بررسی تحولات افغانستان
به نظر میرسد که زلمی خلیلزاد دیپلمات افغانی الاصل آمریکایی و نماینده سابق آمریکا برای مذاکرات صلح افغانستان، دوباره به حوزه دیپلماسی عمومی برگشته است. بر اساس قرائن موجود، خلیلزاد فعالیت خود را بر جمهوری اسلامی ایران متمرکز کرده است و اخیرا طی مصاحبههای اختصاصی با تلویزیونهای بیبیسی، طلوع نیوز و ایران اینترنشنال ادعاهای ضد ایرانی را عنوان کرده است.
در یک نگاه کلان، منابع رسمی و به تبع آن رسانههای مختلف غربی هر یک به شیوه متفاوت اما با یک استراتژی واحد مقوله «ایران هراسی» را در یک سال گذشته روی دست گرفتهاند و در این راستا تاکتیکهای مشخص و اقدامات مداخله جویانهای را دنبال میکنند.
رفتار شناسی آمریکا نشان میدهد که اقدامات سیاسی مقامات آمریکایی به صورت کلی تابع سیستم رسمی واشنگتن است و از این رو بررسی و طبقهبندی رفتارهای افراد، در ذیل اراده و روانشناسی فردی باعث میشود که تحلیلگران از درک استراتژی کلان دولت آمریکا دور شوند.
با این که زلمی خلیلزاد اکنون در دولت آمریکا سمت رسمی ندارد ولی قاعده رسمی در آمریکا این است که از مأموران کارکشته خود در ساختار «دولت در سایه» برای انجام مأموریتهای مشابه استفاده میکند.
از شواهد و قراین چنین برمیآید که آمریکا و همپیمانان غربی آن، پس از انجام بازیهای نظامی ناموفق در افغانستان، عراق، لیبی و سوریه به عنوان کشورهای پیرامون و همسو با قدرتهای رقیب آمریکا در منطقه، پس از سال 2021 کاملا تغییر رویکرد داده و اکنون یک استراتژی جدید را در پیش گرفتهاند.
مطابق این استراتژی جدید، آمریکا و همپیمانان غربی آن تلاش دارند تا مستقیما روسیه، چین و ایران را وارد یک چالش سیاسی و نظامی کنند. همزمان با رویارویی روسیه با چالش نظامی در شرق اروپا، در خلال یک سال گذشته تلاشهای غرب و آمریکا بر ایجاد تنش در ایران متمرکز بوده است.
آمریکا به خوبی درک میکند که پس از فرجام بد اشغال افغانستان، مردم منطقه و ایران از دخالت آمریکا در مسائل ملی این کشورها، نفرت فزاینده دارند. از این رو، استراتژیستهای آمریکایی، برای پیشبرد اهداف خود از تاکتیکهای پیچیده و پنهان استفاده میکنند.
همزمان با اغتشاشات اخیر صورت گرفته در ایران، دولت آمریکا با تبلیغات گسترده آن، فورا برای انسجام بخشی به عناصر مخالف نظام جمهوری اسلامی در خارج از ایران، تلاش وسیعی را روی دست گرفت.
در این میان، زلمی خلیلزاد بعنوان فرد آشنا به تحولات منطقه، تلاش وسیع و حساب شدهای را انجام داد تا مولوی عبدالحمید امام جمعه زاهدان را بعنوان یک چهره کاریزما و پیشرو دینی در سطح منطقه مطرح سازد تا در موازات تحریک طالبان پاکستان و طالبان افغانستان، برخی سربازان و هواداران گروههای مختلف مذهبی در منطقه، به او اقتدا کنند.
اما تجربه تاریخ معاصر نشان داده است که آمریکا در این استراتژی خود نیز مانند گذشته ناکام خواهد ماند چرا که ملتها به ویژه ملتهای این منطقه به این درک رسیدهاند که مداخله آمریکا در هر کشوری منجر به تخریب و نابودی آن کشور شده، مردم این کشورها نیز جز قربانی دادن و مهاجرت سود دیگری را حاصل نکرداند و بدتر این که آمریکا همپیمانان خود را با وضعیت رقتباری تنها رها کرده است.
برعکس، کشورها و جوامعی که در مقابل سیاستهای مداخله جویانه آمریکا مقاومت کردهاند، پایدار ماندهاند. همین درک سبب شده است که هر روز به تعداد کشورهای مخالف سیاستهای آمریکا افزوده شود و نفرت عمومی از حضور آمریکا در منطقه نیز پیوسته رو به گسترش است.
بر همین اساس، بعید است که به رغم اظهارات اخیر خلیلزاد درباره ایران و بازتولید آن توسط رسانههای وابسته به غرب، این تبلیغات بر قشر نخبه منطقه اثری داشته باشد. واقعیت میدانی آنچه آمریکا در افغانستان انجام داد و معماری مخرب زلمی خلیلزاد در روند مذاکرات دوحه، اثرگذارتر از این تبلیغات است.