بررسی تحولات افغانستان
کشته شدن اتباع چین در تاجیکستان، تنها یک حادثه امنیتی محدود نیست، بلکه این ترورها نشانهای از آغاز یک بازی خطرناک ژئوپلیتیکی در منطقه محسوب میشود. طی کمتر از یک هفته، دو حمله مرگبار علیه شهروندان چینی در مناطق مرزی تاجیکستان با افغانستان رخ داد؛ حملاتی که درست همزمان با تلاش طالبان و تاجیکستان برای کاهش تنشها و آغاز تعامل سیاسی صورت گرفت.
در اولین حادثه که پنجم آذر در منطقه شمسالدین شاهین استان ختلان اتفاق افتاد، سه تبعه چین کشته و یک نفر زخمی شد. چند روز بعد، دومین حمله در منطقه شادک تاجیکستان به وقوع پیوست و دو شهروند چینی ترور شدند. تکرار این حوادث امنیتی در بازهای کوتاه، نشان میدهد که کشته شدن اتباع چین در تاجیکستان میتواند بخشی از یک سناریوی هدفمند برای برهم زدن تلاش حکومت طالبان برای غیرامنیتیسازی شمال افغانستان و توسعه روابط با آسیای مرکزی باشد.
اهمیت زمان و مکان کشته شدن اتباع چین در تاجیکستان
روابط کابل ـ دوشنبه در دور دوم تسلط حکومت طالبان بر افغانستان، پرتنشترین فصل خود را پشت سر گذاشت. در این دوره، تاجیکستان میزبان چهرههای ضدطالبان بود و طالبان نیز به صورت کلامی و عملی از گروههای مخالف دولت آقای رحمان دور نبودند؛ اما از اوایل 1404 به بعد، نشانههایی از کاهش اصطکاک، تماسهای غیرسیاسی، نشستهای امنیتی محدود و پیامهای نرمتر دیده شد.
حادثه ختلان درست در همین مقطع زمانی رخ داد. در حالی که حکومت طالبان و تاجیکستان به سمت تعامل در حرکت میکردند، کشته شدن اتباع چین در تاجیکستان عملاً اعتماد نوپا را هدف قرار داد زیرا هرگونه حادثه مرزی به سرعت میتواند فضای شکننده اعتماد را فرو بپاشد و افغانستان را به عنوان یک منبع بیثباتی برای تاجیکستان جلوه دهد. به همین دلیل، زمانبندی این حمله به اندازه خود حمله مهم است و نشان میدهد که برای برخی بازیگران، نزدیکی افغانستان و تاجیکستان خوشایند نیست.
چه بازیگرانی از کشته شدن اتباع چین در تاجیکستان سود میبرند؟
ترور شهروندان چین در تاجیکستان چندین ذینفع بالقوه دارد؛ گروهها و کشورهایی که از نزدیکی حکومت طالبان و تاجیکستان متضرر میشوند و همچنین گسترش حضور چین در افغانستان در تقابل با منافع آنها است در مظان اتهام قرار دارند.
نقش مخالفان طالبان در رویدادهای امنیتی تاجیکستان
پس از تحولات 1400 تاجیکستان به وضوح علیه حکومت طالبان موضعگیری کرد و به پناهگاهی برای مخالفان طالبان تبدیل شد. امامعلی رحمان رئیس جمهور تاجیکستان طی 3 سال نخست حکومت طالبان در اغلب سخنرانیهای خود موضع ضد طالبانی داشت و خود را حامی تاجیکان معرفی میکرد. تغییر موضع آرام تاجیکستان و گرایش دوشنبه برای تعامل با حکومت طالبان بسیاری از مخالفان طالبان را نگران ساخت.
در ماههای اخیر که روند مذاکرات و روابط افغانستان و تاجیکستان پیشرفت حاصل کرد، میزان نگرانی افزایش یافت. این نگرانی ناشی از این است که تاجیکستان به منزله آخرین سنگر معنوی مخالفان طالبان در حال فرو ریختن است و به جمع کشورهای تعاملگرا خواهد پیوست. اگر چنین اتفاقی روی دهد، شکست سیاسی بزرگی برای مخالفان طالبان رقم خواهد خورد. به این دلیل گروههای مخالف طالبان، گرمی روابط طالبان و تاجیکستان را برنمیتابند و تمایل دارند که فاصله دوشنبه با کابل کماکان حفظ شود. با این وجود دست داشتن «جبهه مقاومت ملی افغانستان» در این حمله منتقی است چرا که تاجیکستان از این جبهه در یک مقطع سخت تاریخی میزبانی کرد اما هستند چهرههای مخالف طالبان که با توانایی مالی و تسلط نظامی بر این جغرافیا بتوانند این گونه حملات را سازماندهی کنند.
آیا گروههای تروریستی در کشته شدن اتباع چین دست داشتند؟
برخلاف تبلیغات به راه افتاده مبنی بر حضور گروههای تروریستی در شمال افغانستان، جز داعش خراسان هیچ گروه تروریستی در شمال افغانستان حضور و فعالیت ندارد. اظهاراتی مبنی بر حضور گروههای تروریستی در شمال افغانستان با اهداف سیاسی است. گروههای مانند حرکت اسلامی ازبکستان (IMU)، انصارالله تاجیکستان، حزب اسلامی ترکستان شرقی (ETIM) و … در ولایتها و نقاطی دور از مرزهای ازبکستان، تاجیکستان و چین نگهداری میشوند و اجازه خروج از مناطق تعیین شده را ندارند.
تنها گروه فعال در شمال افغانستان تا یکسال گذشته، داعش خراسان (ISKP) بود که موفق شد دست به حملات خونینی در ولایتهای شمالی بزند. اما در یک سال گذشته پس از شناسایی چندین سلول مخفی داعش در شمال، این گروه برای حفظ بقا، رهبران و جنگجویان خود را به پاکستان منتقل کرد. از سوی دیگر داعش خراسان اگر دست به حملهای بزند، به عنوان یک نشانه از فعالیت خود در افغانستان، مسئولیت آن را بر عهده میگیرد. سکوت داعش خراسان در این مورد نشان میدهد که این گروه این حملات را انجام نداده است.
نقش احتمالی کشورهای منطقه و فرامنطقه در حمله به اتباع چین
حضور چین در افغانستان پسا 1400 سبب نگرانی برخی کشورها شده است. شمال افغانستان به ویژه ولایتهای بدخشان، تخار و قندوز از نظر منابع، معادن و مسیرهای اتصال آسیای مرکزی برای چین اهمیت فزاینده دارد. این تعامل رو به افزایش چین با حکومت طالبان برای برخی کشورها نگران کننده است. از بین کشورهای فرامنطقه، آمریکا به طور مشخص نگرانی خود را از حضور فعال چین در افغانستان ابزار کرده است.
در بین کشورهای منطقه، متضرر واقعی پاکستان است. پاکستان نمیخواهد چین بدون هماهنگی اسلامآباد، وارد تعامل با طالبان شود و اکنون که پاکستان در حال حذف شدن از صحنه اقتصادی افغانستان است، تعامل چین با طالبان برای پاکستان غیرقابل تحمل است.
این نگرانی پاکستان زمانی قابل درک است که پکن کریدور ریلی مستقلی را از طریق کشورهای آسیای مرکزی با افغانستان گشوده است و در حال ایجاد یک محور جدید اقتصادی از طریق شمال افغانستان است. در مجموع با توجه به این که پاکستان میخواهد هرگونه معادله امنیتی ـ اقتصادی منطقه از کانال اسلام آباد عبور کند، ایجاد ناامنی در منطقه مرزی افغانستان ـ تاجیکستان یک پیام است به کشورهای مختلف که بازی بدون پاکستان برهم زده خواهد شد.
چه بازیگرانی توانایی اجرای این حمله را دارند؟
بر اساس منابع تاجیکستانی و ارزیابیهای ابتدایی، حمله نخست که منجر به کشته شدن اتباع چین در تاجیکستان شد، با پهپاد و آتش مستقیم صورت گرفت و حمله دوم تیراندازی بوده است. با توجه به این اطلاعات، این ترکیب نیازمند چهار عنصر اصلی است: اول، دسترسی به پهپادها یا کوادکوپتر؛ دوم، شناخت جغرافیای مرزی؛ سوم؛ شبکه انتقال و استقرار؛ و چهارم توان عملیات مختصر و فرار سریع.
بر این اساس، قابلیت فوق در 2 دسته وجود دارد؛ اول شبکههای اطلاعاتی ـ نظامی وابسته به بازیگران دولتی که اطلاعات، امکانات و اهداف ژئوپلیتیکی لازم را در اختیار دارند. دوم، گروههای مخالف طالبان که با مسلحسازی کوادکوپترهای تجاری، تسلط جغرافیایی بر منطقه و انگیزه کافی توان چنین حملاتی را دارند. این امکان وجود دارد که این حمله ترکیبی بوده باشد. یعنی با همکاری یک یا چند کشور و مخالفان طالبان به طور مشترک صورت گرفته باشد.

واکنش چین به کشته شدن اتباع خود در تاجیکستان و پیامدهای آن
پس از حمله اول که منجر به کشته شدن 3 شهروند چین شد، پکن از اتباع خود خواست که مناطق مرزی تاجیکستان با افغانستان را ترک کنند. هنوز این خروج انجام نشده، حمله دوم صورت گرفت. واکنش چین به این حوادث با خارج کردن اتباع خود قابل تامل است. این خروج در ظاهر نشانه عدم اطمینان پکن به ظرفیت کشورهای منطقه برای مهار تهدید و امکان تکرار حملات مشابه است اما از سوی دیگر خارج کردن اتباع خود از تاجیکستان یک پیام مهم است با این مضمون که پکن خود را درگیر رقابتهای امنیتی افغانستان نمیکند.
به نظر میرسد که حکومت طالبان هم انتظار این نوع حمله را در این زمان نداشت چرا که کشته شدن اتباع چین در تاجیکستان پیامدهای ناگواری برای افغانستان خواهد داشت. نخست این که تعامل احتمالی با تاجیکستان برای مدتی تعلیق خواهد شد و دوم این که کابل باید خود را برای یک بازی جدید آماده کند.
وزارت خارجه حکومت طالبان در اعلامیه خود این حمله را به «حلقاتی که میخواهند بیثباتی و بیاعتمادی ایجاد کنند» ربط داده است و از «همکاری همهجانبه» با تاجیکستان برای ارزیابی مشترک خبر داد.
مطالب مرتبط
چرخش سیاست خارجی تاجیکستان در قبال حکومت طالبان
نگاهی به وضعیت جماعت انصارالله در افغانستان
جمعبندی؛ کشته شدن اتباع چین و شطرنج ژئوپلیتیک منطقه
کشته شدن اتباع چین در تاجیکستان با حملاتی از خاک افغانستان، رویدادهایی هستند که سه کشور تاجیکستان، هرات و چین را درگیر ساخته است. در این بین حکومت طالبان شاید بیش از دوشنبه و پکن متضرر شود چرا که تلاش این حکومت برای غیرامنیتی ساختن روابط با این کشورها خنثی میشود. این حوادث، یک رویداد صرفاً امنیتی نیستند بلکه یک حرکت حساب شده در شطرنج ژئوپلیتیک منطقه محسوب میشوند. بازیگران متعددی از این ترورها نفع میبرند اما در حال حاضر ظن و گمانهای به سوی گروههایی است که ممکن است مستقلانه و یا تحت تاثیر یک کشور منطقه دست به اقدام زده باشند.
ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
















یک پاسخ
با تحلیل تان موافقم
به نظر بنده این حملات توسط مخالفان دولت حاکم افغانستان و مساعی دشمن همسایه افغانستان صورت گرفته باشد.
فرضیه دوم ضعیف اما قابل تامل: ممکن مخالفین دولت با دستور روسیه انجام داده باشد چون روسیه نمیخواهد چین در آسیایی مرکزی نفوذ اقتصادی گسترده داشته باشد.