بررسی تحولات افغانستان
سفر خلیلزاد به کابل این چهره جنجالی بار دیگر نگاهها را به مسیر مبهم روابط واشنگتن و حکومت طالبان دوخته است. هر چند وزارت خارجه حکومت طالبان روز چهارشنبه تاکید کرد که زلمی خلیلزاد بهصورت غیررسمی وارد کابل شده است اما اهمیت سفر خلیلزاد به کابل بهقدری است که باید آن را فراتر از یک دیدار معمولی دانست.
خلیلزاد از جمله سیاستمداران آمریکایی است که نامش با سرنوشت سیاسی افغانستان گره خورده است. نقش وی طی دهههای گذشته بهویژه در دولتهای بوش و ترامپ (دوره اول) در مسئله افغانستان بارز و برجسته بود. در جریان مذاکرات دوحه میان آمریکا و طالبان این تبعه آمریکایی افغانیالاصل محوری بود.
به دلیل همین نقشآفرینیهای وی در تحولات افغانستان، هر بار که خبر سفر خلیلزاد به کابل در رسانهها مطرح میشود، موجی از گمانهزنی و تحلیل به راه میافتد.
جزئیات دیدار و روایتهای رسمی درباره سفر خلیلزاد به کابل
طبق اعلام رسمی وزارت خارجه حکومت طالبان، سفر خلیلزاد به کابل ماهیتی غیررسمی داشته و در چارچوب دیدارهای شخصی انجام شده است. با این حال، بهنظر میرسد دیدار خلیلزاد با امیرخان متقی وزیر امور خارجه حکومت طالبان بیش از یک گفتگوی تشریفاتی بوده باشد و احتمالاً موضوعات مهمی مانند روابط طالبان با واشنگتن در دستور کار بوده باشد.
پس از حاکم شدن طالبان بر افغانستان، این دومین سفر خلیلزاد به کابل است. پیشتر، وی همراه با آدام بوهلر، نماینده ویژه دولت ترامپ در امور گروگانها، برای مذاکره درباره آزادی یک شهروند آمریکایی به کابل آمده بود که منتج به آزادی یک تبعه آمریکایی شد. از همین رو، ممکن است این بار نیز سفر خلیلزاد به کابل یک اقدام متعاقب را در پی داشته باشد.
طرح سه سناریو درباره اهداف سفر
با توجه به تحولات جاری افغانستان و همچنین سیاست خارجی آمریکا در دوره ترامپ سه سناریوی درباره اهداف سفر خلیلزاد به کابل قابل طرح است.
سناریوی اول: مشاوره شخصی برای بازگشت به گفتگو
نخستین سناریو آن است که خلیلزاد در این سفر به عنوان یک شخصیت غیررسمی و به منظور دادن مشاوره به حکومت طالبان ظاهر شده تا کابل را به سمت تعامل با آمریکا سوق دهد. خلیلزاد که از وضعیت فعلی روابط حکومت طالبان با واشنگتن نگران است، باور دارد که وضعیت فعلی ممکن است روابط کابل-واشنگتن را بهسوی مقصدی نامطلوب سوق دهد. از این رو با ارائه توصیههایی به رهبران طالبان در صدد است مسیر گفتگو و در نتیجه تعامل را بین کابل و واشنگتن باز کند.
این سناریو در حال حاضر احتمال بالایی دارد چرا که خلیلزاد به دلیل سمپاتی با حکومت طالبان، تلاش میکند تا بدون فشار سیاسی، دیدگاههای خود را به کابل منتقل کند و زمینه را برای بازسازی روابط فراهم سازد.
سناریوی دوم؛ هشدار درباره تنش کابل – اسلامآباد
دومین سناریو به تشدید اختلافات اخیر میان کابل و اسلامآباد برمیگردد. طی ماههای گذشته، روابط دو کشور شاهد تنشهای رو به رشدی بوده است که منجر به درگیری نظامی شد. سفر خلیلزاد به کابل ممکن است با هدف هشدار به طالبان نسبت به پیامدهای تشدید این تنشها انجام شده باشد.
خلیلزاد از منتقدان سرسخت نقش نظامیان پاکستان در سیاست افغانستان است. وی در چند سال گذشته به ویژه پس از دستگیری عمران خان نخست وزیر سابق پاکستان بارها در مصاحبهها و پیامهایش در شبکه ایکس نسبت به نقش مخرب نظامیان پاکستان در سیاست داخلی و خارجی پاکستان به ویژه در ارتباط با افغانستان هشدار داده بود. از سوی دیگر وی آگاه است که نظامیان پاکستانی ممکن است دست به اقداماتی بزنند که تبعات سنگینی برای حکومت طالبان داشته باشد. از این رو، احتمال دارد که او در این سفر تلاش کرده باشد تا طالبان را به اتخاذ سیاستی محتاطتر در قبال پاکستان تشویق کند.
به دلیل سمپاتی خلیلزاد با حکومت طالبان و تاثیر منفی تنشهای سیاسی و درگیری نظامی این حکومت با پاکستان، وی نگران است که تداوم این روند موقعیت حکومت طالبان را در منطقه و سطح بینالملل به خطر اندازد. به همین دلیل این سناریو هم وزن خاصی دارد.
سناریوی سوم؛ انتقال پیام واشنگتن به حکومت طالبان
شاید مهمترین سناریو درباره سفر خلیلزاد به کابل، نقش وی برای انتقال پیام از سوی واشنگتن به حکومت طالبان باشد. بر اساس این سناریو، سفر خلیلزاد به کابل ممکن است مأموریتی غیرعلنی برای انتقال مواضع جدید دولت ترامپ درباره حکومت طالبان باشد.
پس از درخواست ترامپ برای واگذاری پایگاه بگرام و تهدید علنی وی که با واکنش حکومت طالبان مواجه شد، ممکن است دولت آمریکا در حال ارزیابی گزینههای سختگیرانهتری در قبال حکومت طالبان باشد. این گزینهها از وضع تحریمهای جدید تا روی آوردن به حمایت از مخالفان طالبان میتواند باشد.
در چنین فضایی، خلیلزاد که هنوز از اعتبار نسبی نزد حکومت طالبان برخوردار است، گزینهای مناسب برای انتقال پیام بهشمار میرود. وی میتواند شرایط و انتظارات واشنگتن را در قالبی نرم و غیرمستقیم به رهبران طالبان منتقل کند. اگر چنین باشد، سفر خلیلزاد به کابل را باید انتقال پیام هشدار تلقی کرد: یا طالبان مسیر تعامل را باز کنند یا با فشارهای تازهای مواجه خواهند شد.
تحلیل سناریوها
هر چند احتمال سناریوی اول بیشتر است اما در عین حال میتوان ترکیبی از هر سه سناریو را هم در نظر گرفت. لذا ممکن است خلیلزاد در سفر به کابل هم در پی ارائه مشورت به حکومت طالبان بوده، هم حامل پیامی از واشنگتن، و هم تلاش داشته تا در ارتباط با روابط پر تنش کابل و اسلام آباد به رهبران طالبان نکاتی را گوشزد کند. لذا این سفر را میتوان تلاش چندوجهی دانست که هم پیام دارد، هم هشدار، و هم دعوت به تعامل.

ابعاد منطقهای و بینالمللی سفر خلیلزاد به کابل
در سطح منطقه، این سفر واکنشها و حساسیتهایی به دنبال داشته است. برخی رسانههای پاکستانی، از جمله «داون» و «اکسپرس تریبیون»، گزارش دادهاند که اسلامآباد تحرکات اخیر خلیلزاد را «با دقت» دنبال میکند. کارشناسان پاکستانی این اقدام را تلاشی برای تضعیف نقش اسلامآباد در پرونده افغانستان تعبیر کردهاند.
در سوی دیگر، ناظران ایرانی، چینی و روسی نیز با ظن و گمان به این سفر نگاه میکنند. از منظر تهران، پکن و مسکو، سفر خلیلزاد به کابل میتواند نشانهای از فعال شدن مجدد کانالهای دیپلماتیک آمریکایی در افغانستان باشد؛ امری که ممکن است پیامدهایی برای منطقه داشته باشد. این کشورها فراموش نکردهاند که نقش خلیلزاد در مذاکرات دوحه منجر به سقوط یک نظام شد که پیامدهای وسیع این امر منطقه را تحت تاثیر قرار داد.
با این وجود، موضع باثبات حکومت طالبان در قبال بازگشت آمریکا به صحنه افغانستان (مخالفت با بازگشت نظامی و پرهیز از دخالت در امور داخلی) و همچنین نگاه منفی به خلیلزاد هم در برخی محافل سیاسی واشنگتن و هم در بین مخالفان حکومت طالبان بیانگر آن هستند که کار برای این دیپلمات آمریکایی آسان نخواهد بود.
مطالب مرتبط
نقشه راه خلیلزاد برای تغییر ساختار قدرت پاکستان
تحلیلی بر اظهارات خلیلزاد در مجلس نمایندگان آمریکا
جمعبندی
سفر خلیلزاد به کابل، یادآور دورهای است که وی در نقش میانجی، مسیر مذاکرات دوحه را شکل داد و آینده افغانستان را دگرگون ساخت. چهار سال پس از خروج آمریکا از افغانستان، خلیلزاد این بار نه بهعنوان نماینده رسمی، بلکه بهعنوان چهرهای میانجی به صحنه افغانستان بازگشته است.
هر چند سفر خلیلزاد به کابل یک سفر غیررسمی عنوان شده است اما این امر نمیتواند از اهمیت آن بکاهد چرا که وی همواره در دوره تسلط جمهوریخواهان بر آمریکا، در حوزه افغانستان نقشآفرین بوده است. روابط نزدیک وی با حلقه اطرافیان ترامپ ممکن است سبب شود که این بار خلیلزاد به عنوان یک دیپلمات در سایه عمل کند. قاعده رسمی در آمریکا این است که از مأموران کارکشته و غیررسمی خود استفاده میکند.
ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید















