پنج‌شنبه 1/ 9 / 1403
جستجو
Close this search box.

بررسی تحولات افغانستان

حکم طالبان در مورد ممنوعیت تحصیل دختران در دانشگاه‌ها، امری جدید و واکنش به یک مسئله خاص نیست و تصمیم کابینه طالبان در اتخاذ این تصمیم، مدتی قبل به رسانه‌های معتبر درز کرده بود.
در مورد چرایی مخالفت طالبان با تحصیل دختران، پاسخ مسؤلان حکومتی طالبان قانع کننده نسیت. آنچه را که مسئولان حکومتی طالبان به عنوان عوامل و موانع این امر مطرح می‌کنند، به نحوی گریز از پاسخ و به علت عدم دسترسی آنان به مرکز تصمیم‌گیری در سطح رهبری است. بنابراین، به رویکرد طالبان نسبت به آموزش دختران باید به صورت مبنایی نگریسته و تحلیل شود.

مردم، نخبگان و تحلیلگران مسائل افغانستان بیش از یک سال است که در مورد امر مهم و حیاتی تحصیل دختران واکنش نشان داده و ابراز نظر کرده‌اند و در این خصوص تاکنون دو رویکرد کلان شکل گرفته است.

رویکرد سیاسی
طرفداران این رویکرد را بیشتر کسانی تشکیل می‌دهند که به نحوی از روی ‌کار آمدن نظام طالبان خرسند هستند. این افراد و نهادها همزمان با گفتگوهای صلح در قطر، بر تغییر فکری طالبان در مورد حقوق اقوام، مذاهب، حق آموزش زنان و همچنین تغییر شیوه حکومتداری طالبان تبلیغ می‌کردند. طرفداران این رویکرد در تحلیل‌های خود معتقدند که طالبان با آزادی‌های اجتماعی و مدنی و تحصیل دختران به صورت مبنایی مشکلی ندارد و محرومیت زنان از حضور و کار در ادارات دولتی، ورزشگاه‌ها، پارک‌های عمومی، آموزش در مدارس و دانشگاه‌ها، نوعی تصمیم سیاسی برای وادار کردن کشورها به تعامل با رهبری و هسته اصلی قدرت در حکومت طالبان است. این رویکرد قابل دفاع نیست. زیرا، اولا حقوق بشر و حقوق زنان در کشورهای جهان سوم، برای غرب آن‌ قدر مسئله وجدانی نیست که به خاطر آن غربی‌ها وادار به تعامل با طالبان شوند که اگر چنین ‌بود، نباید اوضاع چنین می‌شد. در ثانی، کسانی ‌که سیاست بین‌الملل و سیاست طالبان را مطالعه کرده‌اند، درک می‌کنند که گروگانگیری حقوق زنان یک مقوله دیپلماتیک نیست تا کشورها را وادار به تعامل با طالبان کند. هر چند که این مباحث در محافل دیپلماتیک غربی مطرح می‌شود اما محور تصمیم‌گیری و تعامل غرب را فقط منافع ملی غربی‌ها شکل می‌دهد. به همین دلیل است که علیرغم محرومیت دختران و زنان افغانستان از کار و تحصیل، بازهم کمک‌های آمریکا به طور مرتب به طالبان می‌رسد و ممنوعیت زنان افغانستان از حقوق اساسی‌، باعث قطع روابط آمریکا با طالبان نشده است. از سوی دیگر کشورهای غربی برای حمایت از حق آموزش دختران افغانستان، تاکنون هیچ تصمیم کلان و مؤثری برای فشار بر طالبان اتخاذ نکرده‌اند.

رویکرد عقیدتی
بر اساس این رویکرد، طالبان به لحاظ فکری و عقیدتی با آموزش دختران کنار نیامده است و تجمع دختران را در محیط اداری و آموزشی عامل اشاعه فساد می‌داند. مبنای این تفکر طالبان را برداشت‌ها و آموزه‌های سنتی و شیوه زندگی روستایی آنان شکل می‌دهد.

شواهد نشان می‌دهد که ممنوعیت دختران و زنان از کار و آموزش خسارات جبران ناپذیری را بر جامعه وارد کرده و دوام این وضعیت پیکره یک جامعه را فلج می‌کند. برخی رهبران طالبان این موضوع را درک کرده و از این اقدامات ناراضی هستند اما این جماعت در اقلیت هستند.

هسته اصلی رهبری طالبان ظاهرا ناگزیر شده است تا میان حقوق زنان و مصونیت سربازان خود یکی را انتخاب کند. این رویکرد می‌رساند که طالبان حضور زنان و دختران را در مدارس، دانشگاه‌ها، ادارات و کوچه و خیابان‌، باعث سست شدن و تضعیف اخلاق جمعی بخصوص تضعیف عقیده سربازان رادیکال و عقیدتی خود می‌داند که به مرور زمان آسیب آن برای نظام طالبان غیر قابل جبران به نظر می‌رسد.
طالبان توانست به سرعت اعتراضات دختران تحصیل کرده را کنترل کند ولی با آن که قصد ندارند سربازان با محیطی که در آن زنان حضور دارند، انس بگیرند اما نسبت به آینده نگران هستند و به همین دلیل چنین تصمیم‌های بازدارنده اتخاذ می‌کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *