی و قومی، چالش‌های جدی فراروی حکومت طالبان است که نمی‌توان به سادگی از کنار آن گذشت. در نبود رسانه‌های آزاد، بخش بزرگی از نارضایتی‌ها به شکل خاموش و در لایه‌های زیرین جامعه در حال رشد است و همزمان رسانه‌های بیرونی که مخالف حکومت طالبان هستند، اذهان عمومی را تحت تاثیر قرار می‌دهند.
سیاست‌های محدودکننده علیه زنان نه‌تنها واکنش‌های شدید بین‌المللی به همراه داشته، بلکه به گسترش شکاف جنسیتی، افزایش آسیب‌های روانی و کاهش پتانسیل نیروی انسانی نیز منجر شده است. حذف نیمی از جامعه از فرایند توسعه، تضعیف بنیان‌های اجتماعی و اقتصادی کشور را در پی دارد.

ارزیابی چهار سال حکومت طالبان
در ارزیابی چهار سال حکومت طالبان بر افغانستان، سیاست آن در قبال تحصیل دختران را باید بزرگترین خطای این حکومت عنوان کرد.
چشم‌انداز آینده حکومت طالبان
آینده حکومت طالبان در افغانستان به عوامل متعددی بستگی دارد. اگر رهبران طالبان بر تداوم سیاست داخلی بدون اصلاحات اصرار ورزند، این کشور با خطر انزوای بلند مدت روبرو خواهد بود که پیامدهای آن رکود اقتصادی و افزایش نارضایتی عمومی خواهد بود. پس از گذشت چهار سال حکومتداری، اگر رهبران طالبان همچنان بر انسداد سیاسی و انکار مطالبات عمومی اصرار ورزند، زمینه‌ساز ضیاع فرصت‌ها، ظهور اپوزیسیون‌های نوین و حتی واگرایی داخلی خواهند شد.

نقطه امید فعلی تاثیر تعاملات خارجی بر سیاست داخلی طالبان است. انعطاف‌پذیری حکومت طالبان در در تعاملات خارجی می‌تواند زمینه‌ساز تحولات تدریجی در عرصه داخلی باشد. اغلب کشورهایی که با این حکومت وارد تعامل عمیق شده‌اند، خواهان بروز اصلاحاتی در حکومتداری طالبان هستند. این کشورها در تلاش هستند تا علاوه بر کنترل بحران افغانستان و جلوگیری از تسری آن به فراتر از مرزهای این کشور، در پی ایجاد وابستگی متقابل هستند و امیدوارند از طریق تعامل، مسیر اصلاحات داخلی افغانستان را دنبال کنند. فشار مستقیم بر طالبان تاکنون ثمری نداشته و بعید است که ثمر داشته باشد.

خروج از وضعیت بحرانی کنونی مستلزم اتخاذ راهکارهای چند لایه است. در گام نخست، ایجاد یک نظام حقوقی با مشارکت گروه‌های متنوع قومی و مذهبی و تدوین قانون اساسی می‌تواند زمینه‌ساز ثبات سیاسی شود. بازگشایی مراکز آموزشی دختران یکی از کلیدی‌ترین راه‌حل‌ها برای خروج افغانستان از وضعیت کنونی است.

مطالب مرتبط
ارزیابی حکومت طالبان در آستانه دومین سالروز به قدرت رسیدن
ارزیابی 3 سال حکومتداری طالبان

جمع‌بندی
در مجموع، چهار سال پس از بازگشت طالبان به قدرت، افغانستان در تقاطع دستاوردها و چالش‌ها قرار دارد. حکومت طالبان توانسته‌ است ثبات نسبی امنیتی و نظم اداری را در کشوری جنگ‌زده بازگرداند اما این موفقیت‌ها با چالش‌های عمیق اجتماعی و اقتصادی مواجه است. بدون تغییرات ساختاری و توجه به مطالبات مشروع جامعه، آینده افغانستان همچنان نامعلوم خواهد بود.
تعامل هوشمندانۀ حکومت طالبان با اقوام و مذاهب و نسل جدید افغانستان از جمله زنان، نظم منطقه‌ای و جامعه جهانی، شرط لازم برای ایجاد صلح و توسعه پایدار در افغانستان است.

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

تلگرام ایکس فیس‌بوک

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *