بررسی تحولات افغانستان
نتایج کنکور سال ۱۴۰۳ افغانستان از سوی اداره ملی امتحانات حکومت طالبان اعلام شد. طبق اعلام رئیس اداره ملی امتحانات، در آزمون کنکور امسال ۹۷ هزار و ۱۸۴ نفر شرکت کردند که از این میان ۴۱ هزار و ۲۹۰ نفر در مقطع لیسانس/کارشناسی، هزار و ۳۰۱ نفر در دانشگاههای شبانه و ۲ هزار و ۱۴۰ نفر در مقطع نیمه عالی/ کاردانی راه یافتهاند.
استقبال داوطلبین از آزمون کنکور امسال
بنا به گزارش وزارت تحصیلات عالی افغانستان، آمار داوطلبان کنکور امسال نسبت به سالیان گذشته، افزایش چشمگیری داشته است. همچنین نکته قابل توجه دیگر در کنکور امسال، استقبال داوطلبانی از مناطق جنوب و شرق افغانستان است. این در حالی است که در طول آزمونهای سراسری دو دهه اخیر دوره جمهوریت، مناطق جنوب و شرق افغانستان کمترین میزان داوطلبین را داشتند. در آن زمان این پدیده باعث واکنشهای متفاوت گردید. فرهنگیان افغانستان برای تشویق هموطنان این مناطق برای کسب دانش و دانایی کمپینهایی به راه انداختند.
دولت پیشین افغانستان برای حل این معضل، در یک اقدام نسنجیده و غیرکارشناسی، نتایج کنکور را براساس منطقه سهمیهبندی کرد. بر اساس این سهمیهبندی، یک داوطلب از مناطق مرکزی افغانستان با نمره عالی به دانشگاه طب/پزشکی کابل راه پیدا میکرد در حالی که داوطلبی از مناطق جنوب و شرق با کمترین رتبه در همین رشته و دانشگاه پذیرفته میشد. این تصمیم دولت وقت افغانستان، علاوه بر کاهش انگیزه داوطلبان، سنگ بنایی نادرستی بود که به جا ماند.
پیامدهای مخرب محرومیت دختران از تحصیل
در کنکور امسال هم دختران حق شرکت نداشتند. این در حالی است که پیش از به قدرت رسیدن طالبان، دو سال پیهم مقامنخست آزمون کنکور را دختران کسب کرده بودند.
سه سال ممنوعیت پیاپی دختران از آموزش، نوعی انقطاع غیر قابل جبران را برای نسلی از دختران افغانستان به وجود آورده است. با این نگاه، دخترانی که با ناامیدی از ادامه آموزش و تحصیل، تن به ازدواج زودهنگام دادهاند، براساس خردهفرهنگهای محلی و شرایط نامساعد اقتصادی افغانستان، برای همیشه از آموزش و تحصیل بازماندهاند. این محرومیت، آسیب جدی را بر ساختار اجتماعی و خانوادگی افغانستان به جای خواهد گذاشت.
این محرومیت تحصیلی دختران به مثابه نقض ابتداییترین حقوق دختران افغانستان تفسیر میشود. با وجود پیامدهای منفی این سیاست آموزشی برای افغانستان، رهبران طالبان تاکنون نتوانستهاند در این راستا تصمیم مقتضی اتخاذ کنند. بدون شک، هرنوع تأخیر در تأمین حق آموزش دختران و امتناع حکومت طالبان در برابر مطالبات داخلی و بینالمللی، بر وضعیت افغانستان آسیب جدی وارد میکند.
چالش اساسی کادر علمی دانشگاههای افغانستان
همزمان با فروپاشی نظام جمهوریت و حاکمیت دوباره طالبان، افغانستان تحولی کلان در سیاست و ساختار را شاهد بود. مهاجرت گسترده نخبگان فرهنگی و کادر علمی دانشگاههای افغانستان از جمله تحولات قابل توجه و ملموس در این زمره بود. آن بخش از کادرهای علمی پیشین افغانستان که در افغانستان باقی ماندهاند، بنا به دلایل مختلف جایگاه خود را در کرسی دانشگاههای افغانستان از دست داده و نتوانستهاند اعتماد متقابل و لازم را در حکومت طالبان به دست آورند.
این وضعیت باعث شده است که دانشگاههای افغانستان از فقدان نیروهای متخصص آموزشی رنج مضاعف ببرد. بدیهی است که این آشفتگی علمی و آموزشی در دانشگاههای افغانستان، پیامدهای منفی را در حوزه تحصیلات و تربیت کادرهای فنی و علمی جدید افغانستان به جا خواهد گذاشت.
کاهش امید اجتماعی در میان نسل تحصیل کرده
بین نصاب علمی و رشتههای تخصصی دانشگاههای افغانستان و بازار کار، هیچگاه تناسب لازم وجود نداشته است. علاوه بر این، بحران اقتصادی افغانستان، نبود فرصتهای شغلی، فقدان زمینههای اشتغالزایی، فارغ التحصیلان دانشگاههای افغانستان را تاحدودی با سرخوردگی و یأس روبرو ساخته است. بدون شک نبود فرصتهای شغلی و افزایش نرخ بیکاری باعث کاهش امید اجتماعی میگردد. کاهش امید اجتماعی سرانجام باعث افزایش افسردگی جمعی میگردد که پیامدهای سنگین آن بر جامعه ویرانگراند.
این وضعیت ناهنجار میراث نظام از هم گسیخته حکومت پیشین و سیاستهای مقطعی و ناپایدار آمریکا و غرب در افغانستان است. آمریکا و غرب با تمام هزینههای گزافی که در افغانستان به مصرف رساندند، بدون تشکیل دولت ملی و بدون ایجاد ساختارهای بنیادی، سرانجام افغانستان را در ناکامی رها کردند.
اکنون که حکومت طالبان، به عنوان یک قدرت بلامنازع سرنوشت آینده افغانستان را در دست دارد، ضرورت ایجاب میکند بدون دخالت نگاههای سیاسی، بنیادهای علمی افغانستان را با معیارهای منطقی و فنی پیریزی کند. تجربه نشان داده است که بدون تربیت نیروهای انسانی متخصص و متعهد بومی، استقلال و توسعه یک کشور امری غیر ممکن و غیر مطمئن به نظر میرسد.